نؤ سال ؤ تازه تقویم

شمه نؤرۊز خۊرؤم بۊبۊن ؤ شمه خؤنابدؤن. ۱۵۹۵ برسئه ولي أمئه دیلخۊشیئن اي چن ساله کمتر ؤ کمترأبؤ ولي أگه زیندگي فصلؤن ٚ شؤن ؤ أمأنه، اي سیا فصل أني دوأرنه. مأمولي مظفري قؤلي أمه ره رأن بهار أیه. اي دیواري تقويم، یه جرگه هۊنرمند ٚ. جغلأن ٚ زحمته کي تینین عکس ٚ سه بزنین … Read moreنؤ سال ؤ تازه تقویم

تا قاصد میلیون‌ها لبخند گردم…

noruzebal1587-IV

ایمسالم هنده نؤروزˇبل بمؤنسه بی‌مجوز! خؤب کی نیگا بکونیم تینیم بینیم کی تقریبن ای چن سالˇ مئن هر سال نؤروزˇبل یا بی‌مجوز برگوزار ببؤ یا اگرم مجوزˇ همره بو، اونˇ برگوزاری مئن یک موشکلی پیش باردن. یا آتشه تونداتوند و ووتولأبؤ دکوشانئن یا بشؤن او جؤر و میکروفون‌به‌دس، دئه ویل‌کونˇ معامله نبون و نؤروزˇبله چاگودن «جؤنگˇ شادی».

چن ساله کی دئه هیچ جوره نؤروزˇبل مجوز هنگینه. امما مگه نؤروزˇبل آیین نیه؟ داب نیه؟ پس چره مجوز لازم دأنه؟ مگه آیین و داب نی مجوز خأنه؟ مثلن مگه بنه هف‌سین دچئن و محرمˇ مئنˇ چل‌منبر و سفره‌ی ابوالفضل و علم‌واچینی و کول‌کولˇچارشمبه وأسی مجوز «اخذ گودن»؟! البته ای آخری چن سالی مغضوب بو و هی باعث ببؤ کی او قشنگی جشن تبدیل ببون به ای میدانˇ جنگی کی ای سالؤن دئه‌دریم کی مردوم او تش دچئنˇ جا کی به زعمˇ آقایان آتش‌پرستی به حیساب أمأ، ترقه و نارنجک و دئه ای اواخر بؤمبˇ دستی همره شادی بکونن کی هر سال چندین و چن نفرˇ عیده ایشؤنˇ خانواده‌ به زهر کؤنه. مو ترسنم مؤدیران و مسئولانˇ عزیز کی خوشؤنˇ میز و صندلی وأسی‌م کی ببون، حاضر نین هرماله ریسک بکونن، سرآخر نؤروزˇبلم چاکونن کول‌کولˇچارشمبه مورسؤن.
دوأریم؛ اصلˇ گبˇ جی دورأبؤیم. مگه آیین و دابم مجوز خأنه؟ گونن: چره نخأنه؟ یعنی علم‌وأچینی‌م مجوز خأنه؟

Read moreتا قاصد میلیون‌ها لبخند گردم…

۱۵۸۶

      سال ۱۵۸۶ هم آغاز شد. مردم روستای ملکوت یک روز زودتر (یعنی ۱۵ مرداد) به استقبال این جشن رفتند و آتش نوروزی را برافروختند. جمعی از جوانان علاقمند هم در لشت‌نشا در همین روز آتش نوروزی را روشن کردند. هم‌چنین آتش نوروزی در طالقان و نیز روستای سیکاش سیاهکل هم با همت … Read more۱۵۸۶

تقویم دیلمی

در نگارش اين مقاله، تلاش شده است که از نتايج تحقيقات و آرای دیگرانی که درباره تقویم باستانی مردمان استان‌های گيلان و مازندران دست به تحقيق و گزارش زده‌اند، جمع‌بندی به دست داده و مجموعه‌ای مدون و یک‌دست زير عنوان «تقویم گیلکی» تقویم دیلمی آماده شود که با رجوع به آن بتوان با این تقویم آشنایی کاربردی به دست آورد.
من پيش از آن‌که جرات نگارش اين مقاله را به دست آورم، منابع زير را چندين و چندبار مرور کرده‌ام:
دامون (نشريه)، مديرمسئول: پوراحمد جکتاجی.
فرهنگ گيل و ديلم (فارسی به گيلکی)، محمود پاينده لنگرودی.
گيلان‌نامه، مجموعه مقالات گيلان‌شناسی، جلد اول، مقاله‌ای از محمدولی مظفری.
سومين کنگره تحقيقات ايرانی، جلد اول، مقاله‌ای از عبدالرحمن عمادی.
گيله‌وا، شماره ۲۲ و ۲۳، تير و مرداد ۱۳۷۳، مقاله‌ای از عبدالرحمن عمادی.
گاهشماری باستانی مردمان مازندران و گيلان، نصراله هومند.
در ضمن، پس از گفت‌وگو با برخی از مردان و زنان مناطق کوهستانی، در مرداد ماه ۱۳۸۵ شمسی گفت‌وگويی نيز با جناب عبدالرحمن عمادی (محقق و نويسنده مطالب بسياری در باب گاه شماری دیلمی) داشته‌ام.

