دسته: دسته‌بندی نشده

  • ناسیونالیسم در ناسیونالیسم؛ تکه‌هایی پراکنده درباره‌ی گذشته و اکنونِ «رشت» و حواشیِ پیرامونش

    این متن نوشتهٔ سید فرزام حسینی روزنامه‌گار ساکن رشت است که پیشتر در شمارهٔ نهم نشریهٔ قاف (چاپ فومن) چاپ شده و حالا برای بازنشر به وبلاگ ورگ سپرده شده.

    یکم) نوشتار پیشِ رو، درباره‌ی رشت است و نوعی از برخورد ناسیونالیستی با آن، شهری که این سال‌ها و ماه‌ها و روزها، بسیار درباره‌اش شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، شهری که در رسانه‌های رسمی و غیررسمی، جایی برای خودش پیدا کرده و مطبوعات کاغذی و مجازی، صفحاتی را به اکنون و تاریخش –و بیشتر تاریخش البته- اختصاص می‌دهند، و دیده و ندیده، چیزهایی درباره‌اش، درباره‌‌ی «جذابیت‌های پنهان و آشکارش» می‌گویند و می‌نویسند، آیا چنین توجهی، چنین به اصطلاح رسانه‌ای‌شدنی، خوب نیست؟ آیا فرصتی برای رشت، و به‌طریق اولی، اهالی این شهر نیست؟ بگذارید اندکی از مسئله فاصله بگیریم و سپس، دقیق‌تر به آن بازگردیم، بگذارید پیش از آن‌که به استقبالِ ستایش‌های بی‌کران این سال‌ها و ماه‌ها و روزها برویم، کمی عقب‌تر بایستیم و مسائلی را پیرامونِ رشت با هم مرور کنیم.

    (بیشتر…)
  • باز هم دربارهٔ بسگانگی زبان و تقابلش با ایدهٔ قدیمی گویش معیار.

    نگاهم به زبان معطوف به خصلتهای طبیعی زبانه و یکی از این خصلتها مسیریابی زبان به عنوان بخشی از روبنای اجتماعی در مسیرهای گوناگون و گاه شگفتی‌آوره. مثلا توضیح و موضع شما در قبال یک «فومنی ساکن لاهیجان» که برای فعل «دارند» میگه «دأند»، چیه؟ آيا نميشه تحولات و توافقهای زبانی رو هم در سايهٔ نوعی خودگردانی (Autonomy) دید؟ یعنی مثلا طبق تعریف کورنلیوس کاستوریادیس از خودگردانی: همهٔ تصمیمها را، جمعي میگیرد که موضوع تصمیمگیریها هربار به او مربوط است. (بیشتر…)

  • وبمجی تیر ما

    این قراره بخش جدیدی باشه توی ورگ که البته صورت تکامل‌یافته لینکدونی قدیم وبلاگستانه. اگه از خواننده‌های قدیمی ورگ باشید حتما میدونید که توی ستون کناری وبلاگ ورگ هم بخش وبمجی به انتشار لینکها و مطالب جالب (از نگاه ورگ) اختصاص داشت. بعدها جادی این امکان رو در فرم سلسله پست‌هایی با عنوان لینکهای شاد دوشنبه‌ها توی وبلاگش ادامه داد و نکته‌ش اینجا بود که این تغییر (از ستون کناری قالب سنتی وبلاگ به وضعیت یک پست مستقل در ردیف سایر پستهای وبلاگ) خودش حاصل تغییرات اساسی بود که این سالها در چند و چون وبگردی (وبمجی) کاربرها پیش اومده. حالا وبلاگ‌خون‌ها (از جمله خودم) بیشتر از توی گوشی و تبلت وبلاگ میخونن و در نتیجه ستونهای کناری، کاربرد خودشون رو از دست دادن و از طرف دیگه وجود شبکه‌های اجتماعی مجازی با خصلت استریم (جریان پست‌ها) باعث شده که خصلت استریمی پستهای وبلاگ هم دوباره به ویژگی مثبت وبلاگها تبدیل بشه. خلاصه اینکه حالا توی ورگ هم هر ماه با پستی مخصوص وبمجی روبرو خواهید بود که توش ممکنه همه جور آجیلی پیدا کنید و حتی خودتون میتونید لینک و مطلبی پیشنهاد بدین تا توی این بخش منتشر بشه.

