بررسی شباهت زبانهای گیلکی و کردی

فرهنگ کرمی توی این مقایسه فهرستی از شباهتهای این دو زبان رو در دو سطح مختلف تهیه کرده که خواننده رو با نزدیکی و خویشی عمیق دو زبان کردی و گیلکی آشنا میکنه.

این مقاله رو از اینجا بگیرین و بخونین.


دیدگاه‌ها

137 پاسخ به “بررسی شباهت زبانهای گیلکی و کردی”

  1. پریسکیا

    دمت گرم.

    1. طبق اسناد لرها لکها و کردها یکی هستند یعنی همه کردند و با قوم گیل از یک تبار هستند این خیلی واضح است این زبانها خیلی به هم شبیه هستند ولی مازندرانی ها طبری یا تپوری هستند و با گیلانیها یکی نیستند ولی بیشتر شهرهای مازندران دارای پسوند گلا یا کلا هستند که شاید مبین این باشد که مازنی ها هم گیلند به نظر تپورها از قوم سکا هستند و مکان سکاها خارج از ایران بوده یعنی نواحی شمالشرقی خراسان ولی باز هم زبان مازنی به نسبت مازنی کمتر شبیه کردی است

      1. مسعود غایبی

        من هم چنین باور دارم. در رشت مرکز گیلان زندگی می کنم و در این خصوص مشغول تحقیق هستم. خوشحال می شوم اگر لک زبانی به من یاری رساند.

        1. سجاد یاربخت

          درود بر شما در برخی از نواحی گیلان مانند لوشان لک ها زندگی میکنند، من لک هستم اما زبان لکی را نمیدانم لک بافت کرمان هستم

        2. شاید بتونم کمکت بکنم

      2. بیشترین فاصله ژنتیکی بین لرها و کردهاست
        کمترین تغییرات ژنتیکی در بین اقوام ایرانی در لرها با نزدیک ۶۰ درصد خلوص ژنتیکی و شباهت با اقوام اولیه و ساکنان اولیه فلات ایران دارند و سپس ۵۳ درصد خلوص ژنتیکی در گیلک ها

      3. وآژه لر و لک به معنا قوم نبوده و نمی باشد بلکه به معنا گویش هایی زبانی  از ده ها گویش زبانی ملت کورد بوده و می باشد  و خود وآژه کورد نیژ به معنا گویش زبانی کل ملت کورد با هر گویش زبانی به کار برده نشد و بلکه قوم ماد را که به دلیری و شجاعت و جنگاوری و پهلوانی شهره داشتند را در وآژه کورد جمع بستند و خلاصه کردند ، که خود وآژه کورد از وآژه هایی باستانی تر وآژه کورد گرفته شده بود و لک که بر گرفته از مخفف لر و کورد و یا لر و کلهر و یا لر و کرمانج بوده اثبات کننده این موضوع مهم بوده که گویش وران زبان لری و لکی جزء دو گویش زبانی از ده ها گویش وران زبانی ملت کورد بوده اند و می باشد و به طور حتم جزء قوم ماد و ملت کرد بوده اند و می باشند. به صورت تاریخی و بالأخص در یکی دو قرن گذشته هر آنکس از لر و لک به قوم نام برده و ببرد و آنهم قومی جدا از قوم ماد و یا کورد حماقتی بیش از نفهمی شان بوده و خواهد بود. ?

        1. دوست عزیز لرها بیشترین فاصله ژنتیکی رو با کوردها دارند فقط گویش ها بهم نزدیک بخاطر شرایط جغرافیایی کمی فرهنگ هابیشتر ژنتیک لک ها و گیلک ها ب لرها نزدیکه طبق پیزایی ک خوندم اینک بگی همه گویشن داری اشتباه میگی هرکدوم زبان جداگانه ای داشتن

      4. نهاوندی

        بله کل نظریه جناب کاملا صحیح است ، و آیا این احتمال و جود ندارد، مازنی و گیلگی و تالشی همچون لورها و لک ها از عشیره و ایلات قوم ماد بوده باشند. به نظرم همه عشیره و ایلات قوم ماد اگر از هر نظر و از تبار شناسی قومی و بیشتر از نظر زبانی آسمیلیه شده اند ، به همین دلیل نزدیکی تلفظی و نوشتاری وآژه ها و لغات کاربردی در زبان هایی ده ها عشیره و ایلات کوردی کم رنگ تر شده ، مثلا آسمیله گی شدید زبان اصیل لوری که منجر به مبدل شدن به لهجه لوری فارسی گردیده ، در کل تشابهت و نزدیکی زبان هر عشیره و ایلی با هر عشیره و ایل دیگری می تواند تنها سند محکم در تبار شناسی قومی آن عشیره و ایل باشد.

      5. بصیرت برتر از دانش

        بله کل نظریه جناب کاملا صحیح است ، و آیا این احتمال و جود ندارد، مازنی و گیلگی و تالشی همچون لورها و لک ها از عشیره و ایلات قوم ماد بوده باشند. به نظرم همه عشیره و ایلات قوم ماد از هر نظر و از نطر تبار شناسی قومی و بیشتر از نظر زبانی آسمیلیه شده اند ، به همین دلیل نزدیکی تلفظی و نوشتاری وآژه ها و لغات کاربردی در زبان هایی ده ها عشیره و ایلات کوردی کمابیش کم رنگ شده ، مثلا آسمیله گی شدید زبان اصیل لوری که منجر به مبدل شدن به لهجه لوری فارسی گردیده ، در کل تشابهت و نزدیکی زبان هر عشیره و ایلی با هر عشیره و ایل دیگری می تواند تنها سند محکم در تبار شناسی قومی آن عشیره و ایل باشد

      6. سعید

        همه می‌دانند که گویش گیلکی و گویش مازندرانی نزدیکترین زبان به هم هستند و هر دو ریشه در یک زبان کهن دارند.
        دوستان، پیشنهاد می‌کنم دیدگاه خود را با تکیه بر رفنس معتبر و به دور از هرگونه وابستگی قومی و سرزمینی، ارایه بفرمایید.
        مازندرانی‌ها و گیلانی‌ها دو شاخه اصلی نژاد تبری هستند که از سمنان کوچانده شدند و جای آماردها و دیوهای مازنی و جای تات‌ها و تالش‌ها را گرفتند.
        نزدیکی زبان‌های زیرشاخه کوردی (مانند کوردی و لری و لکی) به شاخه‌های زبان تبری (مازنی، گلکی و گیلکی) به خاطر ریشه داشتن در زبان پارتی (گویش اشکانی) است و جدا از گرایش به لهجه‌های جغرافیایی، تغییرات اندک واژگانی در گذاره‌های واکی دارند.
        برای نمونه: زیر در فارسی، ژیر در کوردی، جیر در تبری
        و از این دست بسیار است.

    2. لک ها لرن و همه ی اون افرادی که میان لک هارو از نامشون جدا میکنند کرد های خائنی هستند که برای لر ها برنامه ها دارند همونطور که کلهر رو جدا کردند و کلهر ها همه چیزشان لریست

      1. وآژه لر و لک به معنا قوم نبوده و نمی باشد بلکه به معنا گویش هایی زبانی  از ده ها گویش زبانی ملت کورد بوده و می باشد  و خود وآژه کورد نیژ به معنا گویش زبانی کل ملت کورد با هر گویش زبانی به کار برده نشد و بلکه قوم ماد را که به دلیری و شجاعت و جنگاوری و پهلوانی شهره داشتند را در وآژه کورد جمع بستند و خلاصه کردند ، که خود وآژه کورد از وآژه هایی باستانی تر وآژه کورد گرفته شده بود و لک که بر گرفته از مخفف لر و کورد و یا لر و کلهر و یا لر و کرمانج بوده اثبات کننده این موضوع مهم بوده که گویش وران زبان لری و لکی جزء دو گویش زبانی از ده ها گویش وران زبانی ملت کورد بوده اند و می باشد و به طور حتم جزء قوم ماد و ملت کرد بوده اند و می باشند. به صورت تاریخی و بالأخص در یکی دو قرن گذشته هر آنکس از لر و لک به قوم نام برده و ببرد و آنهم قومی جدا از قوم ماد و یا کورد حماقتی بیش از نفهمی شان بوده و خواهد بود. ?

      2. شما خیلی بی جا کردی از طرف ما کلهورها صحبت کردی، ما هیچ شباهتی به لرها نداریم، اگرچه لرها اونقدر در فارس غرق شدن و آسمیله شدن و از خود بیگانه شدن که خودشون رو از ملت کورد جدا کردن. خوبه حالا تو فیلم ها و برنامه ها و کلا هرچیزی فارسها در حد یه پادو یا یه خنگ لرهای عزیز رو نشون میدن. اخه کی میخواین درس عبرت بگیرین از زیر یوغ فارسها و ترکها که بزرگترین هدفشون جدا کردن بزرگترین ملت زاگرس و کوچک کردن اونها در حد یه قوم نیم میلیونی و یک میلیونی هست خارج بشین؟ تمام ترکها از هر عشیره و قبلیه ای به خودشون میگن ترک، چرا چون میخواهن اتحاد داشته باشن، واسه همین سوار ما شدن و در کنار فارسها هرچی داریم غارت کردن. اما زاگرس نشینان اونقدر سطحی نگرن که به جای اتحاد بیشتر به سمت تفرقه و جدایی میرن، در طول تاریخ چیزثی به اسم لور به عنوان قوم جدا نداشتیم چه برسه به لک که 50 ساله سربراورده و ادعای قومی جدایی داره. نکته نهایی اینکه از پشتیبانی از سیاست های حکثیف فارس و ترک چی نصیبتون شده؟ جز اینکه حمال ترک و فارس بشیم ؟

        1. هیچکس حمال ترک و فارس نشده لرها تمدن جداگونه داشتن کلهرها لک و لک ها لر هستن بهتره بجای پرت و پلا تحقیق کنی بیشترین فاصله ژنتیکی بین کورد و لر و ژنتیک لک و لر و گیلک بهم نزدیکه و ژنتیک کورد و اذری ها بهم سخن اخر به کورد ها لولوبی ها میگفتن ک با مادها حل شدن و به لرها عیلامی ها میگفتن ک با پارس ها حل شدن مادر نزاییده ک ب لر توهین کنه لر خودش تمدنه همه بلدن توهین کنن پس منطقی صحبت کن چیزی ک با عقل جور در بیاد

          1. کیوان

            بلوچ ها از نژاد عیلامی ها هستند
            لر ها از نژاد کاسی ها هستند
            کوردها از نژاد گوتی ها ، لولوبی ها ، هیتی ها ، مانایی ها و …. هستند
            قوم عیلامی از امپراتوری هند ( پاکستان و افغانستان امروزی ) به غرب و جنوب غربی فلات ایران آمده اند . از سرزمین بلوچ ها آمده اند
            قوم کاسی از قفقاز و آذربایجان به غرب ایران آمده اند و آذری ترک تبار می‌باشند و با لرها خویشاوندی کرده اند .
            لرها ، لک ها از نژاد کورد هستند فقط لرها با پارس های آریایی و کاسی ها خویشاوندی نموده اند . و لک ها بین کلهرها و لرها زندگی می‌کردند. ۵۰ درصد کوردهای عراق لک هستند و بقیه سوران ، بابان ، هورام ، کرمانج و …
            لرهای بختیاری ، بویراحمدی و ممسنی و چندین طوایف از بلوچ ها کورد سوریه هستند که در زمان سردار کورد اسلام صلاح الدین ایوبی به ایران آمده اند .
            قوم گیلک و فارس و آذری و … هم با کوردها پیوند نژادی دارند .
            آذری ها و کوردها بازماندگان مادهای آریایی هستند .

  2. چیزی که برام جالب بود اینه که خییییییییلی شبیه زبان له کی کوردیه (اونا ک نوشتی کلهری علاوه بر کلهری لکی هم هستن)
    به نطرم تحقیق کنید درباره این موصوع به خصوص اینکه گیلک میتونه منطورش لک گیلان باشه

    1. حسین جلالی

      با سلام و احترام
      گیلک ها (کشاورزان گیلان) و دیلمیان (گالش ها – دامداران گیلان) از نظر ژنتیکی از پدر با لر ها و بختیاری ها یکی هستند!
      جد بزرگ ایل بختیاری اسمش بختیار دیلمی هست که یک پادشاه آل بوبه متولد اهواز با اصالت و تبار دیلمی (گیلانی) هست.
      با جستجوی کلمه (مردم لر) توی ویکیپدیا و رفتن به قسمت ژنتیک متوجه میشید اینو در پاراگراف آخر.

      لر ها همون دیلمیان (آل زیار و آل بویه) هستن که اعراب رو از ایران بیرون کردند و خلیج فارس رو زنده نگه داشتند.
      این دو قومیت (لر و گیلانی) کلا کپی هم هستن مخصوصا گالش های گیلان که بسیار مردم ساده دل و خیلی قوی ای هستن و بیشتر کارشون دامداری و چای کاری هست و اعراب و مغول ها رو شکست دادن در تاریخ
      و میرزا کوچک جنگلی 100 سال پیش با مردمش دوباره ایران رو نجات داد
      و انگلیس براشون جوک ساخت تا از چشم مردم ایران بندازه تشون

      با سپاس

      1. چيسه برأ؟! مردأی فاش ندأ کي أتؤ أن‌أ بۊشؤستي

        آقای جلالی من معذرت می‌خوام. اتفاقن من هم متوجه این شباهت بین لر و گیلک شدم. اظهارات شما درست یا غلط، این طرز برخورد نمی‌دونم واسه چی بود.
        بله… بگم که گیلک به کل این مجموعه‌ی دامدار و کشاورز و غیره گفته می‌شه و اونی که منظور شماست(جلگه‌نشین، کشاورز) گيل ٚ مرد باید باشه. حتی اهالی مازندران خودشون رو گلک خطاب می‌کنن. که البته تو لهجه‌ی منطقه‌ی ما هم گئلک یا گلک تلفظ می‌شه.
        من یکی از بهترین، اگه نگم بهترین، رفیقام لر(بچه ماسور، اطراف خؤرمۊأ/خرموئه/خرم‌آباد) هستش. یه دوره‌ای ریش بلند کرده بود و کپ میرزا شده بود :|

        1. تاته ریکا

          در مازندران به مجموعه گیلک و گالش و کوهی و کتول و تات، مازرونی گفته میشه. مازرونی یعنی گیلک و گالش و کوهی و کتول و تات. من اهل مازندران هستم خودم را تات خطاب میکنم همانطور که اجدادم خودشونو تات خطاب کردند ولی ما تات ها هم مازرونی هستیم و همه مارو مازرونی میدونند. گیلک یعنی کشاورز و زارع.