مقدمه و معرفی:
تقویم رايج، ميان مردم گيلک‌زبان کوهستان‌های گيلان و غرب مازندران، از  بن و ريشه وابسته به تقویم باستانی ايرانی (يزدگردی قديم) بوده است و سال‌شماری يزدگردی قديم، بنابر روايات ايرانی و هم‌چنين براساس محاسبات نجومی، کهن‌ترين سال‌شمار ايرانی محسوب می‌شود. گاهشماری باستانی گیلک‌زبانان، از دوران کهن تا زمان انتخاب يک روز کبيسه با نام  ويشک (višak) و نگه داشتن آن، گاه‌شمار مورد استفاده مردم و حاکمان اين منطقه بوده و سالی «گردان» محسوب می‌شد. يعنی آغاز سال آن که در ابتدای اعتدال بهاری قرار داشت، در هر ۴/۱۳۱۵۰۶۸ سال، يک روز از مبداء (اعتدال بهاری) فاصله می‌گرفت. اين چرخش تا ۹۲۹ سال ادامه داشت و سرِ سال، ۲۲۵ روز از مبداء فاصله گرفت و به نيمه تابستان و زمان خرمن و برداشت فراورده‌های کشاورزی و دامی رسيد. اين هنگام مناسب‌ترين زمان برای پرداخت ماليات و خراج به حاکمان بود. از اين روی با انتخاب يک روز کبيسه به نگاه‌داشت سال مبادرت ورزيدند و انجام اين کار، نخستين تجربه و اقدام در انتخاب سال و مبداء خراجی در گاهشماری‌های ايرانی است.
با توجه به آن‌چه که گفته شد، مردم کوهستان، وقتی که سر ِ سال (آغاز سال) باستانی به نيمه‌های تابستان رسيده بود، با انتخاب يک روز کبيسه در هر چهار سال با نام «ويشَک» سال را در همان جا که بود نگاه داشتند. و زمان اين اقدام، مبداء جديد سال‌شماری دیلمی گشت. که اين مبداء دقيقا برابر است با:
روز دوشنبه، هرمزد روز (اولين روز) از سال ۵۴۵۴ باستانی (يزدگردی قديم) و ۷۱۰۸۲ روز پيش از مبداء شمسی هجری. (چگونگی محاسبه و به دست آوردن دقيق اين زمان را آقای هومند در کتاب بسیار ارزشمند گاهشماری باستانی مردم مازندران و گيلان نشان داده‌اند. این کتاب و محاسبات هومند مورد اعتمادترین و مبنای اساسی این مجموعه‌ی گردآوری شده است)
جدولی که مشاهده می‌کنيد، جدول هم‌زمانی گاه‌شماری‌های مختلف و مقايسه مبداء آغاز هرکدام از آن‌هاست.
آقای عبدالرحمان عمادی، در گفت‌وگويی که با ايشان داشته‌ام گفته‌اند که در گذشته، در مناطق کوهستانی، تنها تقويم مورد استفاده مردمان آن‌جا، همين تقويم دیلمی بوده است و تنها برای دانستن زمان درست ايام مذهبی، از روحانيان منطقه سوال می‌شده است.

Read moreتقویم دیلمی

شمه نؤ سال موارک ببون.

سال نو گیلکی، سال ۱۵۸۵ آغاز و جشن نوروزبل در برخی جاها به صورت خودجوش برگزار شد. مهم‌ترین جای برگزاری امسال، روستای ملکوت از توابع املش بود که در واقع به صورت کلاسیک به محل اصلی برگزاری نوروزبل در شش سال گذشته تبدیل شده و البته در جاهای دیگری هم در شهرها و روستاهای مختلف … Read moreشمه نؤ سال موارک ببون.

