درباره سریال کوچک جنگلی

شبی تا سحر هم‌نشینی با «یار موافق»، نشاندمان پای سریال قدیمی کوچک جنگلی (به کارگردانی بهروز افخمی) که گذشته از حسرت ساخته نشدن سریال‌هایی این‌چنینی در دهه‌های بعدی؛ خوانده‌هایم از دو کتاب سردار جنگل (ابراهیم فخرایی) و شوروی و نهضت جنگل (مصطفی شعاعیان) را دوباره ریخت روی دایره و به این نتایج رسیدم:

یکم/ گذشته از یاغی و طاغی و دزد و رابین‌هود و بی‌سواد و خرافاتی و کمونیست و جدایی‌طلب و عامل روس و عامل عثمانی و عامل آلمان و این و آن خواندن جنگلی‌ها در منابع کم‌حوصله در اندیشه و مطالعه، واقعیت این است که مغزهای متفکر جنبش انقلابی جنگل و بعدتر جمهوری گیلان، در میان خود، نویسنده و روزنامه‌نگار و پزشک و روشن‌فکر داشتند و این‌ها نه در اقلیت که بخش مهمی از بدنه‌ی سیاسی‌اش بودند و سویه‌ی روشن‌فکری برخی از فعالان آن، در تسلیم و بعد، اعدام دکتر حشمت و یا گوشه‌نشینی میرزا حسین کسمایی قابل بررسی‌ست. نشر روزنامه، احداث کانال حشمت‌رود (نجات‌دهنده‌ی کشاورزی شرق گیلان)، تاسیس مدرسه در کسما و راه‌سازی نیز نشانه‌های خوبی برای بررسی این موضوع هستند.

دوم/ جنگل و جمهوری گیلان برابر با میرزا نبود و میرزا هم انسانی اسطوره‌ای نیست. اشتباه‌های رومانتیک میرزا که در تضاد با الزامات نبرد چریکی بود و نیز موقعیت جهانی که جمهوری گیلان در آن قرار گرفته بود و سرگذشت دیگر سران جنگل (هم‌چون دکتر حشمت یا احسان‌اله خان)، تنها در تحلیلی تراژیک قابل بررسی‌ست نه در تحلیلی سیاه و سپید و مبتنی بر وطن‌پرستی یا مذهب.

سوم/ ویژگی جالب این جنبش، انترناسیونالیست (به معنی جهان‌وطنی، و نه بی‌وطنی!) بودن آن است و این ربطی به آشنایی جنگلی‌ها با بلشویک‌ها ندارد. حضور افراد غیرایرانی در میان جنگلی‌ها، پیش و پس از ورود بلشویک‌ها به گیلان امری طبیعی بود. این نوع پذیرش همان‌قدر که ریشه در فرهنگ قومی گیلکان داشته، ریشه در آرمان‌های تجددخواهانه‌ی مشروطه و نیز موقعیت گیلان در تماس با جهان مدرن هم دارد.

چهارم/ هنگامی که والی گیلان برای کنترل عبور قشون روس از گیلان برای بازگشت به روسیه، از جنگلی‌ها درخواست کمک و حفظ امنیت گیلان را می‌کند و در مقابل جنگلی‌ها از او می‌خواهند که کنترل نظمیه به جنگلی‌ها سپرده شود، والی گیلان به اعتراض می‌گوید که این از اختیارات حکومت مرکزی‌ست نه شما! و نماینده‌ی جنگلی‌ها پاسخ می‌دهد: پس امنیت گیلان را هم خودتان تامین کنید، نه این‌که از جنگلی‌ها بخواهید! (که البته در نهایت، والی شرط جنگلی‌ها را می‌پذیرد).
این موضوع به خوبی رابطه‌ی جنبش جنگل و بعدتر جمهوری گیلان با حکومت مرکزی ایران را نشان می‌دهد. در چنین وضعیتی بحث از جدایی‌طلبی یا اصلاح‌طلبی میرزا، هر دو خنده‌دار است.

پنجم/ در سریال کوچک جنگلی و در صحنه‌ای نمادین، دکتر حشمت به عنوان نماینده‌ی جنگل به تهران آمده تا با میرزا حسن مستوفی‌الممالک (وزیر الوزرا) که مورد حسن نیت جنگلی‌ها بود مذاکره کرده و توضیح دهد که هدف جنگلی‌ها چیزی در خلاف جهت منفعت ایران نیست. پس از پایان بی‌نتیجه‌ی مذاکره و خداحافظی حشمت با مستوفی‌الممالک، وزیرالوزرا با لبخند به منشی خود می‌گوید: همین یکی را در پایتخت کم داشتیم. یک جنگلی!