      2. احسنت . باهاتون کاملا موافقم

      3. درود برهمه
        من لر استان فارس هستم سالهای ساله که تحقیق کردم و متوجه شدم لری کردی گیلکی لکی بختیاری حتی مازنی کاسی و گویشهای میانی همدانی قمی و همه اینها دارای نزدیکی عجیبی هست منتها قرار گرفتن در نزدیک زبانهای مختلف تغییراتی رو تو همه اینا ایجاد کرده میتونم بگم همه این گویشها مستقیم مربوط به تمدن پارس بزرگ هست که قومیتهای مختلف زیر یک پرچم بودن
        بنظر من باید واژگان این گویشها رو جمع کرد و جایگزین واژه خای بیگانه مخصوصا عربی و ترکی کرد

        ممنون که وقت گذاشتین و خوندین

        1. فریدون

          پارس یه قوم کوچک در پاسارگاد بود که کورش با متحد کردن طوایف منطقه بخصوص اجداد بختیاری‌ها که ماد بودند به پدربزرگ خود آستیاگ خیانت کرد و هرچه که نباید می‌کرد انجام داد. و اولین استحاله گر فرهنگی طول تاریخ شد.

          1. آقای فریدون ! من با کوروش به پدر بزرگش خیانت نکرد بلکه پدربزرگش مردی مستبد و زورگو بود و مثل هر دیکتاتوری دچار افکار مالیخولیایی شده بود و خوابی دیده بود که از شکمش ریشه های درختی بیرون زده، و تعبیر خوابش این بود که نوه اوکه از دخترش ماندانا بدنیا می‌آمد سلطنت او همه دنیا رو میگیرد برای همین در حق دخترش ظلم بسیار کند و وقتی ماندانا زایمان می کند و فرزندش پسر می شود در جا امر می کند به وزیرش که پسر ماندانا را سر به نیست کند و ماجراش خیلی جالب است . به شما توصیه میکنم که کتاب پانته‌آ رو بخونید و مطمئن هستم که نظرتون در مورد خیانت کوروش به پدربزرگ قصی القلبش تغییر میکند. با آرزوی دانایی بیشتر . فرخ

            1. بصیرت برتر از دانش

              احسنت بر تو کامل درسته

          2. نهاوندی

            احسنت ☝️☝️☝️☝️

          3. بختیاریها ماد نبودن هیچ جای تاریخ نوشته نشده فقط گفته شده با پارسها یکی شدن حل شدن لطفا طبق مدرک صحبت کن

        2. چرا این همه رو به پارس نسبت دادی درحالی که درمیان این اقوام شبیه پارسی وجود نداشت؟شما در میان یک واقعیت میدانی و یک توهم تاریخی قرار دارین و این واقعیت میدانی روبه این توهم سیاسی ربط میدین

        3. بهنود

          دقیقا با حرف آخرت موافقم چون واقعا زبان ترکی اصلا مثل سایر زبان های ایرانی نیست اصلااا آدم نمی‌فهمه و خب ریشه فارسی ندارع

      4. کیوان

        زبان گیلکی با زبان کوردی ( لهجه لکی ، هورامی ، زازایی ) هم خانواده هست . ساختار نوشتاری و گویش زبانی لهجه های لکی ، هورامی ، زازای و گیلکی یکی هست و همگی در منطقه دیلمستان شمال امروزی زندگی کرده اند و زازاها به ترکیه مهاجرت کرده اند و لک ها و هورامی ها به غرب و عراق مهاجرت کرده اند .

  3. ایمان

    سلام
    گیلانیان از جمله کهن ترین و اصیل ترین اقوام ایرانی هستند که با اقوامی چون(مغول ها،اعراب و ……)مبارزه کردند و شکست دادند
    همچنین گیلانیان از شمال دریای خزر آمدن و همچنین در همانجا مستقر شدند نه از جای دیگر
    بنابر این مابقی تماماََ شباهت نامی و اسمی و لکی و لری به هیچ عنوان از لحاظ قومیتی مربوط به گیلانیان نمیشه
    اما زبان نزدیک زبان مازندرانی هست چون دو قوم گیلانی (گیلک)و مازندرانی(طبری)از یک ریشه هستند
    در ضمن گیلانی ها یک قوم جدا هستند که همراه قوم کُرد از شمال دریای خزر(کاسپین)به ایران آمدند

    1. یزدانی

      لایک داری ایمان جان .‌

    2. دقیقا از نظر ژنتیکی کردها و شمالی ها یکی هستن

      1. یعنی چی از نظر ژنتیکی کردها و شمالی‌ها یکی هستن؟
        :))
        کجای شمال؟ کدوم آزمایش ژنتیکی؟ تحت چه شرایط و چه جامعهٔ آماری؟ اون وقت چه چیز ژنتیکشون یکی بود؟ یکی بودن از نظر ژنتیکی یعنی چی؟ D:

      2. سند نزدیکی زبان

        احسنت حمید جان حتی این موضوع می تواند در مورد کل ما رونی ها کاسپین صدق کند

    3. ملت گیلک گیلان

      قومیت درست نیست بلکه ملیت درست هست. مردم گیلان از دو ملیت گیلک و تالش هستند و مردم مازندران از ملیت تبری هستند. ایران شامل ملیت های گوناگونی چون گیلک و تالش و تبری و کورد و لور و لک و بلوچ و عرب و تورک و ایرانی میشود. ایرانی ها ملتی مجزا از سایر ملل ساکن در ایران هستند. کشور گیلان در سال 1000 قمری به کشور ممالک محروسه الحاق شد و کشور مازندران در سال 1006 قمری به کشور ممالک محروسه الحاق شد که این کشور در زمان رضا پالانی ایران نام گرفت. ایران در حقیقت سرزمینی در افغانستان و شرق ایران فعلی یعنی خراسان بود و بقیه نواحی کشور جز ایران نبوده و نیستند. ملت گیلک تبار قفقازی دارد و تفاوت فاحش ژنتیکی با ملت ایران دارد.

  4. مازندرانی ریکا

    به به مردم چقدر با سواد خدایی از هشتاد میلیون جمعیت ایران صد میلیون دانشمندن?? یکی میگه مازندرانیا هم خودش و گیلکی میدونن یکی میگه نه همه کوردن یکی میگه گیلکا و بختیاری ها یکی بودن بسیاری از سلسله های طبرستان(مازندران) لر تبار بودن یکی میگه گیلانیا ایرانی ان ولی مازندرانیا سکا ها هستن ایرانی نیستن? عرضم به حضور شما طبق اخرین آزمایش ژنتیک میان قفقاز و مقایسه آن با خاور میانه فهمیده شد مردم مازندران و گیلان و تالش ها درواقع همون مردم کاسپین هستن که به دلیل فتح شدن ان منطقه توسط ماد به جنوب دریای مازندران کوچ کردن که هر کدوم یه جا رفتن عده به جلوتر تپور ها عده ای امارد ها عده ای کادوسیان…عده ای هم کوچ نکردن تو قفقاز موندن تالش ها ولی زبانشون به اجبرار کرد ها قاتی شده بعضیا این از این*** بعدشم اجداد ایرانیان اشتراکات ژنتیکی دارن طبیعی این قوم با این قوم در این ژن یکی باشه مثلا الان هزاره ها فارس زبان ایا شیرازی ان؟؟ بعد داداشمون میگه تمام سلسله ی شمال ایران بختیاری ان ببین داش الان فرخان بزرگ اسپبهدان طبرستان هم لر بوده؟؟؟ رفت شهر تاریخی ساری و ساخت و حتی در تاریخ اعراب به عنوان طبری ازش اسم بردن؟؟؟
    اینکه بگم سلسله ی شمال کشور مازندرانی یا این بودن بحث نمیکنم خودتون عقل دارین میفهمین نداشته باشین هیچ.!! دوم به اون دوستمون که میگه مازندرانیا ایرانی نیستن چون من میدونم به چه دلیل میگه ولی نمیخوام تحلیل کنم بگم موضوع در اصل چیه فقط اینارو میگم…
    پر افتخار ترین استان ایران مازندران بالای هفتاد درصد از افتخار المپیک ایران به نام مازندران ثبت شده
    زیبا ترین استان ایران از نظر هایکو بین المللی مازندران
    با سواد ترین استان ایران مازندران
    جالب اینجاست خودتون میدونین حیوون هایی مثل ببر های مازندران و پلنگ مازندان به چی صدا زده میشن؟؟
    طبق اخرین پروژه مقالات بهرام مشیری بیشترین دانشمندان ایران هم اهل مازندران بودن در کتاب نادرشاه ببینین چطور از مردم مازندران حرف زده شده بعد اینم میدونین دیگه وقتی ایران توسط اعراب فتح شد شمال ایران شامل مازندران و گیلان به رهبری اسپبهدان طبرستان نام های طبری روی سکه خودشون ضرب میکردن اینم یا بختیاری بودن یا گیلکی مگه نه؟??یا اصلا کرد،؟
    اسم قوم مردم مازندران تا چند سال روی ما گذاشته شده قبلش طبری بودیم که اعراب گذاشتن معادل فارسیش میشه گفت…تپور به فارس هخامنشی به معنای شمشیر دست و جنگجو بودن ایا تبر هم مگه الان اسم یکی از اسلحله ها نیست؟؟ یکی میگه مازندرانیا خودش و گیلکی میدونن نه برادر جان ما خودمون مازنی طبری پر افتخار ترین قوم ایرانی که حتی تیمور لنگ نیومد سمت شمال تا مازندران فتح کنه هستیم نه چیز دیگه ای…خواهشن بزنین افتخارات مازندران تا بفهمین چه در گذشته چه الان ببینین کی داره اسم ایران و بزرگ بعد میگین اینا ایرانی نیستن؟??همین بست که کوروش با حمایت تپور ها تونست سلسله ی ماد و شکست بده ارش کمانگیر مازنی بود…..اینم از من به شما نصیحت هر قومی یه مرز یه چیزی به اسم حریم داره توهین قومی نکنین چون الان مازندران بوده که وقتی همتون فتح شدین چهره ی واقعی بعضیها رو نشون داده گفته این بزرگ دینی شما همونی بوده که به جنگ طبرستان اومده اینم بدونین که سکا ها همین سیستانی ها هستن پان نباشیم در مازندران فقط غرب اش یکم مردم گیلکی ان بدرود ?
    امیدوارم چاپ بشه

    1. وندادهرمز

      احسنت، متأسفانه اینها به شبه‌علم روی آورده‌اند، منطق این است که جاهل از عالم تقلید می‌کند، بعد حضرات بدون اینکه حتی یک ترم در رشته زبان‌شناسی تحصیل کرده باشند بزرگترین هیئت‌های زبان‌شناسی ایران و جهان را زیر سؤال می‌برند، آیا طبری زیرشاخه‌ای از گیلکی‌ست؟ اگر جواب ورگ بله است (که هست) این را به زبان‌شناس‌ها بگوید، این را به جبیب برجیان بگوید، به دانشگاه کلمبیا بگوید، به ایرانیکا بگوید، نه به ما! به یکی از دوستانتان چنین گفتم، که گفت: اوشان هژمونی دومبال درن (منظور به حبیب برجیان، ایرانیکا، دانشگاه کلمبیا، و خلاصه هر زبان‌شناسی که مازندرانی را زبانی جدا از گیلکی دانسته است میباشد) و درنهایت، با جمله‌ی “مه گب علمی هیسه” شبه‌علم خودش را بر منابع مذکور برتر دانست. گلک، (در مقابل گالش) یک سبک زندگی است، و همانطور که گالش‌ها زبان خود را گالشی عنوان می‌کنند، اینکه کسی زبانش را گلکی (اشاره به سبک زندگی‌اش) عنوان کند عجیب نیست. این ادعاهای بی‌پایه و اساس برخی راجع به زبان طبری، ناشی از ناسیونالیسم افراطی گیلکی‌ست، که بشخصه نام آن را “پان‌گیلکیسم” نهاده‌ام.

      1. یزدانی

        اینکه گیلانیای بافرهنگ و با سواد به قومیت و استان خودشون افتخار میکنن و بهش میبالن رو و در پیشبرد علم‌و فرهنگ و تمدن نقش پررنگ و بسزایی داشتن مثل پرفسور مجید سمیعی . پرفسور مجتهدی گیلانی بنیانگذار دانشگاه شریف و رییس دانشگاه تهران و شریف ( اسم کتابخانه دانشگاه شریف نیز به احترام استاد بنام کتابخانه پرفسور مجتهدی نامگذاری شده) . هوشنگ جان ابتهاج که اکثر شعرای خاطره انگیز رو ایشون سراییدن و به گفته بزرگان علم‌و ادب تنها ایشون هستن که صلاحیت تفسیر اشعار حافظ رو دارن . استاد انوشیروان جان روحانی موزیسین بزرگ و خاطره ساز نسلهای قدیم و حال که آهنگسازی اکثر خواننده های بزرگ این دیار کار ایشون بوده .استاد آغداشلو نقاش بزرگ‌که اخیرا نقاشی ایشون به قیمت ۱۲ میلیارد فروخته شد . میرزا کوچک خان بزرگ دلاور سالار و مرد که رودستش نیومده . پرفسور رضا ریاست بخش پیشرانه ماهواره و شاتل های ناسا .تمام اینا رشتی و‌گیلانین و بسیاری از اشخاص دیگر.‌لطفا یه جستجو در گوگل بفرمایید .اینا اول افتخارش برای ایرانیاست و طبعا مردم گیلان‌هم فرهنگ و قومیت خودشون رو خیلی دوس دارن و اینو اسمش رو نزارین پان گیلکیسم جان برررر. زنده باد ایران و ایرانی و تمام قومیت های ایران

        1. وندادهرمز

          اتفاقا دارید اشتباه می‌کنید؛ افتخار تمان این شخصیت‌های بزرگوار اول از همه متعلق به مردمان شریف گیل هست؛ و پس از آن متعلق به جهان اسلام و مسلمانان هست؛ و پس از آنها شاید چیزی نصیب ایران شود.

          1. وندادهرمز

            در ادامه باید بگویم من فقط به یک نکته به‌عنوان پانگیلکیسم اشاره کردم، وگرنه باقی این فعالیت‌ها خیلی هم عالیست. دفاع از هویت و زبان مادری، مایه افتخار است؛ چیزی که باعث می‌شود پیشوند پان به اسم گیلک اضافه شود و انتهایش هم یک ایسم بیاید، دروغی است که گویندگانش هم به آن باور ندارند. تفاوت ساختاری میان زبان طبری و گیلکی فراتر از آنست که بتوانیم تفاوت میان گویش‌ها تلقینات کنیم.

