نگاهم به زبان معطوف به خصلتهای طبیعی زبانه و یکی از این خصلتها مسیریابی زبان به عنوان بخشی از روبنای اجتماعی در مسیرهای گوناگون و گاه شگفتیآوره. مثلا توضیح و موضع شما در قبال یک «فومنی ساکن لاهیجان» که برای فعل «دارند» میگه «دأند»، چیه؟ آيا نميشه تحولات و توافقهای زبانی رو هم در سايهٔ نوعی خودگردانی (Autonomy) دید؟ یعنی مثلا طبق تعریف کورنلیوس کاستوریادیس از خودگردانی: همهٔ تصمیمها را، جمعي میگیرد که موضوع تصمیمگیریها هربار به او مربوط است. (بیشتر…)