برچسب: دریای کاسپین

  • دربارهٔ حریم پویای دریای کاسپین (حریم دریای کاسپین دقیقا چقدر و تا کجاست؟)

    در این مورد یک مقاله از ناصر عظیمی و مریم مسکینی برای مطالعه پیشنهاد میشه که این مقاله رو میتونید از اینجا بگیرید و همچنین در همین ارتباط یک یادداشت تکمیلی هم از ناصر عظیمی در اینجا هست که نسبت به دستور اخیر ابراهیم رییسی در مورد حریم دریای کاسپین مسائل مهمی رو مطرح کرده. تصویر دستور مذکور هم این پایین میذارم.

  • سرنوشت دریای کاسپین

    آنچه درپی می خوانید ترجمه مقاله‌ای است به قلم سعید حسینف  Said Huseynov پژوهشگر جمهوری آذربایجان که به شیوه‌ای محققانه به بررسی مخاطرات اکولوژیکی و زیست‌محیطی دریای کاسپین پرداخته است. این مقاله را علیرضا (مهیار) فدائی‌پور به فارسی برگردانده است.

    دریای کاسپین که دربردارنده حدود 18800 مایل مکعب آب و دارای مساحتی بالغ بر 143000 مایل مربع است، بزرگترین دریاچه کره زمین به حساب می آید. میزان شوری آبهای آن حدودا به اندازه 3/1 آبهای آزاد بوده، کاسپین در کنار دریاهای سیاه و آزوف در غربش و دریاچه آرال در شرقش بازمانده دریای باستانی پاراتتیس Paratethys Sea محسوب می گردد.

    درحدود 65میلیون سال پیش دریای پاراتتیس به اقیانوس های اطلس و هند متصل بوده است 5میلیون سال قبل بر اثر تغییر و تحولات در پوسته زمین، دریای عظیمی شکل گرفت که کاسپین و دریاهای همسایه اش در ادامه همان تحولات شکل گرفتند. در بدو این شکل گیری، کاسپین همچنان به اقیانوس متصل بود اما از حدود 2میلیون سال پیش این اتصال با اقیانوس مسدود شده و در آخرین تغییر و تحولات زمین شناختی، اتصال کاسپین با دریای سیاه هم مسدود و نهایتا تبدیل به یک دریاچه شد.

    کاسپین توسط 130 رودخانه مشروب می شود که مهمترینشان رود ولگاست که از سمت شمال وارد دریا می شود و حدودا 80درصد آب وارده به این دریاچه را تامین می کند باوجود شیرین بودن آب ولگا و سایر رودخانه های منتهی به کاسپین، آب این دریاچه بالاخص در سواحل جنوبی، همچنان شور است به دلیل محصور بودن کاسپین، آب آن تنها از طریق تبخیر امکان خروج از بستر آن را پیدا می کند و احتمالا همین امر، شوری آن را دامن می زند به علت همین اندازه و ابعاد عظیم، انزوای جغرافیایی و شوری آبهایش تبدیل به محیط پرورش جانداران غیرمعمولی شده است که مهمترینشان ماهیان خاویاری معروف آن می باشد که شامل 90درصد کل ذخایر ماهیان خاویاری جهان می گردد. این ذخایر ارزشمند دریایی درکنار اراضی حاصلخیز در اطراف آن موجب جذب متراکم سکونتگاهای انسانی در کناره های آن شده است ازاینرو دانشمندانی که به مطالعه اکوسیستم آن پرداخته اند به شدت بر حفاظت از آن در مقابل آلاینده های صنعتی و سایر تاثیرات زیانبار ناشی از سوء رفتار بشر تاکید داشته اند. (بیشتر…)

  • دريای خزر و خليج عربی!

    بزرگ‌ترين درياچه جهان، درياچه‌ای که در شمال ايران قرار گرفته و در ميان پنج کشور ايران، ترکمنستان، آذربايجان، قزاقستان و روسيه محصور است، در تمام دنيا و در تمام گفتگوهای بين‌المللی، Caspian Sea يا همان دريای کاسپين خوانده می‌شود. اما در کشور ما ايران، با نام‌های مختلف ديگری ناميده می‌شود که معروف‌ترين‌شان دو نام خزر و مازندران است. نام خزر، ساليان سال است که در داخل ايران بر اين درياچه که از فرط بزرگی آن را دريا می‌خوانند، نهاده می‌شود و نام درياچه مازندران هم نامی تازه‌ساخت و البته عجيب است که گاه مورد استفاده قرار می‌گيرد. بگذريم از اين‌که کشورهای حاشيه‌ای اين دريا هم هريک به نسبت سياست‌های قومی و نژادی خود نام‌های ديگری بر آن می‌نهند.