            1. وندادهرمز

              مشکل عدم تحقیق است. درگذشته در مازندران، اشراف‌زادگان و بزرگان زبان‌شنان را طبری می‌نامیدند. گالش‌ها گالشی، و کشاورزان گلکی (که قدمت اسم گلکی نیز مورد اختلاف است و در برخی منابع آمده که از دوران قاجار رایج است. با این حال، من بشخصه فکر میکنم اسم گلکی از مدت طولانی‌تری رواج داشته، اما مسئله اینست که گلک به‌معنای کشاورز است و اشاره‌ای به قوم گیل ندارد) حال اینکه، زبان اشراف‌زادگان، کشاورزان و گالش‌ها یکی بوده؛ ولی با سه اسم متفاوت. حتی هنوز هم گالش‌ها زبان‌شان را گالشی می‌نامند. جالب‌تر بدانید نیما یوشیج مردم مازندران را تات و زبان‌شان را تاتی، و خودش را “شاعر زبان تاتی” خطاب کرده‌است و “تان” را مترادف “طبری” دانسته‌است. (حال اینکه تات، نام قومی جداگانه است که در مناطقی از قزوین و طالقان زندگی می‌کنند و زبان جداگانه‌ای هم دارند (زبان تاتی) که جز زبان‌های کاسپین است.) از اینکه در مواردی این زبان واحد کتولی نیز نامیده می‌شود و و و خیلی موارد دیگر، بگذریم. همه‌ی این‌ها را گفتم، تا در انتها به این نکته برسیم که: قضاوت زبان‌ها از روی نامشان، استدلالی غلط، و با به عبارت بهتر، “مسخره” است. وقتی شخصی بالغ و عاقل چنین استدلال غلطی می‌کند، و می‌گوید: 《مگه خودتون به زبانتون نمیگین گیلکی؟》آن‌زمان، متوجه می‌شویم که این شخص، یا بالغ نیست، یا عاقل نیست، یا اینکه دروغ می‌گوید. وقتی هدف این شخص را بدانیم، آنوقت می‌توانیم او را “پان‌گیلک‌” بنامیم.

              1. ما تو استان فارس نواحی که برنج میکارن به مرحله نشا برنج کلکی و در بعضی مناطق میگن گلکی فکر کنم بخاطر اینه گیلان رو به این شکل صدا زدن بعدم تفاوت نامها که دلیل بر تفاوت نشان و ملیت نیست شما در هر شهری هم نگاه کنید هر محله هر خبابان و هر کوچه یه نام داره ولی همشون هم زبان و هم تبارهم شاید باشن پس گول منطقه بندی و مرزبندی رو نخورید اینا برای راحتی کار حاکمان بوده که مناطقو جدا کردن و هر ولابتو دادن دست یه والی متعصبانه صحبت نکنید تا نزدیکیها رو جایگرین دوری و تفرقه کنیم همه ما ایرانی هستیم والسلام

              2. کیارش

                هنوز در مازندران و گلستان در منطقه کوهستانی بهشهر و گلوگاه و کردکوی و غرب گرگان و خلیل محله مردم به خود تات و به زبانشون تاتی میگویند.
                اولین بار رابینو به مردمان تات در منطقه اشرف (بهشهر و گلوگاه) و سدن رستاق (غرب گرگان و کردکوی) اشاره کرد و بعد نیما یوشیج مردم مازندران را تات و زبانشان را تاتی نامید و سپس صادق کیا در واژه نامه طبری اشاره کرد که مردمان کوهنشین شرق مازندران خود را تات و زبانشان را تات مینامند. مردم گلوگاه هم به دو گروه تات و ترک تقسیم میشوند. سابقا مورخین قرن سوم به اقوامی با نام تبر و تتر و طبری در شمال ایران اشاره کرده بودند.
                گالش و گیلک بخشی از مردمان طبری هستند و گالش ها دامدار و گیلک ها کشاورز هستند. در گیلان هم مردم به گروه های تات و گالش و گیلک و تالش تقسیم بندی میشوند.

              3. ماکان

                گیلک نمیتواند پان باشد،چون دارای دولت ملت و آموزش اجباری زبان و ارتش و…نيست،بلکه پارس است که سابقه جنایت و تجاوز و کشورگشایی است و تفکر پان آریای یا پانفارس است که یکی از سه پانهای خاورمیانه را با ناسيوناليسم افراطی خو‌دش دارد…

        2. گیل گمش

          با سلام خدمت ریکا. برادر من در پر افتخار بودن مازندران شکی نیست ولی مردمان غرب مازندران با گیلانیها وجهه مشترک زیادی دارند از نظر زبان واداب ورسوم حتی شغل وبا هم داد وستد زیادی دارند وحتی در شهر رشت خیلی راحت در کنار رشتیها زندگی میکنند وقوم تیپوری با ورود کاسی ها به کرانه دریای خزر از مازندران مهاجرت کردند وبرخی از انها با قوم کاسپین ادقام شدند ولی بعضیها میگن گیلان ومازندران اصالت لر دارند سخت در اشتباهند چون خود لرها شاخه ای از کردها هستند وما در تاریخ قومی به نام قوم لر نداریم ولی کاسپین یک قوم مستقل و قوی بوده وهست ودر تارخ شکست اسکندر در گیلان وحتی زخمی شدن اسکندر در گیلان ثبت شده است

          1. با سلام خدمت شما بزرگوار
            خواستم بگم که سخت در اشتباهی و اصلا لر ها با کورد ها یکی نبودن کورد ها ماد ها بودن و لر ها پارس ها

      2. عجب! پس مخالفان اين نظر و نظريات شما سه دسته اند. یا نابالغند (که عقلشان نميرسد) یا عاقل نيستند (از ديوانگانند که باز عقلشان نميرسد) يا از دروغگويانند (که اين گروه گرچه شانس آورده و صاحب عقلند اما از عقلشان برای دروغگویی و پنهان کردن حقيقت استفاده ميکنند).
        عجبا از اين «علم» و «روش علمی»!

        قصد ورود به اين بحث سرشار از جزمهای ناسیونالیستی رو نداشتم ولی بد نیست این گوشه و کنار نظر بنده هم ذکر شده باشه:
        من زبان مردم گیلکی زبان و تبری زبان رو یک زبان میدونم که به دلایل تاریخی ديگه نميشه اونها رو رسما يک زبان ناميد و با اونها به مثابه یک زبان واحد برخورد کرد ولی اگر با درکی طیفی به سراغ قضيه بريم، زبان هر دو یکیه. در واقع اين وسط فقط کار برای اونهایی دشواره که دنبال مرز و پرچم و افتخار و نقشه و تعيين تکليف خطوط و مرزها هستن. همینها هستند که به خاطر سايهٔ سنگین جزم‌های ناسيونالیستی، خيال ميکنند من ادعا کرده‌م زبان مردم مازندران (با هر نامی) «زيرشاخه»ای از گیلکی است. یعنی طرف حتی در حد فهم درست حرف مخالفش برای مخالف ارزش و زمان قائل نيست. البته از کسی که مخالفانش رو از سه گروه نابالغان و دیوانگان و دروغگویان بدونه جز این انتظاری نیست.

        ولی در بستر مادی و تاریخی زیست اين مردم داستان جور ديگريه.
        این وضعيت متناقض رو من به اين صورت سعی میکنم حل کنم که برای توصیف زبان مردمی که در مازندران و گلستان هستند و زبان خودشون رو گیلکی نمیدونن یا به قول این استاد وندادهرمز زبان خودشون رو گلکی میدونن ولی عقل سالم ندارن (به ویژه از چالوس به سمت شرق) ازکلمهٔ «گلکی» و برای توصیف زبان مردم گیلان (غیر از تالش) از کلمهٔ گیلکی استفاده میکنم. اين دو کلمه (گلکی/گیلکی) همزمان هم یکی بودنشون و هم تمایزشون رو نشون میده.

        ضمناهر کسي که فقط اندکی به آرشيو نوشته‌های من نگاه کرده باشه ميدونه که اتفاقا من هميشه از نام تبری و مازرۊني برای توصیف زبان مردم مازندران استفاده ميکردم ولی بر اثر تعداد واقعا زياد اعتراض و گلایه و برخورد پدرتعداد با مردم روستاهای مازندران نهایتا نظر خودم رو تعدیل کردم.

        1. وندادهرمز

          جناب حسن‌پور، اولاً که روی صحبتم با شما نبود. دوماً عبارت گیلکیِ تبری را من در سایت شما درج کرده‌ام یا خودتان؟ سوماً هر فرضیه‌ای طرفدارانی دارد و قابل احترام است، چیزی که قابل احترام نیست قضاوت از روی نام است، که با مثال نقض کاملاً مردود شده‌است؛ و عبارت 《مگه خودتون به زبانتون نمیگین گیلکی؟ پس زبان شما گیلکیه، نیازی به تحقیق بیشتر نیست》 غلط است، کسانی که مردود بودن این نوع استدلال را می‌دانند و مجددا از آن استفاده می‌کنند، شامل جملات آخر کامنت قبلی من می‌شوند، یعنی یا نابالغ‌اند، یا ناعاقل‌اند، و یا قصد دارند نظر خود را با استدلالی مردود، به دیگران بقبولانند. اثبات این فرضیه فقط با زبان‌شناسی و بررسی و تحقیق میدانی میسر است، و لاغیر.

        2. کیارش

          تمام مردمان غیر مازندرانی زبان مازندران را مازندرانی مینامند چه در گیلان و چه در گلستان و چه در سمنان و تهران و البرز و غیره.
          از لحاظ تاریخی نیز نویسندگان مازندران زبان خود را طبری و مازندرانی نامیدند و نویسندگان دیلم (کوهستان=دیلم و جلگه=گیلان) زبان خود را طبری نامیدند.
          مردمان مازندرانی به صورت درون قومی به گروه های تاتی زبان گلکی زبان گالشی زبان مازرونی زبان تقسیم میشوند یک گالش وقتی به جلگه میاید زبانش را مازندرانی مینامند ولی بین بقیه گالش ها زبانش را گالشی مینامند همین قضیه راجب گلکی زبان ها و تاتی زبان های مازندران هم صدق میکند. البته ما گیلکی زبان نیز داریم که سکنه جلگه رامسر هستند که از نظر شیوه زندگی متمایز از گالشی زبان های کوهستان رامسر هستند.
          زبان مازندرانی نام صحیح این زبان هست و گلکی و تاتی و مازرونی و گالشی و کتولی و غیره بصورت درون قومی صحیح میباشند ولی در فضای خارج از مازندران نام صحیح این زبان، زبان مازندرانی یا زبان طبری هست.
          زبان رامسر تا گلوگاه مازندرانی هست و حتی ما اعتقاد داریم از علی آباد کتول تا رضوانشهر طبری زبان هستند ولی با گویش های متفاوت مانند گویش کتولی و گیلانی و غیره.
          از لحاظ دستوری زبان طبری مازندران تا نشتارود تنکابن یکی هست یعنی مرزی به نام رود چالوس وجود ندارد چرا که زبان اهالی شرق رود چالوس و با زبان اهالی غرب رود چالوس یکی هست و گویش کلاردشت و عباس آباد و چالوس و نوشهر به همان اندازه مازندرانی هست که گویش یک آملی و نوری و بابلی و ساروی مازندرانی هست ولی گویش تنکابن و رامسر کمی از لحاظ دستوری متفاوتند ولی این دلیلی بر گیلانی بودنش نیست و گویش تنکابنی تفاوت دستوری با زبان شرق گیلان دارد و با گویش رشت به کل متفاوت هست.
          یکی از تفاوت های زبان طبری مازندرانی با زبان طبری گیلانی در صرف فعل و حالت استمرار هست مثلا در فارسی: دارم میکنم. در چالوس: دره کمه. در کلاردشت و سلمانشهر و عباس آباد و نوشهر و آمل هم میگن: دره کمه. در بابل و قائمشهر و سوادکوه: دره کمبه. در ساری و بهشهر و کردکوی و غرب گرگان: دره کامبه. در جنوب ساری و کلباد و هزارجریب: دره کومبه. در تنکابن و سه هزار و دوهزار : دره هکنم. در رامسر: کادرم. در شرق گیلان: گودرم. در رشت: کودندرم.
          مشخص هست گویش طبری تنکابن با گیلان متفاوت هست و در غرب تنکابن چه در جلگه چه در کوهستان روستاهایی وجود دارد که زبانشان شبیه طبری عباس آباد و سلمانشهر و کلاردشت هست و مانند آنها میگویند دره کمه.
          بنابراین استفاده از هر لفظی به غیر از مازندرانی و طبری علمی نیست و بیشتر در جهت تفکرات پانیسم هست.

    2. متاسفم واست جناب مازندرانی ریکا
      کامنت سرشار از نژاد پرستی و توهین به باقی قومیت ها بود انگار چشم و خون شما رنگین تر هست!کاش احترام به بقیه را یاد بگیریم

      1. مازندرانی ریکا

        خون کسی رنگی تر نیست شما اول به بقیه بگین تا این‌حرف هارو نزنن تا ما هم نزنیم تشکر

        1. وندادهرمز

          درود، احتراماً حضرت‌عالی به حرف‌هایی که بیخود و بی‌جهت وقتتان را می‌گیرند و اصلا معلوم نیست از کجا درآمده‌اند توجهی نکنید؛ به‌جای آن، تحقیق کنید، و منابع آکادمیک (کتب و مقاله‌های علمی) را هم مطالعه کنید. البته حرف منابع آکادمیک را هم بدون تفکر نپذیرید، خودتان هم تحقیق کنید و خودم بشخصه مدتی طولانی، حرف منابع آکادمیک را کنار گذاشتم و دنبال این بودم که فرضیه یکی بودن طبری و گیلکی را اثبات کنم، ولی درنهایت فهمیدم که هیچ دلیل قاطعی برای اثبات این فرضیه نیست؛ حال اینکه خلافش با دلایل قاطع اثبات شده‌است. خواستم به عرض دوستان گیلک برسانم، ولی تحت هیچ‌عنوان حاضر به پذیرش آن نشدند، فلذا به این پی بردم که این فرضیه، دروغی است که ممکن‌است توسط افراد ناآگاه، نابالغ، ناعاقل، و (درصورتی که فرد آگاه و عاقل و بالغ بود) توسط یک پان‌گیلک گفته شود.

        2. سواستیکا

          من با کسی بحث در خصوص نژاد ندارم و نمیتونم بگم مازندرانی و گیلانی یه نژادن یا زبانشون یه ریشه داره یا نه. اما بنظر خودم هر دو شبیه هم هستن و تنها گویش و لحجه متفاوتی دارن. از طرفی در کتاب کروزوس که از آثار هرودوت و دیگر تاریخ نگاران یونانی اقتباس شده از نیروهای پیشقراول ارتش هخامنشیان یاد می‌کنند که گویا همین گیلها هستند که در دهانه رود هالیس در ترکیه امروزی یونانیان رو شکست دادند. همچنین مغولان و اع آب سخت ترین شکست خود را در کلاردشت و رامسر امروز خوردند. دلیل آن هم حمایت حاکمان شرق گیلان بخصوص از املش بود. اینها در تاریخ اثبات شده و البته چیزی در تاریخ پنهان نمی‌ماند.

    3. دوست عزیز تو خودت از تمام اونایی که گفتی بی سند حرف میزنن بیشتر مزخرف گفتی !!