نوروزی که مال گیلک‌هاست

این متن گفت‌وگویی‌ست که چندی پیش بین من،  نازنین اسماعیلی‌‌پور و هومان تحریری انجام گرفت و در هفتمین شماره‌ی «سفید کمرنگ» (فصل‌نامه‌ی دانش‌آموختگان مراکز سمپاد رشت) چاپ شد. با این توضیح که سبک نگارش و ویراستاری این متن متعلق به تحریریه‌ سفید کمرنگ است، نه ورگ.

 

نوروزبل چه مراسمی است و پیشینه و نقش آن در فرهنگ گیلان چگونه است؟

نوروزبل به صورت خلاصه نوعی آئین خاص برای آغاز سالی است که در کوهستان­های گیلان (به خصوص کوهستان­های شرق گیلان) استفاده می­شود؛ که این اسم از عینیت این آئین گرفته شده، نوروز که به معنای شروع سال نو و« بل» هم که در گیلکی به معنای شعله آتش است که با هم شعله نوروزی را می­سازند. در واقع این خودکلید واژه­ای است که به ما توضیح می­دهد این آئین در روزگاران قدیم چگونه برگزار می­شده­است.

چطور شد که تصمیم به احیای نوروزبل گرفتید و نوروزبل نسبت به بقیه آئین­هایی که می­شناسیم چه ویژگی دارد که می­توانیم از آن به عنوان یک آئین بومی نام ببریم؟

در ابتدا بگویم که من ترجیح می­دهم که از کلمه بازبرگزاری استفاده ­کنم، نه احیاء.

اما در جواب سوالتان، این آئین حدود 2 تا 3 دهه است که برگزار نشده­است. بنا به گزارش پوراحمد جکتاجی برگزاری نوروزبل در حدود 25 سال پیش و قبل از آن، در مناطق اطراف ملکوت دیلمان( محلی که 4 سال پیش بعد از مدت­ها در آن نوروزبل را برگزار کردیم) دیده شده­است. البته قبل از آن هم در اشکورات توسط آقای عبدالرحمان عمادی( ایشان در اصل گالش اشکور  هستند) گزارش شده است که گزارش آقای عمادی مربوط به دیده­های شخصی ایشان در کودکی(حدود 70 سال پیش) است.

حتی شعر گروم بل که در مراسم نوروزبل خوانده می­شود را آقای عمادی از همان خاطراتشان نقل کرده­اند.

اما چرایی این کار….این به همان دلیلی است که ما  داریم روی زبان و فرهنگ گیلکی کار می­کنیم. نوروزبل و تقویم گیلکی از پارامترهای مهم فرهنگی این قوم است. این مراسمی که برگزار می­کنیم کمترین شباهت را به مراسمی که در گذشته­ها برگزار می­شده­است، دارد. یکی از این تفاوت­ها این است که این مراسم دیگر برای ما فقط یک آئین نیست، یک جشن نیز هست.

شما از «گالش»­ها اسم به میان آوردید. لطفا کمی توضیح دهید.

من وقتی در مورد گیلک­ها حرف می­زنم به مرزهای سیاسی استان گیلان کار ندارم. در مورد مردمانی صحبت می­کنم که از رضوان شهر تا چالوس و از جنوب تا طالقان و حتی در نواحی از جنوب البرز زندگی می­کنند. ویژگی مشترک این­ها تکلم به زبان گیلکی است با لهجه­های گوناگون. ایران کلباسی در کتاب زبان شناسی خود گویش مردمان کلاردشت را نیز گیلکی ثبت می­کند. خود من نیز در مناطق مختف مانند چالوس، اشکور و جور اشکور مازندران موارد زیادی را ثبت کرده­ام که مردم قدیمی منطقه از واژه گیلکی به عنوان زبان خودشان استفاده می­کردند.

این مردم گیلک در گذشته بر اساس شیوه تولیدشان تقسیم بندی می­شدند. با توجه به شواهدی که فعلا وجود دارد، تمدن مردم این منطقه از ارتفاعت و کوه­ها آغاز شده و جلگه تا زمان­های نه چندان دور قابل سکونت نبوده و تمدن چندانی نداشته است. بعدها با توجه به پیشرفت در نحوه زیستن و شیوه­های تولید، این­ها به 3 دسته تقسیم شدند.

دسته نخست که ما آن­ها را به نام «گالش» می­شناسیم، کسانی هستند که دام­دار اند و شیوه تولید آن­ها شبانی است و کوچ نشین اند. گالش­ها در ارتفاعات زندگی و ییلاق و قشلاق می­کنند.

