ما در این مقال، مختصراً به فعلی استثنایی در زبان گیلکی (بر اساس دادههای اخذ شده از گیلکی لشتنشایی) خواهیم پرداخت که تا کنون هیچ یک از منابع نحوی گیلکیِ مورد نظر، چه از لحاظ صوری و چه از لحاظ کاربردی، بدان اشارهای نکردهاند و این در حالی است که چنین فعلی قطعاً در برخی دیگر از گونههای زبان گیلکی مانند گیلکی املشی یا رودسری نیز یافت میشود. شاید از دلایل مطرح نشدن فعل مورد نظر در منابع نحوی گیلکی، شباهت صوری-ساختاری آن به «مصدر» فعلی و وجود تنها یک صیغه از آن باشد. متأسفانه اغلب منابع نحوی گیلکی به کاربردهای صورِ دستوری به ویژه افعال و ساختهای فعلی نیز نپرداخته، گویی رابطه مستقیم همیشگی میان مقولات صوری و معنایی وجود دارد. بنابراین نمیتوان در هیچ اثری به کاربردهای ویژه «مصدر» نیز برخورد نمود تا با رجوع به این کاربردها به این سؤال پاسخ داد که آیا دستکم از لحاظ کارکردی و منظورشناختی میتوان به چنین نقشی در رابطه با مصادر فعلی در گونههای دیگر زبان گیلکی، قائل شد یا نه؟
با تکیه بر دادههای مستخرج از منطقهٔ لشتنشا، میتوان ابراز داشت که مقولهٔ خاصی از مفهوم «غیرتحققی» در قالب یک فعل ویژه در زبان گیلکی بر خلاف زبان فارسی و بسیاری دیگر از زبانهای هندواروپایی، دستوری شده است. از منظر روساختی، بنمایهٔ اصلی فعل مورد نظر، «مصدر» فعلی است. عنصر مصدر نیز در گیلکی (با صرف نظر از جزئیات)، متشکل از ریشهٔ گذشته به اضافهٔ نشانهٔ /-ən/ است:
گرفتن git-ən
خوردن xord-ən
فعل غیرتحققی مربوطه در صیغهٔ دوم شخص مفرد، به لحاظ «صورت»، متشکل از «مصدر» به علاوهٔ «شناسه فعلی صفر» میباشد:
میگرفتی gitən-ø
میخوردی xordən-ø
همانطور که ملاحظه میشود در ترجمهٔ این فعل به فارسی از فعل «گذشتهٔ استمراری» که استعدادی خاص در زمینهٔ به کارگرفته شدن در رابطه با مقولات غیرمحقق یا بعیدالوقوع در فارسی دارد، بهره گرفتهایم. فعل مزبور در گیلکی از میان مقولات اصلی و ذاتی افعال همچون «نمود» بیش از همه ناظر بر مقولهٔ «وجه» است که نوعاً در رابطه با رویدادی غیرمحقق و نامسلم به کار میرود نه رخدادی مسلم و محقق. به طور کلی گوینده از صورت فعلی مزبور هنگامی استفاده مینماید که مخاطب، لازم یا بایسته و شایسته بوده، فعل یا عملی را انجام دهد یا آنکه انجام ندهد ولی بنا به دلایلی به انجام آن مبادرت ورزیده یا نورزیده، از «تحقق» آن (به شکل مثبت یا منفی) سر باز زده است. فرض کنید که یکی از دوستان شما قرار است سخن مهمی را از پشت تلفن به فردی انتقال دهد اما بنا به عللی این سخن را به فرد مورد نظر منتقل نمیسازد. پس از اتمام تلفن، شما به حالت شکوه و اعتراض به دوست خود چنین ابراز میدارید که «ای بابا! بهش میگفتی دیگه، چرا نگفتی؟!». همانطور که ملاحظه میشود در چنین شرایطی یک شخص فارسزبان از صیغه دوم شخص مفرد گذشته استمراری در «بهش میگفتی…» استفاده میکند حال آنکه فردی گیلزبان (دستکم در منطقه لشت نشا) در چنین موقعیتی هرگز از صیغه فعلی گذشته استمراری بهره نمیگیرد، بلکه از فعلی اختصاصی و منحصر به فرد که از شباهت بنیادی به «مصدر» برخوردار است، بهره میبرد. در واقع ترجمه گیلکی بند فارسی «بهش میگفتی دیگه…»، «inə gutən-Ø de…» خواهد شد، نه «*inə guti de…» (“guti” فعل دوم شخص مفرد گذشته استمراری در گیلکی لشت نشایی، بوده و علامت * نیز نشانه غیردستوری بودن بند است).