    4. داداش آمارت کلن ایراد داره !!بیش از حد بزرگنمایی کردی

    5. اگر اینطوره چرا به مازندران میگن استان امامزاده ها ؟؟؟؟

      1. از تبار مازیار

        بخاطر اینکه فرخان خان بزرگ بیست هزار تن از اعراب متجاوز را در گردنه کوهستانی دماوند قتل عام کرد و تا اخر حکومت بنی امیه کسی جرات حمله به مازندران رو نداشت در ضمن دیو های مازندران خواندن و نوشتن رو به شاهان پیشدادی ایرانیان اموختند…..

    6. مرسی خنده دار بود

    7. درود بر شما. بیشتر مطالب مطرح شده از جانب شما کاملا درسته. در شمال ایران اقوام مختلفی وجود داره ولی دلیل وجود نداره که اینا از یک قوم و نژاد باشند. ( منهای شهرهای مجاور استان های گیلان و مازندران که تقریبا خصوصیات دو استان رو کم و بیش دارن و بقول همانند هموطنان استان های غربی که به آمیخته لر و کورد ، لک میگن ما هم باید به اونا مگ بگیم ?????? ). بقیه مردم ساکن گیلان و مازندران از دو قوم جداگانه گیلک( در گیلان) و تپور و آمارد (مازندران) هستند. این تفاوت رو میتونین در خصوصیات ژنتیکی افراد ساکن در این دو استان ببینین. مازندران سرزمین اساطیری و افسانه ای هست. فردوسی این شاعر پارسی گوی در شاهنامه از نبرد بین دیو سفید مازندران( نه دیو سفید گیلان ،لرستان، تهران و…!!) و رستم میگه و بقول شما در سرزمین افسانه ای مازندران ( که کار اصلی مردم آن بجز کشاورزی ، شکار حیوانات بوده و زنان آنان بجای استفاده از زیور آلات از آهن آلات استفاده میکردند) آرش کمانگیر با پرتاب تیرش مرز ایران و توران رو مشخص میکنه.در تاریخ طبرستان (مازندران)، شیر مردان این سرزمین دوبار نیروهای متجاوز شوروی رو بصورت خفت بار شکست داده و اونا رو تار و مار کردند . همین الانم ما در زمینه ورزش های قدرتی ، کشتی و وزنه برداری ( بجز فوتبال ، والیبال، شطرنج، کاراته ، بوکس ، تنیس روی میز و…) قهرمانان بسیار زیادی ( از جمله امامعلی حبیبی” ببر مازندران”، عبدالله موحد، رضا یزدانی، مجید ترکان ، بهداد سلیمی و…) را داشته به ایران و دنیا معرفی کرده ضمن آنکه رضا خان قلدر( فارغ از دیدگاه سیاسی و صرفا بر اساس واقعیات تاریخی ) از سرزمین اسطوره ای مازندران بوده و در زمان جنگ ایران و عراق هم دلاور مردان زیادی رو روانه میدان جنگ کردیم که لشکر ویژه 25 کربلا سر آمد و میدان دار جنگ بوده. این در حالیست که مناسفانه در اقوام گیلان چنین مواردی بندرت پیدا میشه . اینکه گیلگ ها( گیلانی ) با لرها یا کوردها یکی هستند رو من نمی دونم بلکه تاریخدانان لر و کورد باید نظر بدن ولی اینو من میدونم که مازنی ها یکی از اقوام قدیمی ایران عزیز هستند و مازندران بخاطر مقاومت دلاوران این سرزمین آخرین استانی بوده که توسط اعراب فتح شده. ارادت

      1. “این در حالیست که مناسفانه در اقوام گیلان چنین مواردی بندرت پیدا میشه”
        بسیار جالب بود، البته بجای متاسفانه باید می نوشتید خوشبختانه، دوست من بجای زور بازو از عقل و دانش بهره بردن بسیار بیشتر مایه افتخار است.

      2. این مطلب در مورد گیلان و کردها بود اصلا به مازنیها ربطی نداشت در مورد نبرد اعراب گیلان آخرین جایی بود که به دست اعراب فتح شد نه مازندران ، در جنگ ایران و عراق آمار شهدای جنگ گیلان موجوده ، محاصره چند ساله دو شهر شیعه نبل و الزهراء توسط داعش در سوریه رو سردار حق بین گیلانی شکست که خودش هم از جانبازان شیمیایی جنگ بود و امسال براثر کرونا فوت کرد، نویسندگانی چون صادق هدایت و محسن عزیزی و غلامحسین صادقی همگی گیلان و که میگی به ندرت دیده میشه پرچمدار ایران گرایی و مقابله با دشمنان دونستن ، از مفاخر ورزشی گیلان سیروس قایقران ، غفور جهانی وزنه بردار ، علیرضا جهانبخش فوتبالیست، محمود میران جودکار و …هستن منتها ما مفاخرمون و تو چشم بقیه نمیکنیم و بیشتر گیلانیها دنبال علمن تا ورزش ، چرا در مورد گیل ها تاریخدانان گیلانی نباید نظر بدن و گیلانیها رو حذف میکنی ؟ ایکاش یاد بگیریم برای بالا بردن خودمون بقیه رو پایین نیاریم البته رضاخان هم بنیانگذار توهینهای قومیتی بود که این بین سهم همسایگان مازندران بخاطر همین دشمنی و روحیه ای که در شماست و در رضاخان هم بود بیشتر شد ، مردم قزوین هم مورد نفرتش قرار گرفتن آخرتی هم هست هرچند تهمت در دنیا هم جواب داره

    8. محمد

      مازندرانی ریکای عزیز
      با یه جستجوی ساده تو متوجه میشی که دابویگان و پادوسبانان و اسپهبدان از نسل گیل گاوباره (گیلان شاه) بودن و اینکه مرکز فروانرواییش مازندران بوده دلیل بر این نمیشه که اونجایی باشه.ضمنا مازندران درنهایت توسط اعراب فتح شد اما گیلان خیر.و سرانجام آل بویه و عضدالدوله دیلمی بود که اولین سلسه ایرانی رو بعد اعراب بنیان گذاشت و دست اعراب رو از ایران کوتاه کرد.بعدش هم جان برار اسم استان شده مازندران اما هنوز هم پیرمردها و پیرزن های مازنی خودشون میگن ما گیلکیم دیگه چرا باید اصرار به تحریف تاریخ کرد

      1. طبری ریکا

        جوک قشنگی بود! دروغ بگو دروغ که کنتور نمیندازه دروغ بگو بذار بقیه باور کنند.
        پیرمردهای مازندران میگن گیلکیم! جوک میگی! چرا من نشنیدم ولی تو که اون سر دنیا هستی شنیدی که پیرمرد های ما میگن گیلکیم؟!
        اصلا سمت مازندران چیزی به نام گیلک نداریم. سمت مازندران لفظ مازرونی و تات و گالش و گلک و کرد استفاده میشه که اگه منظورت از گیلک اون لفظ گلک هست که باید به عرضت برسونم عده ای از روستاییان مازندران که کشاورز هستند به خودشون گلک میگن و اون دسته ای که دامدار هستند به خودشون گالش میگن و دسته دیگر که چوپان هستند به خودشون کرد میگن و بقیه سکنه یا به خود مازرونی و مازندی میگن یا تات میگن که تات ها کوهنشین هستند و مازرونی ها جلگه نشین هستند و غرب گلستان هم طبری هاشون به خودشون کتول میگن.
        گلک و گالش و کرد و تات و مازرونی و کتول هیچکدام قومیت نیستند و همگی این ها از قوم طبری هستند.
        در گیلان هم گیلک به معنی جلگه نشین و کشاورز و دهاتی است و گالش به معنی دامدار و کوه نشین هست یعنی گیلک حتی در گیلان هم قومیت محسوب نمیشه و همگی شغل و سبک زندگی بودند.
        در کتاب طرائف المقال امده مردم گیلان از قوم طبری هستند و رابینو هم میگوید مردم گیلان ترکیبی از مردم مازندران و آذربایجان و قفقاز و عراق هستند که حقیقتا هم همین هست.
        گیلان و دیلم هردو توسط اعراب فتح شدند و بلاذری و طبری و ابن اثیر هر سه راجب فتح گیلان و دیلم و طیلسان به دست اعراب سخن گفتند و طبری میگه پادشاه دیلم ابولیلی توسط عباسیان دستگیر شد. تاریخ خودتونم تحریف میکنید. شما چند قرن تحت اداره اعراب علوی و اعراب کیایی بودید نکنه اینارو فراموش کردید؟ زمان مغول هم گیلان اشغال شد ولی رستمدار طبرستان فتح نشد. وقت کردی تاریخ الجایتو را یک مطالعه بکن. راجب فتح گیلان به دست باوندیان طبرستان هم در کتب تاریخی مطالعه کن ببین یک قرن تحت اداره کیا بودید؟!
        راجب فتح طبرستان باید بگم طبرستان با حماقت دابویگان فتح شد و هیچگاه با جنگ نتونستند طبرستان را فتح کنند و اگر حماقت اسپهبد خورشید دابویی نبود طبرستان فتح نمیشد. ضمنا فقط جلگه طبرستان فتح شد نه کوهستان!

    9. همش درسته ولی اعراب مازندرانو فتح کردن. تنها قومی که با توسط اعراب فتح نشد مردم گیلان بودن که طبق اسناد تاریخی با تشکیل حکومت اعراب رو از ایران بیرون کردن و طی چند قرن با اختیار مسلمان شدن نه با زور….

  5. گیله مرد فومنی

    یکی پیدا نمیشه بگه در تمدن بشری امروزه نژاد خالص وجود نداره و توهین به هر قومی یجورایی توهین به خودت محسوب میشه اگه باور نداری برو آزمایش ژنتیک بده.آنچه مهمه طرز فکر راه خیر و شر اینکه چقدر از وجودت دنباله رو خیر هستی و چقدرت از شر تشکیل شده و آن که با تقوا تر نزد خداوند عزیزتره.همه یک نوع نژاد آدمی هستیم و در کشورهای جهان سوم مردم کمتر از فکرشون استفاده میکنن و متعصب الکی هستن.کلی مارو عقب مونده نگه دا
    شتن تعصبی نمیشیم بعد تعداد مدالهای المپیکیو که فقط تو یه رشته ورزشی که بقیه دنیا اونو کمتر میشناسن مدال آوردیم به اون مینازیم

    1. وندادهرمز

      تعریف نژاد امروزه فرق کرده‌است، جالبه بدونید یکس از معروفترین شعرای گیلک، یک کُرد است که همه‌جا خود را گیلک معرفی می‌کند و به گیلکی شعر می‌سراید.

      1. در کل بنی آدم اعضای یک پیکرند
        ولی حیف سرهای هم می برند

        ?

      2. گیلمرد

        این امری طبیعی هست. در مازندران هنرمندان گرجی خود را مازنی مینامند‌ چون زبانشون مازنی شده و دیگر گرجی صحبت نمیکنند و در گیلان هم برخی کردها خود را گیلک و گالش و تات مینامند چون هویتشون تغییر کرده ولی کردهای عمارلو و چمخاله هنوز خودشونو کرد میدونند چون هنوز که هنوزه به زبان خودشون صحبت میکنند. بلاخره مهاجرت باعث میشه نسل سوم و چهارم کردها دیگر خود را کرد ندانند.

    2. Bnazm

    3. اول ایران و اخر ایران

      زنده باد ، من بحث لر و کرد و گیلکی و مازنیو خوندم ، اصالتا از ترکان شمال خراسانم ، چشمام هم کاملا بادومیه ، اما ، مادر بزرگ من یه کرد از مردمان زاگرسه ! قطعا خون اون هم از غرب ایران توی رگهای من هست ، همونجور ک خون شرقی و ترکستان شوروی هم هست ، چیزی بنام نژاد خالص احمقانست و کلا نژاد و خون خالص قطعا از سکونتگاهشون بیرون نزدن و کسی رو راه ندادن تا خالص بمونن ، پس اتومات بدوی و عقب مانده هستن ، ازاونجا ک چنین افرادی نداریم پس خلوص ژن هم نداریم و همه با اهاننت ب اون یکی دارن خودشونو هم نوازش میدن

  6. گیل گمش

    سلام به همه اقوام ایرانی ایرانیها همه اریایی هستند وهمه اقوام با هم پسر عمو هستند بس طبیعی که لحجه ها به هم نزدیک باشه

    1. گیلمرد

      آریایی نامی بود که مردمان قدیم پارس و ماد و پارت و سکایی به خود میدادند. داریوش هخامنشی خود را آریایی و زبان خود را آریایی نامید. حداقل در ۱۰۰۰ سال اخیر هیچکسی خود را آریایی ننامیده است و آریایی به عنوان قوم مادر اقوام پارس و ماد قطعا مورد قبول همگان هست ولی اینکه بقیه اقوام آریایی باشند مورد قبول نیست چراکه قبل از آریایی ها اقوامی با زبانی متفاوت و ژنتیک متفاوت در ایران زندگی میکردند. ایلامی ها و کاسی ها و اورارتویی ها و هوری ها و سومری ها زبان های غیر هند و اروپایی داشتند و از نظر ژنتیکی هم متفاوت از آریایی ها بودند. بله همه ایرانی هستیم. پدر و پدر بزرگ من هم خودشونو ایرانی میدونستند و این لفظ از دوران ساسانی تا به امروز رایج بوده. ولی این دلیل نمیشه چون ایرانی هستیم پس فارس هستیم. فارس ها خودشون زیر مجموعه اقوام ایرانی هستند. ایرانی بودن مساوی با فارس بودن نیست. اینکه زبان اقوام ایرانی به هم نزدیک شده به دلیل ۱۳۰۰ سال حکومت اقوام آریایی ماد و پارس و پارت و سکایی بر ایران است چرا که این اقوام از ۲۷۰۰ تا ۱۴۰۰ سال پیش بر ایران حاکم بودند و زبانشان را توسعه دادند. ترکی شدن زبان برخی از مردم ایران به دلیل حکومت ۳۰۰ ساله ترکان از قرن چهارم تا هفتم هست. عرب زبان شدن بخشی از مردم ایران به علت حکومت ۲۰۰ ساله اعراب بر ایران است. تنها بخاطر حکومت ۷۰ ساله یونانیان بر ایران حکومت اشکانی به مدت ۲۰۰ سال از زبان یونانی استفاده میکرد و ادیان یونانی و پرستش خدایان یونانی در ایران رایج گردید و بسیاری از واژگان یونانی همین الان در زبان فارسی وجود دارد. پس هند و اروپایی زبان شدن مردم ایران حاصل همان حکومت ۱۳۰۰ ساله آریایی ها بر ایران هست چه بسا اگر حکومت ایلامیان ادامه میافت امروز همه به زبان دیگری صحبت میکردیم یا اگر حکومت رومیان بر آناتولی و مصر ادامه میافت امروز مردم ترکیه رومی زبان یا یونانی زبان میبودن یا مردم مصر رومی زبان یا قبطی زبان میبودن. از کجا معلوم ۱۰۰۰ سال دیگر زبان رسمی این کشور فارسی بماند. از کجا معلوم ۱۰۰۰ سال دیگر زبان انگلیسی زبان بین المللی باقی بماند شاید هندی یا چینی یا اسپانیایی یا زبان دیگر زبان بین المللی و میانجی گردید!

