برچسب: وجه تسمیه

  • فارسیختن: ثبت اسم‌های گیلکی، با پیشفرض فارسی

    از اونجایی که هربار در توصیف این پدیده، تکرار عبارت دراز «ثبت اسمهای گیلکی با پیشفرض فارسی» سخته، به خودم گفتم بيا و کلمه ای در توصیف این پدیده بساز و دستکم کار خودت و افراد بعد از خودت رو –که ميخوان دربارهٔ اين پديده بنويسن و فکر کنن- کمی راحت کن. توی گیلکی فعل پریختن به معنی صاف کردن و از صافی و فیلتر عبور دادنه که فرهيختن و فرهیخته و فرهنگ در فارسی رو به یاد میاره. مادهٔ حال/آیندهٔ این فعل مثل اغلب مصدرهای منتهی به ختن/تن (دۊختن/دۊتن/ سۊتن/مۊتن/…) با ج یا ز ختم میشه: پریج. یعنی امرش میشه بپریج و نفی‌ش نپریج! (بیشتر…)