    caspian
    کاسپين، از نام قوم باستانی ساکن در حاشيه جنوبی اين دريا (درياچه) گرفته شده است که کاسپی ناميده می‌شدند. مردمانی شجاع که رنگ ويژهٔ کاس (سبزآبی) که در چشمان و در آرامگاه‌ها و لعاب سفال مردم منطقهٔ جنوب دریای کاسپین به وفور می‌توان دید، در نام آنها ردی از خود به جا گذاشته. هنوز هم در زبان گيلکی، به چشمانی اين‌چنين «کاس» يا «کاس ٚ چيشم» گفته می‌شود. مردمان کاس در گسترهٔ وسیعی در شمال و غرب ایران می‌زیستند و نسبتی نزدیک با دوران برنز دارند.
    اما، نام «خزر»، از نام قومی ديگر گرفته شده که در حاشيه شمالی اين دريا می‌زيسته‌اند.
    حال سوال اين است، وقتی يک شرکت انتشاراتی اطلس‌های جغرافيايی، در يکی از طرح‌های کتاب جديد خود، و تنها در داخل پرانتز، نام «خليج عربی» را در مقابل نام «خليج فارس» اضافه کرد، رگ غيرت تمام ايرانيان به جوش آمد و کار به جاهای باريک کشيد. و می‌دانيم که ساليان سال است که عرب‌ها، نام خلیج عربی برای نام خلیج تبليغ می‌کنند.
    اما، وقتی تمام جهان، يک‌صدا نام درياچهٔ مذکور را «کاسپين» می‌خواند که نام يکی از اقوام شمال ايران و کاملا ايرانی است، ما ايرانی‌ها، در اقدامی عجيب، نام يک قوم غيرايرانی را بر درياچهٔ کاسپين می‌گذاريم و حتی کار بدان‌جا می‌کشد که خيلی‌ها با شنيدن نام «کاسپين» تصور می‌کنند که واژه‌ای انگليسی می‌شنوند!
    مساله ستیز با خزرها نیست. مساله این پدیدهٔ عجیب است که حتی در ترجمهٔ‌ متون غیرفارسی به فارسی هم هر جا کلمهٔ کاسپین بوده باشد، به خزر ترجمه و تغيير داده می‌شود. این کار به این می‌ماند که شما در متون غیرفارسی هر جا ساسانیان دیدید در ترجمهٔ فارسی بنویسید ایران یا هر جا هگمتانه دیدید در ترجمه بنویسید همدان. اینجا حتی مردم را از این آگاهی که در جاهای دیگر جهان به این دریا چه می‌گویند محروم می‌کنیم.
    اين دوگونه‌گی در عمل گرچه در بين ما ايرانيان سابقه‌دار است، اما به اين شدت، عجيب می‌نمايد. چنانکه، اين‌جا که ديگر نيازی به اعتراض دسته‌جمعی و پتيشن و طومار امضا نمودن و محکوم کردن فلان وزيرخارجه و بهمان سخنگو نيست، و همه حرف حق را قبول دارند، خودمان، به دست خود، در نفی هويت خويش کوشيده‌ايم.
    در چنين وضعيتی، شکايت به که بايد برد؟

    پی‌نوشت: مسعود، در وبلاگ انگليسی خود، خيلی پيش از من در يادداشتی به اين مسئله اشاره کرده است. (زیر پست مسعود کامنت قدیمی من با انگلیسی به شدت غلط مشهوده!)

    پی‌نوشت دوم: در نقشهٔ امپراتوری ترکان در نواحی اروپا، آسیا و آفریقا که در سال ۱۷۲۰ و در نورنبرگ منتشر شد نام دریای شمال به این زبانها آمده:

    ۱. دریای کاسپی یا هیرکانی
    ۲. دریای گیلان (روسی)
    ۳. دریای گیلان (پارسی)
    ۴. قلزم دنگیز (ترکی)
    ۵. بحر قلزم (عربی)
    ۶. سالیان و باکو (محلی)
    (منبع: گیله‌وا، ش۱۳۸، ص۲۰)

    در همین باره:
    نام دریای شمال ایران «کاسپی» است.
    بررسی تطبیقی رژیم حقوقی بزگترین دریاچه های جهان و دریای خزر /کسپین/نام های دریاچه خزر
    نام‌های دریای کاسپین (انگلیسی)
    تاریخ و نام دریای شمال ایران؛ گفت وگو با دکتر عنایت الله رضا.