  7. گیل گمش

    باسلام به همه ی اقوام ایرانی من در جایی خوانده بودم که نام قوم مردم گیلان آماراد و خیشاوند قوم مادوپارت است وطبیعی است که لحجه گیلکی با لحجه کردی و لری نزدیک باشد چون باهم پسرعموهستند.

  8. گیل گمش

    با سلام خدمت ریکا. برادر من در پر افتخار بودن مازندران شکی نیست ولی مردمان غرب مازندران با گیلانیها وجهه مشترک زیادی دارند از نظر زبان واداب ورسوم حتی شغل وبا هم داد وستد زیادی دارند وحتی در شهر رشت خیلی راحت در کنار رشتیها زندگی میکنند وقوم تیپوری با ورود کاسی ها به کرانه دریای خزر از مازندران مهاجرت کردند وبرخی از انها با قوم کاسپین ادقام شدند ولی بعضیها میگن گیلان ومازندران اصالت لر دارند سخت در اشتباهند چون خود لرها شاخه ای از کردها هستند وما در تاریخ قومی به نام قوم لر نداریم ولی کاسپین یک قوم مستقل و قوی بوده وهست ودر تارخ شکست اسکندر در گیلان وحتی زخمی شدن اسکندر در گیلان ثبت شده است

    1. با سلام خدمت برادرم گیل گامش خوشحال شدم که چنین اسم باستانی را برای خود انتخاب کردیید اما متاسفانه این اسم مال سومریان تورک هست و اگه لطف کنی از نام خودمان استفاده کنی که چه بهتر چون ما گیلک هستیم و میانه خوبی با نامهای تورکی نداریم در مورد اقوام گیلک و تالش و مازن و کورد و لر فارس لک بلوچ ارمنی و گرجی سغدی و افغان و پشتون و هزاره و تاجیک و تات و بقیه که بیشتر اقوام شانزده گانه میگویند که همگی ما را کرت پوش مینامند یعنی مردمانی با پیراهن و شلوار بسیار گشاد و تمام این مردمان زبان هم را تا هفتاد در صد متوجه میشوند و در حدود سه هزارو پانصد سال تا حتی همین قرن از سرزمین پدری یعنی هندوستان در حال مهاجرت به سرزمین ارته یا ایران امروزی بودنند این مردمان و قبایل تنها نبودنند بلکه پسر عموهایی هم داشتند که بسیار دور از انها از هندوستان خارج شدنند که شامل عربها که شش هزار سال پیش هندوستان خارج شدنند و رومولوها که هفت هزار سال پیش از هندوستان خارج سدنند و بر ارتها پیروز شده و تورکان را شکست داده و بر سرزمین یونان معنی یونان به تورکی یعنی تراش دادن هست و در اخر دیگر پسر عموی اینان کولیها هستند و در کل عربها باز توانستند بر مصر که تورکان ان را اداره میکردنند تسلط یابند و این چنین شد که بر خاورمیانه توانستیم تسلط یابیم و ما بودیم که ارته یا ارتارا یعنی توران باستان را بکلی از بین ببریم و این افتخار اقوام کرت پوش هست پس همه با هم هستیم و یک صدا پس فرقی با هم نداریم ممنون برادر عزیز

    2. گیلمرد

      نه آقا هیچ گیلانی مردم لر و لک را کرد نمیداند و نخواهد دانست خیالتون راحت.
      اصلا برای مردم گیلان اهمیتی ندارد کردها لر باشند یا لر ها کرد باشند. ما به هویت فعلی کرد و لر و لک احترام میذاریم و وارد دعواهای کرد و لر و لک نمیشیم چون این جنگ ما نیست و به سود ما هم نیست.
      شرق گیلان یعنی رودسر و املش با غرب مازندران یعنی رامسر و تنکابن شباهت فرهنگی و زبانی و مذهبی دارند و این شباهت فرهنگی فقط شامل این مردم نیست تمام مردم شمال چه تالش چه گالش چه تات چه گیلک چه گیل چه مازنی چه تبری چه کتول چه گرگانی چه کوهساری چه دیلمی با یکدیگر شباهت فرهنگی و زبانی و مذهبی دارند. از آستارا تا گنبد کاووس شباهت فرهنگی دیده میشه. کل مردم شمال با تات های جنوب البرز که ساکن خلخال و اردبیل و طارم و زنجان و الموت و قزوین و کرج و طالقان و شاهرود و دامغان و بجنورد هستند شباهت فرهنگی و زبانی و مذهبی دارند. مردم شمال با فارس های دامغان و شاهرود شباهت فرهنگی دارند. چون ما تاریخ مشترک داریم. یه زمانی دیلم جز طبرستان بود یه زمانی طبرستان جز دیلم بود یه زمانی گیلان جز دیلم بود یه زمانی دیلم جز گیلان بود. شباهت مردم شمال با مردم کرد و لر و لک محرز است و نمیشه از این موضوع چشم پوشی کرد. لطفا نگید قوم لر نداریم وقتی مردمی خود را لر مینامند نشان میدهد پس قوم لر داریم چرا که یک لر هم میتواند ادعا کند قوم کرد نداریم. پس لطفا این دعواهای کلیشه ای را تمام کنید و اینقدر بین اقوام مختلف تفرقه نندازید. مردم شمال کرد و لر نیستند ولی کردها و لرها و لک ها چند قرن پیش در زمان نادرشاه افشار و محمدخان قاجار به برخی نواحی شرق گیلان مثل رودبار و عمارلو و لوشان و چمخاله لنگرود تبعید شدند و برخی هم به ناحیه غرب مازندران مثل کلاردشت تبعید شدند و هنوزم در این نواحی ساکنند و هویت فرهنگی و زبانی خود را حفط کردند و از بومیان متفاوتند‌. مهاجرت یک قوم باعث تغییر هویت اقوام بومی نمیشود. الان مردم منجیل و آستارا ترکی صحبت میکنند و نصف انزلی و نصف گلوگاه و نصف رامیان ترک زبان هستند ولی این باعث نمیشه که ادعا کنید کلیت مردم ترک یا کرد هستند کماینکه زبان فارسی در شمال ایران رایج هست ولی مردم شمال فارس نیستند و خود را فارس نمیدونند ولی از زبان فارسی بطور گسترده استفاده میکنند.

      1. برنو وشو

        در جواب به شما آقای گیلمرد که میفرمایید مهاجرت باعث تغییر هویت مهاجرین نمیشود. دیلمیان دیگر قوم به خصوصی نیستند منقرض شدند و از ژن های آنان بین مردم پراکنده شده. اما ما مستقیما به امیران دیلمان میرسه جدمون که حدود سیصد سال پیش به منطقه لر نشین هجرت کرده اند . قبل تر از اینکه لرها به گیلان بیان ما به عنوان گیلانی به لرستان رفتیم اما هیچ چیز از گیلانی بودن بین ما باقی نمانده است مگر میشود که کاملا لر شده باشیم . با همین رسم و رسوم در گیلان بودیم به نام خاندان فولادوند که همین نام رو شما سرچ کنی از خانواده های اشرافی دیلمیان بوده است(ویکی‌پدیا دیلمیان پایین صفحه) . ما حتی قبل اینکه لر بشویم این پسوند وند با ما همراه بوده است. دیلمانی ک گیلانی بوده چطور اسم و رسم لری داشته؟! من که یقین دارم ارتباطی بین برخی لرها با شمالی ها وجود دارد . حتی شهرستان ساحلی دیلم در بوشهر و دیلمستان خوزستان لرتبار هستند حتی شهر سیاهکل که هم در گیلان هست و هم در لرستان. یک نام بین ما رواج دارد که آن هم شجاع است نام اولین فرمانده آل بویه دیلمی که این نام به خصوص در شمال هم طرفدارانی دارد با اینکه کلا نام کمیابی هست و پر استفاده نیست .

        1. قوم بزرگ دیلم

          جنابعالی چیزی از گیلان و دیلم نمیدانی سعی کن قبل از حرف زدن یکم مطالعه کنی.
          کی گفته دیلمیان منقرض شدند؟
          پس ما چیکاره هستیم؟ چطور قوم دیلم منقرض شده است در حالی که مردمی با همین نام در کوهستان گیلان سکونت دارند؟
          دیلمی ها دیلمی هستند گیل ها گیلانی هستند. ما دیلمی ها به نواحی پست گیلان میگیم و به مردمش گیل و گیلک میگیم و به خودمون گالش و تات و دیلمی میگیم و به سرزمینمون کوهستان میگیم.
          دیلم قوم بزرگی بود و هست و محدود به کوهستان گیلان فعلی نبود و تمام نواحی شمالی قزوین و زنجان و منطقه کوهستانی تنکابن و رامسر دیلمی نشین بوده و هستند که این دسته از دیلمیان همانند دیلمیان گیلان به خود تات یا گالش میگویند و دیلمیان رودبار به خود تات میگویند و دیلمیان رودسر و املش و اشکورات و رانکوه و سیاهکل به خود گالش میگویند. سرزمین دیلم بین چهار استان گیلان و مازندران و قزوین و زنجان تقسیم شده است.
          تمامی نواحی گالش نشین غرب مازندران یعنی اشکورات رامسر و سه هزار و دو هزار تنکابن دیلمی نشین هستند.
          تمامی نواحی تات نشین شمال قزوین و زنجان یعنی منطقه الموت و طارم دیلمی هستند.
          زبان گالش هاط کوهنشین در تنکابن و رامسر با زبان مازنی ها متفاوت هست و با زبان گالشی گیلان همخوانی دارد. زبان تات های الموت با تات های تاکستان متفاوت هست و با زبان تاتی گیلان همخوانی دارد. در واقع زبان های تاتی و گالشی گویش های زبان دیلمی هستند.
          در سیاهکل بسیاری از مردم پسوند دیلمی دارند و حتی مورخان دوران قاجار هم به دیلمیان در منطقه سیاهکل اشاره کردند که هنوزم بسیاری از روستاهای سیاهکل دیلمی نشین هستند.
          دیلمیان در گذشته قومی گسترده بودند تمامی نواحی غربی ایران دیلمی نشین بودند. قوم دیلم از سه هزار سال پیش در محدوده عراق و زاگرس و البرز سکونت داشت و نام رودخانه دجله و دیله و نام تمدن دیلمون و ایلام و الیمایی و دلیمایی از نام قوم دیلم نشات گرفته است.
          لطفا قبل از حرف زدن اول یکم تحقیق کنید بعد ادعای فضل کنید. دیلمیان نه تنها منقرض نشده اند بلکه در ایران و ترکیه و عراق روی هم حداقل ده میلیون جمعیت دارند.

          1. پدرام

            البته همه کسانی که خود را گالش و تات مینامند و به زبانشان گالشی و تاتی می گویند دیلمی نیستند چرا که در کوهستان مازندران و غرب گلستان هم مردم به خود گالش و تات میگویند و به زبانشان گالشی و تاتی میگویند ولی زبانشان شباهتی با گالش ها و تات های گیلان ندارد و زبانشان به همان زبان مازنی بیشترین شباهت را دارد.
            گالش و تات در گیلان به معنی دیلمی هست ولی در استان های مازندران و غرب گلستان به معنی دیلمی نیست.

      2. ماردین

        برای شصت میلیون کورد هم دعوای میان لر و گیلک و مازنی اهمیتی نداره شما همه رو هم ده میلیونم نیستین، بالاخره ملت بالای چهل میلیون معنا دارد. باید ریشه ی خودتون رو پیدا کنید. یا قفقازی هستید و از نژاد ماد. و یا فارس هستید و از نژاد هندو. دیگه این ناز و ادا اطفارو نداره آذری ها هم که فقط زبانشون عوض شده و در امت ترک اسمیله شدن. بقیه هم بهتره ریشه ی خورشون رو مطالعه کنن. در ضمن لک هایی هم که ادعای جدایی میکنن. اگر کورد نباشند پس احتمالا فارسن و مهاجر هندو بودن. دقیق مطالعه کنید ببینید سرزمین فارس کجای هندوسنان بوده

  9. چون مازندارنی ها اعراب رو شکست دادن و نوادگان امامان که از بنی عباس فراری بودن در مازندران که نقطه امنی بوده سکونت گرفتن

  10. دوست عزیز همانطور که شما برای خودتان و تاریخ تان احترام قائلید ما هم به همین شکل به تاریخ مان افتخار می کنیم…کی گفته لر شاخه ای از کرد هست ؟ ما لر ها اسممان در کتیبه آشور به عنوان للر ثبت شده و مناطق زیادی به این نام در جای جای خوزستان و لرستان و حتی گیلان و مازندران به نام لر و لور بود ثبت هستند…در این که گیل ها و دیلم ها و طبری ها در تاریخ ایران نقش پررنگی داشته اند شکی نیست، اما ما هم قوم مستقل و ایران دوست بودیم حکومت اتابکان لر کوچک که از اقوام لر بوده نزدیک به پانصد سال به طور مستقل در مقابل تمام هجوم ترکان و مغول و تیمور ایستادگی کرد و بعد از عًضدالدوله دیلمی دومین حکومتی هست که عنوان شاهنشاه بر خود گذاشتند..آزمایش ژنتیک از آن لحاظ ما را به هم نزدیک کرده ؛ چون هر دو قوم بازمانده از کاسی ها هستند؛ منتهی لر کاسیان باقیمانده در بین النهرین و خوزستان بودند و شما کاسیان که در سرزمین اصلی ماندید..