    برای شروع، این از لینکهای این ماه:

    – ترجمهٔ گیلکی الواح افسانهٔ گیلگمش کار جالبیه که دامون توی وبلاگش پی گرفته. ترجمهٔ لوح سوم رو میتونید اینجا بخونيد.

    وبلاگ مجلهٔ گیلان ٚ اؤجا راه افتاد! توی این وبلاگ خبر انتشار شمارهٔ جدید این مجله (اؤجای ۲۱) به همراه ویژه نامهٔ زنان اؤجا با عنوان «یاور» منتشر شده.

    – مقاله خوندنی فرهنگ کرمی و علی نجفی رو بخونین. دربارهٔ نام دیلم و گالش نوشته‌ن و اینکه گیلکهای کوه‌نشین رو باید چی بنامیم؟

    – این هم مطلبی جالب دربارهٔ کودکان کار به زبان گیلکی که خوندن داره.

    – پخش فیلمهای سهراب شهید ثالث در رشت و چند شهر دیگر استان گیلان هم خبر خوبیه و پیشنهاد میکنم این فیلمها رو از دست ندین. متاسفانه هرچی گشتم لینکی پیدا نکردم که لیست فیلمها و زمان پخششون رو یکجا نشون بده در نتیجه پیشنهاد میکنم به سایت هفت‌ساز برین و اطلاعات بیشتر رو از اونجا بگیرین، چون نهایتا برای خرید بلیط هم باید از همونجا اقدام کنین.

    این کانال تلگرامی هم به زبان گیلکی برای ذهن گیلکی محتواهای خاص خودش رو تولید میکنه که باید خودتون برین و ببینین!

  • پا به پای تو آمده‌ایم…

    این متن به مناسبت صدمین سال زادروز دکتر منوچهر ستوده نوشته شده و پیشتر در مجلهٔ شمیم شمال (شمارهٔ دوم از سال هشتم، ص۵۲، سال ۱۳۹۴) چاپ شده است که حالا با خبر درگذشتش در صد و سه سالگی در ورگ باز منتشر میشود.

     

    منۊچهر ستۊده

    اشاره

    یادداشت پیش‌رو، هم بیان نحوهٔ آشنایی نگارنده با دکتر منوچهر ستوده است که بدون شک تجربه‌ای مشترک در میان بسیاری از هم‌نسلان است و هم جستاری در زمینه‌ٔ تاثیر آثار وی در منابع جغرافیایی، جغرافیای تاریخی و تاریخ سرزمین‌های جنوبی دریای کاسپین به ویژه گیلان. در بخش دوم این یادداشت، نقش وی در زمینهٔ سمت و سو دادن به پژوهش‌های تاریخی و جغرافیایی گیلان مورد بررسی قرار گرفته و نکاتی از اهمیت پژوهش وی، از دیدگاه یکی از مخاطبان آثار وی بیان شده است. تمجید از دکتر ستوده در این نوشتار، آن هم پس از بزرگ‌داشت‌های متعددی که از سوی بزرگان فرهنگی ایران دربارهٔ ایشان در صدمین سال‌ زادروزش صورت گرفته، ناچیز می‌نماید و قصدی هم بر آن نیست. این یادداشت قصد دارد جدا از هیاهوی به وجود آمده در رابطه با گرامیداشت‌های پی‌در‌پی صدمین سال‌ زادروز ایشان، که توسط جامعهٔ فرهنگی ایران هر از چندگاهی و در مکان‌های مختلف برگزار می‌شود، به مقوله‌های ذکر شده بپردازد. اما چه چیزی سبب‌شد گریزی به میراثی که ستوده برای گیلان‌شناسی و گیلان‌شناسان برجای گذاشته، داشته باشیم؟

    (بیشتر…)