توضیح ضروری: منطقیتر و پسندیدهتر و برای من ممکنتر این بود که این متن که قرار است دربارهی «نوشتن در گیلکی» باشد، به گیلکی نوشته میشد. اما قالب کلی این ستون [این یادداشت برای چاپ در ستون «گیجیک» مجلهی گیلهوا نوشته شده است] تاکنون فارسی بوده و طبق همین روال این یادداشت هم به فارسی نوشته میشود. شاید زمان آن رسیده باشد که به «گیلکی نوشتن دربارهی نوشتههای گیلکی» فکر کنیم.
نوشتن در گیلکی این روزها دامنه و گسترهی بیشتری پیدا کرده و گمان میکنم وقتش رسیده باشد تا دربارهی خود فعل نوشتن در این زبان کمی فکر کنیم. به طور کلی، آنچه که در زبان ما، با نوشتار و متن ارتباط دارد، باید مورد بازبینی و موشکافی قرار گیرد.
البته قرار نیست که در یادداشت کوتاه این ستون، فرایند فکری چندانی در این باب صورت گیرد. اما میتوان دستکم با نگاهی تاسیسی، به سراغ فعل نوشتن در گیلکی رفت و از دلش چیزی بیرون کشید.
عجیب است که هنوز در گیلکی برای واژهی «نویسنده» از معادل فارسی آن استفاده میکنیم در حالی که در ساخت صرفی گیلکی، ظرافت بسیار جالبی وجود دارد که گذشتن از کنار آن حیف است. (بیشتر…)