م.پ. جکتاجی: بیست و هشت سال پیش از این، هنگامی که فقط یک سال از انقلاب اسلامی گذشته بود، نشریه ای با نام «دامون» انتشار می دادم. این نشریه که چهار صفحه آن به زبان فارسی و چهار صفحه به زبان گیلکی چاپ و هر دو هفته یک بار منتشر می شد، بر روی هم ۲۸ شماره انتشار یافت و پس از آن، به دلایلی تعطیل گردید.
بعد از چاپ شماره دوم آن (مورخ ۱۵ خرداد ۱۳۵۹) به قصد مصاحبه با عاشورپور که تازه به رشت منتقل شده بود، به ملاقاتش رفتم. عاشورپور فقط چند ماه بود که مدیریت سازمان دامپروری سپیدرود را برعهده گرفته بود. ملاقات ما در شرکت سپیدرود و در محیطی بسیار متشنج و سیاسی صورت گرفت. اوایل انقلاب بود و تب سیاست همه جا از جمله شرکت های دولتی و غیر دولتی و کارخانه ها را فرا گرفته بود و هر روز دامنه اعتصاب ها، اعتراض ها و درگیری ها در محیط های کار افزوده می شد. روز ملاقات اگرچه بسیار سخت و غیر متعارف گذشت، اما دوستی مان تا آخر عمر عاشورپور ادامه یافت. وقتی شماره اول و دوم دامون را نشانش دادم و زبان مصاحبه را گیلکی عنوان کردم، ذوق زده شد و دستش را به شانه ام زد و گفت: «چه بهتر جوان». جوان را با تأکید بسیار ادا کرد. این عبارت او را هرگز از یاد نمی برم. آن وقت من حدود ۳۲ سال داشتم و عاشورپور ۶۲ سال و برایم توفیق بسیار بزرگی بود که با عاشورپور، مرد آواز ایران، آواز خوان بزرگ گیلانیان مصاحبه ای داشته باشم.
دو روز بعد طبق قرار یکی از دوستانم- محمود اصلان- را با پرسش هایی پیش او فرستادم. آن چه در زیر می خوانید، چه مدخل فارسی، چه متن گفتگوی گیلکی، همه آن چیزی است که در شماره سوم دامون (مورخ اول تیر ۱۳۵۹) آمده است. آن طور که زنده یاد عاشورپور می گفت، این اولین مصاحبه با وی بوده است که در مطبوعات گیلان چاپ شد و نیز اولین مصاحبه او در مطبوعات ایران بعد از انقلاب اسلامی بود. با هم می خوانیم:

عاشورپور مرد آواز گیلان، اینک میان ماست. چهار ماه است که میان ماست.
او جوان رفت و پیر باز آمد. کاری که میان ما گیلک جماعت سخت شایع است. عجب دردیست! بگذریم. باری عاشورپور، فریادگر شادیها و غمها و زشتیها و زیبائیهای سرزمین خویش -گیلان زمین- است. او را با مردم خود و مردم را با او الفتی دیرینه است. عاشورپور از مردم خود جدا نیست -شاید به ظاهر چنین بود اما در ضمیر چنین نه- هم از این روست که در جای-جای دل هر گیلک جای دارد.
روی این اصل بر آن شدیم با او مصاحبهای داشته باشیم. استقبالمان کرد و وقتی که زبان مصاحبه را گفتیم که گیلکیست بیشتر استقبال کرد. اینک میتوانید حاصل گفت و شنودمان را با مهندس احمد عاشورپور، آوازخوان آگاه و متعهد دیار خود به زبان خود بخوانید. باشد آنان که هرگز رنج خواندن زبان خود را به خود راه ندادهاند و همیشه با بیتفاوتی و سهلانگاری از کنار آن گذشتهاند، این بار ساعتی وقت خود را صرف این کارکنند، آخر عاشورپور آنچنان صمیمی و نازنین هست و بر گُرده موسیقی اصیل و مردمی گیلان حق دارد که برای شناختن او و اندیشهاش لازم است که ساعتی نشست و این گفتگو را -که مخصوصاً به گیلکی آسان و ساده تهیه شده- خواند. باشد که مقبول قبول افتد.
(بیشتر…)