در گیلکی لشت نشایی علاوه بر صیغه دوم شخص مفرد از فعل مربوطه، به صیغه دوم شخص جمع نیز برخورد میشود. میتوان با افزودن شناسهٔ فعلی /-id/ به «مصادر» مربوطه، فعل دوم شخص جمع از این نوع فعل غیرتحققی را به دست داد. این موضوع تقریباً نشانگر دستوریشدگی کامل این فعل غیرتحققی است. چرا که مقولهٔ مصدر به نوعی چنان از مفهوم اولیهٔ مصدری، تهی شده و به سوی مفهوم ثانویه سوق پیدا کرده که به راحتی شناسهٔ فعلی میپذیرد. مسلماً در ابتدای روزهای تحول و تکامل، نخست صیغهٔ دوم شخص مفرد پدید آمده و اساساً این صیغه به تنهایی خودنمایی میکرده و لیکن بعدها به تدریج در «قیاس» با افعال شناسهدار دیگر شناسهٔ دوم شخص جمع را به خود پذیرفته است. این امر با رجوع به بینشان بودن این صیغه نسبت به صیغهٔ دوم شخص جمع نیز بیشتر تقویت میگردد. بنابراین شناسهٔ افزوده شده به فعل مزبور نوعاً بر اساس مقولهٔ قیاس، دلیلی متقن و مستحکم بر دستوریشدگی فعل مذکور است. به مثالهای زیر توجه فرمایید:
a. (čərə mi ra:fa be:sayid), šumu šimi qəzayəxordən-idde
۱) الف) (چرا منتظر من وایسادید)، غذاتون رو میخوردید دیگه.
b. hadda:qəl amə-rə gutən-id nəma:rima, (ha:niči ma:təla: nubo: bim
ب) حداقل به ما میگفتید که نمییایم، (تا اینقدر معطل شما نمیشدیم).
در مثالهای فوق ملاحظه میشود که شناسهٔ فعلی به قیاس افعال شناسهپذیر، به مصادر افعال اصلی «خوردن» و «گفتن» متصل گردیده، دوم شخص جمع از فعل غیرتحققی را به وجود آورده است. در این موارد نیز هرگز نمیتوان از صیغهٔ دوم شخص جمع گذشته استمراری (xordid/میخوردید) درگیلکی بهره برد. بنابراین با توجه به سخنان فوق در کل دو صیغه از فعل غیرتحققی در «گیلکی لشتنشایی» وجود دارد:
صیغگان فعل غیرتحققی گیلکی لشتنشایی
فعل غیرتحققی ویژه
دوم شخص جمع: میخوردی xordən-ø
دوم شخص مفرد: میخوردید xordən-id
به افعال موجود در جملهٔ زیر نیز توجه فرمایید:
C) gitən-ø, xordən-ø, za:n-ø, šo:n-ø, či xastəd ka:n
۲) میگرفتی، میخوردی، میزدی، میرفتی، چه میخواستند کردن (بکنند)؟
برای کسب اطلاعات بیشتر از فعل مزبور به منابع زیر رجوع فرمایید:
- میرهاشمی، سید حنان. (1390). تحلیل نحوی نظام انواع بند در زبان گیلکی و ارتباط آن با مقولههای وجه، زمان و نمود. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز
- میرهاشمی، سید حنان. (زیر چاپ). انواع بند در زبان گیلکی: بر اساس دادههای اخذ شده از گیلکی لشت نشایی. رشت: ایلیا
دیدگاهها
یک پاسخ به “فعل غیرتحققیِ منحصر به فرد در گیلکی لشتنشایی”
زنده باد