دسته دوم «کلایی»ها هستند که متاسفانه در گفتارها تا حد زیادی حذف و اکثرا با نام گالش ثبت شده­اند. کلایی­ها نیز در کوهپایه­ها زندگی می­کنند اما برعکس گالش­ها یکجانشین و شیوه تولیدشان کشاورزی بوده است، اما کشاورزی دیم. این درواقع خط سیر پیشرفت در زندگی انسان است؛ از زندگی شبانی و کوچ نشینی یکجا نشین می­شود و سپس دست به کشت و زرع می­زنند که نیاز به تخصص بالاتری نسبت به دامداری دارد.

و اما دسته سوم که «گیله مردان» هستند، در جلگه­ها زندگی می­کنند. در آن­ برهه زمانی که گیله مردان به جلگه­ها آمدند، آنقدر تخصص در انسان­ها بالا رفته بود که توانستند زمین­های جلگه­ای را زهکشی و جنگل­ها را صاف کنند و به کشت آبی دست بزنند. در واقع گیله مردها مانند کلایی­ها یکجا نشین بودند، اما شیوه تولیدشان بر اساس کشت آبی(یعنی تخصصی ترین نوع کشاورزی) و همینطور صیادی است.

این­ها 3 دسته از قوم گیلک هستند که ویژگی­های مشترک زیاد و در کنار آن تفاوت­هایی نیز با هم دارند.

Read moreنوروزی که مال گیلک‌هاست

در واقع این تقویم مال خورشید است

گفت‌وگویی با عبدالرحمن عمادی درباره‌ی نوروزبل و تقویم مردمان کاسپین

عکس: نیما فرید مجتهدی

عبدالرحمان عمادی

توضیح: عبدالرحمان عمادی، نویسنده و پژوهشگر؛ (متولد اول فروردین ۱۳۰۴ در یکی از روستاهای اشکور.
عمادی پس از تحصیل در مکتب‌خانه روستا، روانه رودسر، رشت و قزوین شد و تحصیلات متوسطه را در این شهرها گذراند. وی در زمان حکومت دکتر مصدق (۱۳۳۱) موفق به دریافت لیسانس قضایی از دانشگاه تهران شد.
«عبدالرحمان عمادی» همزمان با وکالت؛ به پژوهش در مباحث ایرانشناسی روی آورد که بخشی از مقالاتش طی نیم قرن گذشته در مجلات معتبر منتشر شده‌اند.

این گفت‌وگو در گیله‌وا چاپ شده اما با اندکی تغییر و کم و زیاد. این اما متنی‌ست که من و نیما به گیله‌وا تحویل دادیم.

 

اول از بحث نوروزبل شروع کنیم. شما در جریان اتفاقات سه سال اخیر و برگزاری نوروزبل با پشتیبانی گیله‌وا هستید؟

بله.

درباره‌ی نوروزبل به عنوان یک واقعه‌ی تاریخی و پدیده‌ای که قابل بررسی است، آن چیزی که شما مطالعه کرده و خودتان از نوروزبل دریافت کرده‌اید رابرای مخاطبان گیله‌وا بیان کنید.

نوروزبل در حقیقت یک جشنی است مربوط به تقویم خورشیدی مردم بسیار قدیم، از عهد کاسیان، پیش از عهد هخامنشیان، پیش از مادها و بر مبنای علمی است. نه این‌که گالش‌ها فقط آتش روشن کنند. مبنای علمی‌اش هم از خورشید شروع می‌شود. ماهی که این کار را می‌کنند ماه مرداد است که در زرتشتی امرداد خوانده می‌شود و ماه شیر و خورشید است. یعنی برجی است که خانه‌ی اختصاصی خورشید است. از هفت ستاره نجوم قدیم، یک ستاره که خداوند و فرمانروای روز بود خورشید است.

خانه‌ی نجومی خورشید در نجوم قدیم Sunday است که می‌شود روز یک‌شنبه. ماه مرداد هم ماه شیر و خورشید است. همین شیر و خورشیدی که علامت پرچم ایران هم بوده است.

در این تقویم، اول نوروزما بر مبنای تقویم خورشیدی، از خورشید شروع می‌شود و درست هم هست چون تقویم در تمام اقوام متمدن و شهرنشین و دهقان از خورشید است. همان‌طور که می‌دانید چند گونه تقویم داریم. یک نوع تقویم قمری است که بر مبنای گردش ماه است و یک تقویم خورشیدی که بر مبنای گردش خورشید است که به طور نسبی عبارت است از 365 روز و یک چهارم روز.

Read moreدر واقع این تقویم مال خورشید است