دیدگاه‌ها

4 پاسخ به “درباره سریال کوچک جنگلی”

  1. دمت گرم، نکات سوم، چهارم و پنجم درخشان

  2. به نظر نمیرسد کوچک خان تجزیه طلب بوده باشد روایتست که او شاهنامه میخوانده ضمنا در فضای ان سالها مبارزه چریکی اجتناب ناپذیر بود دولت مرکزی تنها برتهران وبرخی نقاط اطراف تسلط داشت شاهی جوان کم تجربه و بیکفایت در راس بود غالب دربار وابسته به روسیه یا بریتانیا بودند کشور درغارت روس و انگلیس وعثمانی بود پس به نظر من کوچک خان چاره ای جز مبارزه مسلحانه نداشت دلیل دیگری که نشان بدهم کوچک خان تجزیه طلب نبود درگیر نشدن وی با قوای قزاق بود واو این درگیری را برادر کشی میدانست البته ائتلاف با بلشویک ها(تشکیل جمهوری گیلان) یک خطای محاسباتی از جانب میرزا بود که هزینه اش سقوط جنگل بود البه میرزا چون وطن پرست بود به خطای خود پی برد اما دیرشده بود شوروی بریتانیا ودولت مرکزی توافقات پشت پرده را حاصل کرده بودند(طنز تاریخ رابنگرید شوروی با دشمن شماره ی یک ایدئولوزیک خود مصالحه میکند)قدرت های بزرگ به فکر منافع خود هستند وشعار هایشان همه پوچ است ان موقع عدالت مد بود الان دموکراسی حقوق بشر حقوق زنان و…متاسفانه میرزای ما ماهیت چپاولگر کونیسم روسی را که به مراتب از سرمایه داری بریتانیا زشت تربود ندید انان خودرا زیرلباس عدالتخواهی مخفی کرده بودند جنگل اولین قربانی کمونیسم بود افسوس که خیلی ها درس نگرفتند

  3. من اول فکر میکردم میرزا کوجک خان تجزیه طلب و شورشی اسلامگراست ولی تحقیق زیادی کردم و فهمیدم اشتباه می کردم او یک اسطوره بی نقص نبود ولی انسان درستکا و وطن پرستی بوده که راضی نبوده اجنبی به آن تعرض کند و بخاطر اینکه خونریزی و درگیری با ایرانی های مسلمان را گناه میدانست نهضتش پاشید و اون بنده خدا هم رفت خلخال دنبال زنگیش ولی به کولاک برف خورد و … خدا ایران رو حفظ کند

  4. طرح اولیه‌ی این سریال متعلق به ناصر تقوایی بوده که پس از آغاز فیلمبرداری، تلوزیون متوجه‌ی روایت حقیقی تقوایی که با روایت جعلی و ایدولوژیک مورد نظر جمهوری اسلامی تفاوت داشته می‌شود و کار را به سرعت از تقوایی گرفته و به جوانک بی‌تجربه‌ای به نام بهروز افخمی می‌دهند که تا آن زمان حتا یک فیلم کوتاه هم نساخته بود و او ظاهراًً فیلمنامه را تغییر داد و با همان عوامل و خصوصاً فیلم‌بردار با سابقه‌ی گروه ناصر تقوایی کار را سرهم‌بندی و تحویل تلوزیون داد. افخمی بعدها در گفت‌و‌گوهایی گفت که فقط نام میرزا را شنیده بوده و با او و نهضت جنگل آشنایی نداشته.
    فرصتی اگر شد، درباره‌ی این سریال که با نام “کوچک جنگلی” و فیلمی هم که امیر قوی‌دل به نام “سردار جنگل” ساخته و متاسفانه تنها بضاعت سینمای داستانی ایران درباره‌ی میرزا کوچک خان و قیام جنگل است؛ مفصل خواهم نوشت.
    سریال و فیلم هردو آشکارا در جهت منافع و تبلیغات مذهبی جمهوری اسلامی ساخته شده‌اند و به هیچ وجه بازگو کننده‌ی حقیقت نیستند.