  11. دانیال بختیاری

    عزیزان تقریبا تمام نظرات را خواندم چند مورد است اگر رعایت کنید بد نیست
    نخست اینکه یاد بگیرید تمام عقاید جای بررسی دارند و با توهین کار به جایی نخواهید برد،
    دوم اینکه عزیزی فرمودند در تاریخ نامی از لر نیست اما از کرد است، من ایشان را به تاریخ لولوبیان و ایلیماییان ایذه( به نام عیلام جعلی انگلیس نامگذاری کرد) ارجاع می دهم.
    سوم اینکه تاریخ آفتابه لرستان چهارهزار ساله از تاریخ کل سرزمین گیلان و غیره بیشتره یاد بگیرید تلاش در جهت محو تاریخی یکی از صاحبان اصلی این سرزمین نکنید تا سخن کوبنده نشنوید.
    چهارم اینکه تشابه زبانی اقوامی که ذکر کردید بخاطر پهلوی بودن زبانشان است و اگر کمی سواد تاریخی داشته باشید می دانید که نام اصلی رشته کوه های زاگرس پهله است و زبانهای پهلوی یعنی زبانهای مردم زاگرس! شما گیلک ها و مازنی ها و افرادی که ادعای تاریخ دارید و میگویید زبانتان پهلوی است باید این را بدانید که زبانتان زبان مردم زاگرس است با گویش محلی خودتان. شبه علم چیزیست که شما سعی در انکار حقایق با توهمات نژاد پرستانه خویش دارید!
    عزیزی فرمودند نامی از لر در تاریخ نیست و از رشادت های خیالی مازنی و گیلک شعرها سراییدند، همین تاریخ معاصر و فتح تهران به وسیله قوم لر ایل بختیاری برای هفت نسلتون بسه که زمان قاجار همتون در مقابل ظلم ترک قجری سر به زیر آورده بودید اما قیام مشروطه به محوریت اصلی لربختیاری انجام پذیرفت. انکار نمیکنم ستارخان یا باقر خان را، اما میزان رنگدهی این سرداران در مقابل اسردار اسعدبختیاری ( که اصالت بیرانوند یا لر لرستانی دارد) و سردار بیبی مریم بختیاری بسیار کمرنگ تر بوده است.
    بعنوان سخن پایانی به شما عزیزان توصیه می کنم تحقیق کنید زبان امپراتوری ساسانی چه زبانی بوده است! حتی در ویکیپدیا حاضر نشده اند بنویسند زبان بختیاری و به نام زبان فارسی جنوبغربی بسنده کرده اند! این دشمنی با اقوام اصیل ایران از کجا می آید؟ عزیزی فرموندن از اختلاط لر وکورد قوم لک بوجود آمده که بسیار حرف مزخرف و به دور از عقلی است چرا که زبان لکی از بختیاری و لرستانی ام اصیل تره و زبان دربار هخامنشیست شما واژگان بختیاری و لکی را در کتیبه داریوش هم میبینید بعنوان نمونه(در بخشی از کتیبه داریوش شاه فرمودند: زورا نیکنم) که به بختیاری یعنی زور به کسی روا نمی کنم یا زور نمیگم، و بعنوان پایان شیرین این کامنت برای عزیزان به رسم و عمل هزاران ساله بختیاری می نویسم:
    *** گر ایران زمین بختیاری نداشت
    **** گمانم که از بخت یاری نداشت
    ارادتمند همه عزیزان با غیرت گیلکی،فیلسوف مازنی، کوردشجاع

    1. محمد

      استاد دانشمندم دانیال بختیاری
      تو اینترنت سرچ میکنید یا درست سرچ کنید یا درست بخونید.
      ایل بختیاری تو فتح تهران تنها نبود برو خوب بخون.
      زمانی که قوای گیلان و بلشوییک های قفقاز، قزوین رو فتح کردن در نزدیکی تهران قوای بختیاری بهشون پیوست و تهران فتح شد و میرزا کریم خان رشتی و معزالسلطان و سپهسالار تنکابنی یپرم خان ارمنی فرماندهی قشون گیلان رو به عهده داشتن.
      هرقومی فراز و فرودهایی تو تاریخ داشته و اینکه قومی بگه ما همه تاریخ رو ساختیم مثل طنز می مونه.
      تاریخ رو درست بخونیم

  12. یک ایرانی از کرمانشاه

    حالا فرض کنید که شما (به طور کلی همه اقوام ایرانی) یک قوم مستقل هستید. خب که چه؟ چه تاثیری بر زندگیتان میذاره؟ این کینه ورزی نسبت به سایر اقوام ایرانی از کجا آمده؟ ما با هر زبان و هر فرهنگ و هنر و پیشینه و باور و…. یک ملت هستیم و آن هم ملت بزرگ ایرانه. بحث های ژنتیکی هم که واقعا بوی تعفن و نژادستیزی میده. بسیار روشنه که اقوامی که هزاران ساله کنار هم زندگی مکنن، باید دارای اشتراکات زبانی و فرهنگی باشن. چه بر سر ما آمده که به جای شباهت ها، فقط تفاوتها رو میبینیم؟

    1. ولله اينجا فقط کينه در حرف شما ديده ميشه. اگر کينه نداشتيد صرف صحبت کردن از زبان و فرهنگی جز مال خودتون اين طور شما رو اشفته نمیکرد. مگه ما گفتيم قراره تاثيری روی زندگی جنابعالی بذاره؟! نتيجه چی بشه؟ کسی در مورد زبانهای مختلف حرف نزنه خوبه؟ فقط از ملت بزرگ ایران و زبان فارسی حرف بزنیم اون وقت روی زندگی‌هامون تاثير داره؟ اون وقت دیگه کینه‌ورزی نسبت به سایر اقوام نيست؟ کينهٔ خودت رو ميندازی گردن ديگران؟
      چه بر سر ما آمده؟ ميخوای بدونی؟ بذار بهت بگم. انسانهایی مثل تو با تفکر شوونيستی هر جا هر کس از زبان خودش حرف زد پريدن وسط و همین حرفهای ظاهرا قشنگ اما در باطن فاشيستی رو تحویب دادن تا همه خفه شن و فقط حرف از فارسی باشه. این هم نتيجهٔ کارتون. شما مهمترين عامل تجزيهٔ ايران هستيد.

  13. رژینه

    گیل یا گیلانی نام طایفه ای از ایل کلهر قوم کورد هست که از زاگرس به البرز رفتند و نام گیلان از این طایفه کورد گرفته شده است. به همین دلیل هم گویش گیلکی شبیه به زبان کوردی هست و حتی میتوان ان را گویشی از زبان کوردی دانست. اینکه میگن گیل به معنی جلگه نشین هست باید عرض کنم گیل ها قبل از مهاجرت به شمال ایران کوهنشین زاگرس بودند و حتی سبئوس میگوید گیل ها کوهنشین های ارتفاعات ماد یعنی سرزمین کردستان بودند. بعدها که گیل ها به جلگه رفتند نام گیل به معنی جلگه نشین شد.

    1. از سری تخيلات پان‌کرديسم. زبان کردی اول باید مشکل اصليش رو حل کنه که در واقع چند زبان متغاوته که به زور ناسيوناليسم اسم همه رو گذاشته کردی. شما بين خودتون به مترجم نياز داريد ديگه چرا دنبال لری و گیلکی و لکی هستید آخه؟ من مخلص تمام کردهای غیرپان هستم. ولی به شما تمامیت‌خواه‌ها نباید اجازهٔ عرض اندام داد.

      1. سیامک

        دقیقا همینطوره که گفتی. مثلا کورمانجی با سورانی یا کلهوری فهم متقابل بسیار پایینی داره. حتی خیلی از گورانیها نالان از این موضوع هستن که سورانیها همین الانش ما رو حساب نمیکنن(مثلا کل کرمانشاه رو کلهوری معرفی میکنن) و درصدد آسیمیله کردن ما هستن، اگر مثلا دولتی هم [تسوط اینها] تشکیل بشه این کار رو خیلی راحتتر و سریعتر انجام میدن. این شوونیسم در شرق آناتولی توسط کورمانجیها صورت میگیره که بعنوان مثال زازاها رو در خودشون حل میکنن.

      2. میدیا

        ببین همون کلمه که اسم گذاشتی روش توی زبان کوردی وجهه تسمیه ش میشه مقاومت، وه رگ یعنی مقاومت کردن در برابر چیزی. و فارسها اسم گورگ که هیچ وجهه تسمیه ای ندارد رو از کوردها گرفتن. ما وه رگ رو روی حیوانی اسم نهادیم که خیلی مقاومتش بالاس. در ضمت تو مکالماتمون میگیم وه رگه مگیرو…یعنی مقاومت نداره.
        همه اسامی در زبان کوردی وجهه تسمیه دارن. شما کی هستید که روی اسم کوردها قمار میکنید ؟؟؟؟
        اسم کوردها رو نبرید اونا از شما جدان. و قلمروشونم در اتاتولی و قفقاز و زاگروسه. شما در فلات ایران…

  14. بهرام

    گیلان و دیلم هم بخشی از خاک کوردها بود حمزه اصفهانی دیلمیان را اکراد طبرستان مینامد یعنی دیلمیان کوردهای طبرستان بودند مهاجرت دیلمی ها از کوردستان به طبرستان بود. حتی میرزا کوچک خان هم اصالتا کورد رشوندی بود و منابع بسیاری وجود دارد که کورد بودن میرزاکوچک خان را تایید میکند. ما کوردهای گیل و کوردهای کیلیت و کوردهای دیملی داریم حتی نام دیلم در کوردستان قدیمی تر هست به منطقه دجله دیله میگفتند و تمدن دیلمون هم در جنوب رود دجله وجود دارد که سابقا کوردنشین بود و سومریان کوردهای سوران بودند. نخستین بار از دیلم به عنوان مردمی در کوردستان یاد شده است. دیلم نام یکی از شهرهای کوردستان هم بود همانطور که گیلانغرب از شهرهای کوردستان است.

    1. پان‌کرديسم موذی‌تر و خطرناکتر از پان‌ترکيسم. باشه. شما که لرها و لکها رو هم در انحصار خودتون ميدونيد و به زور عنوان کردی رو به چند زبان کاملا متفاوت سوار کرديد بايد هم نسبت به گيلان و مازندران چشم طمع داشته باشيد. منبع و دليل هم داريد خيلی هم علمی! گيلانغرب. :))

    2. محمدرضا بخشی دیلمی

      ما دیلمی ها نه گیلک هستیم نه کرد هستیم نه مازنی هستیم ما دیلمی ها فقط و فقط دیلمی هستیم. ما نه به خودمون گیلک میگیم و نه به خودمون کرد میگیم. ما دیلمی ها به خودمان دیلمی و گالش و تات و کوهی و ییلاقی میگیم. دیمیلی ها دیلمیانی هستند که قرن ها پیش از دیلمان به آناتولی رفتند برای همین زبانشان به زبان ما دیلمی ها شباهت بیشتری دارد تا به زبان کرد ها. تا جایی که اطلاع دارم کرد قوم نیست و کرد به معنی کوچنده و کوهنشین و شبان هست و امروز هم بخشی از دیلمیان به چوپانان کرد میگن.

    3. نام کرد ماهیت قومی ندارد. در گیلان و مازندران و گلستان به چوپانان کرد و کارد و کورد اطلاق میشود. من از پدرم شنیدم برخی گیلانیان در قدیم میگفتند کورد ایسم ولی منظورشون شغلشون بود نه قومیتشون. شاید در گذشته به دیلمیان کرد یا اکراد تبرستان اطلاق میشد ولی این قضیه مربوط به هزار سال پیش هست و همان دوره نیز کرد به کوهنشین ها و شبانان اطلاق میگشت. پانکردها سالهاست ادعا میکنند که لرها و لک ها کرد هستند و جدیدا ادعا میکنند گیلک ها و دیلمیان و مازنی ها کرد هستند ولی این مسئله را فراموش کردند دقیقا مانند ادبیات پانترک هاست که میگویند کردها ترک هستند ولی خودشان این موضوع را فراموش کردند. امروز پان ها به جای خدمت به قومیت خود بیشتر در پی دشمنی بقیه اقوام با قومیتشون هستند که کردها و فارس ها و ترک ها در این داستان از بقیه اقوام پیشی گرفتند اما در میان اقوام دیگر کمتر پان دیده میشود مثلا جمعیت پان لر ها و پان مازنی ها و پان گیلک ها و پان گالش ها و پان تالش ها و پان تات ها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد که آنها هم تحت تحریک پانفارس ها و پانکردها و پانترک ها وارد این ماجرا شدند. پان ها هیچگاه موفق به تغییر هویت دیگر اقوام نشدند برای نمونه پانترک ها نتوانستند کردها را ترک کنند یا کردها نتوانستند زازاها و لرها و لک ها را کرد کنند.

      1. بله. دقیقا ناسسیونالیستهای کرد از همین واقعیت تاریخی که به درستی یاداوری کردید سو استفاده می‌کنند.

        1. میدیا

          ببین همون کلمه که اسم گذاشتی روش توی زبان کوردی وجهه تسمیه ش میشه مقاومت، وه رگ یعنی مقاومت کردن در برابر چیزی. و فارسها اسم گورگ که هیچ وجهه تسمیه ای ندارد رو از کوردها گرفتن. ما وه رگ رو روی حیوانی اسم نهادیم که خیلی مقاومتش بالاس. در ضمت تو مکالماتمون میگیم وه رگه مگیرو…یعنی مقاومت نداره.
          همه اسامی در زبان کوردی وجهه تسمیه دارن. شما کی هستید که روی اسم کوردها قمار میکنید ؟؟؟؟
          اسم کوردها رو نبرید اونا از شما جدان. و قلمروشونم در اتاتولی و قفقاز و زاگروسه. شما در فلات ایران…

  15. گیلمرد

    گیلکی یا آنطور که ما میگیم گیلیکی هیچ ارتباطی با کردی ندارد. نام گیلیک یا گیلیگ برگرفته از نام دو قوم گیل و لیگ است که استرابون مورخ یونان قدیم این دو قوم را از یک ریشه دانسته است و می نویسد دسته ای از سکاها به نام گیل و لیگ در آلبانیا سکونت دارند. ایخلوف معتقد است که نام گیلک برگرفته از نام دو قوم گیل و لیگ است که یونانیان آن را گلائه و لگائه می نامیدند. عنایت الله رضا نیز به وجود دو قوم گیل و لیگ در گیلان اشاره می کند. شباهت نام شهر لاهیج (لاهیگ) در قفقاز با شهر لاهیجان (لاهیگان) در گیلان ثابت می کند که لیگ ها در این دو منطقه سکونت داشتند و نام لاهیگ یا لاهیج برگرفته از نام قوم لیگ (لاگ) می باشد که برخی معتقدند اقوام لاک و لزگی نیز از بازماندگان این قوم هستند. دیلمیان در گذشته الیمایی و دلوم نامیده میشدند و مورخین قدیم به دو قوم با نام الیمایی یکی در گیلان و دیگری در خوزستان اشاره کرده اند و قوم دیلم هیچ ارتباطی با کردها ندارند و فقط از ان جهت که کوهنشین بودند کرد نامیده می شدند همانطور که لرها و بختیاری ها را در تاریخ کرد می نامیدند یا عراقی ها را اکراد سورستان می نامیدند. بازماندگان دیلمی که در کوهستان شرقی گیلان و الموت سکونت دارند امروزه در اشکورات و سیاهکل به خود گالش و در رودبار و الموت به خود تات می گویند و کلمه کرد فقط در ارتباط با عمارلویی ها استفاده می شود که اصالتا کرد کرمانج هستند. زازا ها بازماندگان قوم دیلم می باشند که به خود دیمیلی می گویند که ده قرن پیش به آناتولی مهاجرت کردند. فعالان مدنی کرد بارها اعتراف کردند که زازاها خود را کرد نمی دانند و حتی زبان زازاها با زبان گیلکی تشابه بیشتری دارد که این ثابت می کند این زبان از گیلان و دیلم به آناتولی راه یافته است. وجود طایفه گیلانی در کرمانشاه کرد بودن گیلان را اثبات نمیکند و به عکس ممکن است ثابت کند در گذشته گروهی از گیلانی ها به کرمانشاه رفته اند که امروزه گیلانی نامیده می شوند. ممکن است برخی نام ها مشابه باشند ولی این دلیل بر همریشه بودن نیست تاجیک های چین با تاجیک های تاجیکستان یکی نیستند و زبان و هویت مشابه ندارند. نام گیل هم در فرانسه و هم در هند به گروهی از مردم اطلاق می شود و این احمقانه است ما این را دال بر هندی بودن یا فرانسوی بودن گیل ها بگیریم. پانکرد پانترک پانفارس پانطبری پانعرب همگی به یک اندازه برای گیلان خطرناک هستند.

  16. بارزان

    ببینید زبان کردی گویش ها و لهجه های زیادی داره مثلاً من خودم اهل سنندجم و لهجه من سورانی است که یکی از لهجه های کردی است کوردی لهجه های دیگری مانند کرمانجی ،شکاکی،بادینانی،هورامی،کلهری،لکی،لری،گیلکی،بختیاری،و ….. داره و اصلا زیرشاخه زبان فارسی نیست الان من کورد سورانی هستم و برادری که در لرستان هست کورد لری هستش و برادری که در گیلان هست کورد گیلکی هست

    1. آنتیپان

      :))))
      و همینطور برادری که در استان فارس هست کورد فارسی، برادری که در استان بلوچستان هست کورد بلوچی، برادری هم که در طالبان هست کورد طالبانی هستش و الی آخر
      Pan-Kurdism is a real thread

      1. نریمان

        سواد ندارید جواب هم ندید.
        کورد معادل ماد هست و کسی که ماد هست معلومه و ژنتیک مشخص داره. ما کاری به شما نداریم. بعدشم من کورد هورامم که با کورد کرمانج مشکلی ندارم و با سوران هم ازدواج کردم. با اینکه در میان کوردهای کلهر زندگی میکنم و بهترین دوستانمم از کوردهای یارسان هستن. ما کوردا عاشق تنوع زبانی خود هستیم. اما اینو رو هم میدونیم که اجداد نسلی از اروپاییان هستیم که سابق اریایی نام گذاری شده بودند. اما امروزه مشخص شده آرایایی بودم هیچ سنخیتی در تاریخ نداشته. اینم اضافه کنم بر طبق مطالعاتم متوجه شدم زبان هورامی که هم خانواده زازاکی در کوردهاست شباهت عجیلی با تالشی دارد. اما این از مطالعه و دانش من سرچشمه گرفته و هرگز نظر خود را به کسی غالب نمیکنم، چون انقدر اصالت و تاریخ دارم که نیاز نیست به کسی بگویم چرا زبان ما تا این حد شبیه است. مهم اینه که منِ هوامی کورد هستم و از همه بیشتر خودم رو کورد میدونم. اونی که خودش رو ماد نمیدونه یه فارس هندو زاده س

  17. گیلمرد

    گیل نام قوم باستانی هستش که قبل از ورود آرایی ها به خاک ایران آنجا سکان داشتند همراه مازنی ها در واقعا طبرستان ک کتاب تاریخ طبری هم هست همون تاریخ گیلان و مازندران قدیمه پس نگید گیلک ها کوردن
    گیلک ها و مازنی ها خودشون ی قوم باستانی اند که طبق تحقیقات آب و اجدادشون یکی هه
    زبان گیلکی کهن ترین زبانی هه که از پهلوی مانده و شباهت بسیار زیادی به زبان دوران اشکانیان داره
    در ضمن گیلک ها تنها قومی بودن ک هیچ وقت هیچ وقت خاک ندادن ب هیکشی ن ب عرب که ۲۰۰ سال مقاومت کردن به زور ب اسلام روی نیاوردن
    حتی اسکندر تنها شهری که نتونست فتح کنه گیلان بود و در شما کشور هم کشته شد
    حتی مغول های وحشی هم نتوانستند ب این قوم حجوم بیارند
    این قوم قومی تاریخی هست ک فردوسی از دلیر و شیر بودنش اینطور میگه
    همه گیله مردان چو شیر یله
    اباطوق زرین و مشکین کله
    نظامی گنجوی میگه
    چو زنبور گیلی کشیدند ریش
    به زنبوره زنبور کردند پیش
    این قوم خودش ی قوم دلیر و فارغ از مورد هاست
    انقد ما رو ب کورد ها نچسبونید

    1. گیله کور

      گیل ها آریایی هستند کی و کجا گفته شده گیل آریایی نیست.
      استرابون ما گیل ها را سکایی نامیده و سکایی ها هم آریایی هستند.
      سبئوس ما گیل ها را سکایی نامیده و سکایی ها هم آریایی هستند.
      گیل ها همیشه هویت ایرانی داشتند دارند الان هم به یک زبان ایرانی تکلم میکنیم و فرهنگ ایرانی داریم.
      ترک و عرب آریایی نیستند بقیه اقوام آریایی هستند.
      گیلک و دیلم و گالش و مازنی و تات و تالش همگی آریایی هستند.

  18. اگه اعراب دیلم و گیلان و طبرستان را فتح نکردند پس چرا اینقدر امامزاده در گیلان و دیلم و طبرستان هست؟
    چرا حاکمان شما همگی عرب بودند؟ سادات کیایی عرب بودند! سادات مرعشی عرب بودند! علویان عرب بودند!
    شما چرا برای این سادات کیایی که عرب بودند و دیلمیان را قتل عام کردند مقبره میسازید و عبادتشون میکنید؟
    چرا از علویان که دیلمیان بسیاری را کشتند حمایت میکنید؟
    الجایتو خان مغول بخش بزرگی از مردم دیلم و گیلان و طبرستان را به قتل رساند پس چطوری میگویید کسی به شمال حمله نکرد.
    حمله رافع بن هرثمه به گیلان و دیلم و طبرستان را انکار میکنید.
    حمله سعید به طبرستان را انکار میکنید؟
    حمله ولید بن عقبه به گیلان و دیلم را انکار میکنید؟
    حمله برا بن عازب را به طیلسان و گیلان و دیلم انکار میکنید؟
    خودتان را گول نزنید مردم شمال ایران هم شکست خوردند ولی کوردها کوچنشین بودند و تحت تاثیر یورش اعراب قرار نگرفتند به همین علت خالص تر از بقیه اقوام باقی ماندیم و زبان و فرهنگمان را حفظ نمودیم.
    هیچگاه سعی نکنید خودتان را با کورد ها یا هر قوم قدرتمند دیگری مقایسه کنید. کورد ها تاریخ هفت هزار ساله دارند قوم کورتی و کوردوخ حداقل پنج هزار سال قدمت دارند.
    میرزا کوچک خان از خطه شما بود که به کوهستان فرار کرد. رضاخان از خطه شما بود که به موریس فرار کرد. محمدرضا پهلوی هم به پاناما فرار کرد. دیلمیان هم از ترس به سپاه ساسانی خیانت کردند و به اعراب پیوستند ولی فرار و خیانت در بین کوردها وجود ندارد.
    ما کوردها میرزا کوچک خان شما را نخواستیم. درسته که میرزاکوچک خان یک کورد رشوندی بود ولی قرن ها از کردستان فاصله گرفت ولی آن تعصب کوردی در وجودش باقی نماند چون هیچ وقت یک کورد فرار نمیکند. کوردها میجنگند حتی اگر کشته شوند.
    امروز چهل میلیون کورد در ایران زندگی میکنند و بخش بزرگی از سکنه رودبار و چمخاله و عمارلو و تالش و کلاردشت و کجور از قوم کورد هستند و زبان و فرهنگ و پوشش خود را حفظ کردند.
    اینکه دیلمیان کورد بودند یا نه نظری نمیدهم. ولی احتمالا دیلمیان از قوم کورد بودند چون اسناد فراوانی وجود دارند که آنها را کورد معرفی کردند ولی دیلمیان فرهنگ کوردی خود را از دست دادند و هویت جدید اختیار نمودند اما تالش ها با توجه به زبان و فرهنگشون قطعا کورد هستند همانطور که لک ها و لرها و سورانی و کرمانج ها و زازاها کورد هستند.
    راجب زبان بودن گیلکی و مازندرانی و دیلمی شک دارم چون بیشتر شبیه به گویشی از فارسی میباشند و یک فارس یا کورد به راحتی گویش مردم شمال را متوجه میشود ولی یک فارس نمیتواند زبان کوردی را متوجه شود چرا که کوردی یک زبان هست.
    غرور کاذب خوب نیست.

    1. برنو وشو

      عزیزجان من خودم دیلمی اصیل هستم دیلمی ها گیلانی اصیل هستند.
      ما به اندازه کافی برای خودمون ارزش و احترام داریم و به قدری اصیل و با نصب هستیم که لازم نباشه خودمون رو ببریم زیر پرچم کوردها
      به کورد بودن نیازی نداریم. ممنون .
      شما هم لطفا به ما نیازی نداشته باشید . نون و لقمتو یه جای دیگه دربیار . منفعتت رو در جای دیگری بذار

    2. کلهر جان. پاسخ تمام پرسشهات تقریبا برای هر انسان دانا و بدون بغض و کینه واضح و روشنه. مطالعهٔ تاریخ با هواداری از تاریخ فرق داره. بخش مهمی از سوالاتی که پرسیدی نشون میده نسبت به جامعهٔ امروز ایران و همچنین نقش دین و تحولات تاریخی مربوط به دین خیلی کم‌اطلاع هستی.
      در مورد زبان یا گویش یا لهجه بودن زبان ما هم همین‌طور. در مورد بحث آخر و مقایسه با کردها هم ولله چه عرض کنم! من هم مثل تمام انسانهای غیرمتعصب و غیرجزم‌اندیش یک کنش از یک بخش از یک جمعیت رو به کل اون جمع تعمیم نمی‌دم. مثلا برعکس شما به دلیل تعداد بالای خیانت دسته‌های کرد در گیلان یا به خاطر وجود اون همه جاش در بین کردها (که خود کردها اسمشون رو جاش گذاشتند) هرگز نمیام نتیجه بگیرم پس همه کردها خائن و باد به پرچم هستن.

  19. پژمان

    گیل یعنی گِل
    لک هم یعنی لر و کرد
    گیلک یعنی لک های جلگه نشین (گِل نشین)

    1. باشوان

      لک و لر جدا از کورد نیستند و در حقیقت بخشی از کورد هستند.
      مادها کورد بودند و اجداد کورد ها محسوب میشدند و تمام مردمانی که در محدوده سرزمین ماد حضور دارند از گذشته تا به امروز کورد نامیده میشدند.
      گیل و دیلم دو تیره قوم کورد هستند و سرزمین گیلان و دیلم بخشی از سرزمین ماد یعنی کوردستان بزرگ بود.
      ما در گیلان و آذربایجان مردمانی زیادی با پسوند کورد داشتیم مثلا فیروزشاه زرین‌کلاه کورد سنجاری جد ششم شیخ صفی الدین اردبیلی بود که ایشان هم جد شاه اسماعیل صفوی بود یعنی خاندان صفویه از کورد های آذربایجان بودند و مردم آذربایجان تا پیش از هجوم ترکان کورد بودند و شافعی مذهب هم بودند یا مثلا شیخ زاهد گیلانی کورد سنجانی از کورد های گیلان بود و مردم گیلان تا قبل از صفویه شافعی مذهب بودند و هنوزم بخشی از مردمان گیلان شافعی هستند. دیلمیان در تمام اسناد تاریخی کورد نامیده شدند و امروزه ساکنین رودبار که از مراکز دیلمیان بود کورد هستند.
      مردمان کرمانج و سوران و لک و لر و زازا و گیل و دیلم و تالش و آذری همگی تبار و اصالت کورد دارند.
      مردمان ترک زبان ترکیه و آذربایجان اکثرا کوردتبار هستند که بخاطر روی کار آمدن حکومت های ترک تبار ترک زبان شدند مثلا الهام علیف رئیس جمهور کشور جمهوری آذربایجان هم اصالتا کورد است.

  20. با سلام
    داشتم دنبال مطلبی در خصوص گیلک می‌گشتم که وارد این سایت شدم و نظرات دوستان را مطالعه کردم و برخی نظرات در حد گپ خودمانی بود و بدرد شب نشینی میخوره. لطفاً با مستندات صحبت بفرمائید و تاریخو تحریف نکنید مطمئنا همه اقوام ایران باستان پرافتخار دلیر سلحشور با غیرت و دارای خصوصیات اخلاقی پسندیده بوده و هستن و در کنار اینها برخی حقایق و واقعیت های تاریخی هم وجود دارد مثل وقوع ظلم ، شکست ها ، خیانت ها و مثالهای از این قبیل که برای هرکدام از اقوام ما بروز کرده همچنان که در حال حاضر مشهود است. پس اسطوره سازی و ایده آل سازی گذشته باستان را کنار بگذاریم و دنبال حقایق تاریخی باشیم. به نظرم من این لذت بخشه . من خودم یک گیلک هستم و سالهاست از منابع مختلف دنبال حقایق تاریخی نژاد و ریشه خودم هستم و خوب و بد آن را با هم می پذیرم و البته من به خصلت های خوب اجدادم افتخار میکنم. پس هر قوم و طایفه ای هستیم بیاییم و خصوصیات بارز و افتخار آفرین اجدادمان را بشناسیم و اونها رو توی رفتار ، کردار و گفتارمان پررنگ کنیم و اینا را برای آیندگان به یادگار بگذاریم.
    از مدیر سایت هم خواهشمندم در صورت امکان نظر اصلاحی در ذیل نظر برخی دوستان که پایه و اساس تاریخی ندارند بگذارند تا این نظرها باعث شبه و یا تغییر نادرست افکار خواننده نگردد.

    1. ممنونم از دقت نظر شما. متاسفانه در بخش کامنتها حجم نظرات غیرعلمی و دل‌بخواهی اون قدر زیاده که از خواننده باید خواهش کنم مندرجات کامنتها رو واجد اعتبار و درستی ندونه و اونها مورد تایید سردبیر سایت نیست. با سپاس از شما

  21. لطفاً تاریخ را بدون پیش داوری مطالعه بفرمایید و خودتان را محدود به تخیلات ذهنی و تعصبات قومی و حماسه سازی قبلیه ای نکنید چون اینطوری از خواندن تاریخ و وقایع تاریخی اذیت خواهید شد. همان طور که در کامنت بالا عرض کردم، همه اقوام در طول تاریخ دچار ناملایماتی بوده و هم اکنون هم هستند و کمی واقع بین باشیم آنها را میبینیم.
    به نظر من مطالعه تاریخ این سرزمین در قالب مرز سیاسی کنونی و یا دنبال وصل کردن آن به اقوام آریایی به هیچ جایی نمی‌رسد و دچار اشتباهات محاسباتی خواهد شد و نمود این اشتباهات، جدا دانستن مردمان اصیل آذربایجان خواهد شد. با یک سوال تمام میکنم.
    آیا نژاد مردم کشور عراق، سوریه ، فلسطین ، مصر و کشورهای شمال آفریقا, عرب هست؟

    1. دو گروه عرب داریم.
      گروه اول: اعراب اصیل یعنی کسانی که از ابتدا ساکن عربستان و اردن و یمن بودند.
      گروه دوم: اعراب غیر اصیل یا مستعربه یعنی کسانی که به واسطه مهاجرت به عربستان عرب زبان شدند و یا به واسطه مهاجرت اعراب یا رواج زبان عربی در کشورشان عرب زبان شدند. (خاندان پیامبر اسلام جز اعراب مستعربه بودند که اجدادشان جز سامی تبارانی بودند که به عربستان مهاجرت کردند)
      اکثر اعراب و دیگر سامی تباران از عراق و سوریه تا یمن و عمان از لحاظ ژنتیکی دارای هاپلوگروپ J1 هستند.(در شمال آفریقا نصف جمعیت مصر و تونس دارای هاپلوگروپ J1 هستند و سایر سکنه مصر و تونس به مانند مردم الجزایر و مراکش دارای هاپلوگروپ E هستند که در میان بربرها یعنی آمازیغ ها دیده میشود)
      بخشی از اعرابی که در لبنان و غرب سوریه زندگی میکنند مانند بخشی از ترکیه و جمهوری آذربایجان و بخشی از جمعیت ایران در استان های اصفهان و مازندارن و یزد و سمنان و خوزستان دارای هاپلوگروپ J2 هستند و بخشی از اعراب جنوب عراق دارای هاپلوگروپ R1 هستند که در میان افغان ها و هندی ها و ارامنه و بخش دیگری از ایرانیان در استان های آذربایجان و کردستان و لرستان و گیلان و فارس و بوشهر دیده میشود.
      امروز به جز مراکش و الجزایر تقریبا تمام کشور های شمال آفریقا مانند مصر و لیبی و تونس خود را عرب میدانند هرچند از لحاظ ژنتیکی عرب نیستند و از نظر سنت اعراب کسی که پدرش یا مادرش عرب باشد عرب محسوب میشود و مانند ایرانیان نیستند که فقط جد پدری را لحاظ کنند. از نظر ایران کسی که مادرش ایرانی باشد ولی پدرش ایرانی نباشد ایرانی محسوب نمیشود یا معمولا ایرانیان قومیت خود را به قومیت پدری میرسانند و قومیت مادر را لحاظ نمیکنند ولی اعراب فرزندی که از مادر هم عرب باشد را عرب میدانند و میگویند خون عرب در رگ او جاری هست.
      آریایی ها قومی گسترده از شمال هند تا ایران بودند و این ها مردمانی بودند که به زبان مادر هند و ایرانی سخن میگفتند که زبان های فارسی و هندی و پشتون و کردی و مازنی و گیلکی و تالشی و لری و بلوچی از همین خانواده هست و در گذشته مردمان ماد و پارس خود را آریایی خطاب میکردند و حتی در ابتدا لفظ پارس و ماد مفهوم قومیتی نداشت و بعدها پارس و ماد مفهوم قومی و زبانی و مکانی پیدا نمود. از لحاظ ژنتیکی آریایی ها دارای هاپلوگروپ R1 بودند که در شمال هند و شمال پاکستان و تاجیکستان و افغانستان و ارمنستان هاپلوگروپ غالب هست و در استان های فارس و بوشهر و کردستان و لرستان و گیلان هم دارای درصد بسیاری بالایی هست در حالی که بسیاری از فارس های کرمان و یزد و اصفهان دارای هاپلوگروپ J2 هستند که در میان اقوام غیر آریایی مانند ایلامیان و کاسیان و در میان مردمان تمدن جیرفت و تمدن شهر سوخته و تمدن های اولیه در لرستان و مازندران دیده میشود. یعنی مردمان فارسی زبان امروزی همه از یک هاپلوگروپ نیستند و بسیاری از فارسی زبانان دارای هاپلوگروپ غیر آریایی هستند در حالی که مردمان استان های فارس و گیلان و کردستان و لرستان دارای هاپلوگروپ آریایی هستند. اگر پیش فرض مهاجرت پارسیان از سرزمین ماد به سرزمین ایلام صحیح باشد باید این هاپلوگروپ R1 را نتیجه مهاجرت گروهی از آریایی ها از سرزمین های شرقی تر به نواحی غربی تر که ماد خوانده میشد بدانیم.
      در دوران باستان سرزمین لرستان و کردستان و همدان و تهران و قزوین و زنجان و آذربایجان و گیلان و دیلم بخشی از سرزمین ماد محسوب میشدند و بخش غربی سرزمین گیلان که شامل رشت و انزلی و شفت و فومن و تالش میشد در دوران باستان کادوسی نامیده میشد در ابتدا بخشی از سرزمین ماد بود. سرزمین گیلان که آن دوره کادوسی نامیده میشد در زمان مادها توسط یکی از فرماندهان پارسی به نام پارسد که مخالف ماد ها بود از سرزمین ماد جدا گشت و بعدها سرزمین ماد به دو منطقه ماد بزرگ و ماد کوچک تقسیم شد.
      زبانی که امروز مردمان شمال ایران صحبت میکنند دنباله زبان پهلوی اشکانی یا همان زبان پارتی هست که زبان های تالشی و مازنی و گیلکی و گالشی و تاتی دنباله همان زبان هستند. در خارج از شمال هم زبان های بلوچی و کردی دنباله ی زبان پهلوی اشکانی هستند و این زبان از نواحی شرقی وارد نواحی غربی ایران شد بمانند فارسی دری که از نواحی شرقی وارد نواحی غربی ایران شد و دچار برخی دگرگونی هم شده است. زبان پهلوی اشکانی بافت زبان پارسی را دگرگون کرد به گونه ای که زبان پهلوی ساسانی یعنی پارسیک و زبان های فارسی و دری و تاجیکی به زبان پهلوی اشکانی شباهت بیشتری دارند تا به زبان پارسی باستان که در زمان هخامنشیان صحبت میشد. از بسیاری از زبان های قدیمی شمال ایران مانند زبان های تبری و دیلمی و زندی در گذشته با عنوان پهلوی یاد شده است. ما ایرانیان چه آنهایی که از لحاظ ژنتیکی آریایی هستند و چه کسانی که نیستند به هم مرتبط هستیم حتی بسیاری از ترکان ایران از لحاظ ژنتیکی آریایی هستند ولی نصف جمعیت ترکمن های ایران دارای هاپلوگروپ Q هستند که بین ترکان سیبری و ترکان آسیای مرکزی و مردمان ترکمنستان دیده میشود و یک هاپلوگروپ رایج بین بخشی از سرخپوستان آمریکا است در حالی که مغولان و قزاق ها و بخش دیگری از سرخپوستان آمریکا دارای هاپلوگروپ C هستند و چینی ها و تایوانی ها دارای هاپلوگروپ O هستند. ما همه ایرانی هستیم حتی آن عرب یا ترکمنی یا مغولی که به ایران مهاجرت کرده است نیز ایرانی هست و این قابل تغییر نیست. خاندان بوربون حاکم بر اسپانیا اصالتا فرانسوی هستند ولی خود را اسپانیایی میدانند در همه ی دنیا همین منطق حکم فرماست. خاندان گلوکسبورگ حاکم بر بریتانیا اصالتا آلمانی هستند ولی خود را بریتانیایی میدانند این خاندان حتی بر دانمارک و نروژ هم حکومت میکنند. ما همه ایرانی هستیم این مهم هست.

  22. بین زبان گالشی و زبان کردی شباهت های فراوانی هست و خیلی از واژگان بهم شباهت دارند البته بخشی از این اشتراکات احتمالا بخاطر مجاورت ما گالش ها با کردهاست به نظرم زبان گالشی بیشتر از زبان تالشی و گیلکی به زبان کردی شباهت دارد.

    1. این ادعا خوشبختانه قابل آزمونه. بیایم بیست جمله رو به گیلکی لاهیجان و گیلکی گالشی و کردی بنویسیم ببینیم کدوم به کدوم شبیه‌تره. نظرتون چیه؟ مثلا این جملات رو من به گیلکی لاهیجان می‌نویسم شما به گالشی و کردی بنویس ببینیم:
      مۊ خأ بۊشۊم خؤنه. (من می‌خواهم بروم به خانه)
      یکته دار بکأشتم سل ٚ کۊل حلئه بار ندأ. (یک درخت بر ساحل دریاچه کاشته‌ام هنوز میوه نداده است)
      اۊ رۊزؤن کي ورف دگيته بۊ تۊ کؤره دبي؟ (اون روزها که برف باریدن گرفته بود تو کجا بودی؟ یا تو کجا وجود داشتی؟(
      و الخ. :)

      1. علیرضا

        گیلکی گالشی؟ این اسمی هست که شما به زبان ما میدهید. وگرنه هم ما و هم شما میدانید که ما گالش ها خودمان را گیلک نمیدانیم و زبان خودمان را گالشی مینامیم نه نامی که جدیدا شما برای زبان ما ساخته اید.
        گالش هستم و زبان من گالشی هست نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر!
        به اعتقاد بسیاری زبان گالشی ادامه ی زبان دیلمی است و گیلکی هم ادامه زبان گیلی است.

  23. کورد سنگرود عمارلو

    من کورد عمارلو هستم و با زبان تاتی آشنایی دارم. زبان تاتی که توسط تات های رودبار گویش می شود به زبان کوردی بیشترین شباهت را دارد. در غرب گیلان زبان تالشی مشابهت زیادی به کوردی دارد. به اعتقاد بنده زبان های تاتی و تالشی بیشتر از زبان های گالشی و گیلکی و مازنی به زبان کوردی شباهت دارد. گیلان و مازندران نواحی کوردنشین بسیاری دارند چمخاله لنگرود و عمارلوی رودبار و بخشی از کلاردشت و کجور و رودبار کورد هستند و لاهیجان و رشت و انزلی دارای طوایف کورد می باشند. با توجه به اینکه کوردهای گیلان در جنوب گیلان و شرق گیلان سکونت دارند شباهت گویش این قسمت از گیلان به زبان کوردی بیشتر هست. برخی تات های شهرستان رودبار اصالتا کورد هستند مثلا علیرضا جهانبخش اصالتا کورد هست. مردمانی که نام خانوادگیشون به پسوند لو یا وند یا خانی ختم میشود اصالتا کورد هستند.

    1. کدوم کردی؟ تا جایی که می‌دونم خود کردی چند زبان رو شامل میشه که برای فهم همدیگر مشکل جدی دارند. برعکس ما در گیلان که یک رامسری و یک دیلمانی و یک رشتی و یک فومنی اکثر حرفهای هم رو میفهمن اما چهار زبان مختلفی که کردی نام گرفته‌ند بین خودشون فهم متقابل خیلی اندکی دارند.

  24. تاته رووه

    درود بر همه شما
    من در حال حاضر مطابق تمام شواهد لر هستم. اما، اگر به بیست نسل پیشم نگاه کنم، از لحاظ بیولوژیکی حاصل یک میلیون و پنجاه نفرم، یعنی همزمان« فارس، ارمنی، کرد، ترک، لر، عرب، یونانی، افغان، گیلک، مازن، تات، بلوچ، هندو، صرب، روم، …» هستم. ما محصول تکاملیم و نتیجه شرایط. در این جغرافیا هر گاه سطح محرومیت و ناکامی‌های مان و … در حوزه های شخصی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … به جایی رسید که مرجعی برای پاسخگویی به این حجم از نیازها نبود، ناخواسته به این سمت گرایش پیدا می کنیم. هیچ افتخاری نیست که از کدام دسته، قوم و .. هستیم، چرا که هر کداممان یک سوال بزرگیم. بهتر بگویم پاسخی هستیم به سوالی که نمی دانیم چیست. پوزش می طلبم اگر جسارت کردم.

  25. شما کورد های خائن جز نژاد پرستی چیزی یادتون ندادن لر هام خان وند لو دارن و لر ها از قوم پارس هستن و کورد ها از قوم ماد هستن و تنها شبهات لر ها با کوردها در ایرانی بودنشونه

    1. ملت گیلک گیلان

      ایرانی و لور و کورد سه ملیت جدا هستند. نه کورد ها ایرانی هستند و نه لور ها ایرانی هستند. کشور ایران شامل ملیت های مختلفی مانند گیلک و تالش و تبری و کورد و لک و لور و بلوچ و عرب و تورک و ایرانی میشود. کشور ایران در خاک بقیه ملیت بنا شده است و گیلان در سال 1000 قمری به ایران پیوست و مازندران در سال 1006 قمری به ایران پیوست و سایر ملت های غیر ایرانی هم در همین حدود بخشی از خاک ممالک محروسه شدند که در دوران رضا پالانی ایران نامیده شد. ایران اصلی سرزمینی در افغانستان و شرق ایران فعلی یعنی خراسان بود و ارتباطی با سایر نواحی غیر ایرانی ایران امروز ندارد.

  26. گیله کور

    پانکورد های متوهم. من چهار سال بجنورد دانشجو بودم. یک نفر کرمانج ندیدم به خودش کورد بگه یا به زبانشون کوردی بگن! کرمانج ها خودشان را کرمانج مینامند و خودشان را جدا از کورد میدانند و زبانشان هم کرمانجی هست. حتی لباساشونم با شما فرق داره. تا کی میخواهید هویت کرمانج و لک و لر و زازا را تحریف کنید. این مردم هیچکدام خود را کورد نمیدانند. کورد در لغت به معنی چوپان و کوهنشین هست. هیچگاه در طول تاریخ کورد قوم نبود. مردم زاگرس به اتنیک های لر و لک و سورانی و کرمانج و گورانی و کلهر تقسیم میشوند که مستقل از یکدیگر هستند. کلهر ها نیز کورد نیستند. شما پانکورد ها هیچگاه نمیتوانید مردم گیلک و مردم دیلمی را کورد کنید. کورد ها در شمال فقط مهاجرند. اجازه نمیدهیم از کوردهای مهاجر شمال علیه مردم شمال استفاده کنید. یکم به خودتان بیایید و در امور داخلی اقوام دیگر دخالت نکنید.

    1. کورد کرمانج

      من با افتخار کرمانج هستم و کرمانج ها بزرگترین تیره از قوم بزرگ کورد هستند. کلمه کرمانجی فارسی هست ما کرمانج ها به زبانمون گِرمانجی میگیم. لرها و لک ها و زازاها بخشی از قوم کورد هستند و جدا از قوم کورد نیستند اینکه لرها و لک ها و زازا ها به خود کورد نمیگن دلیل نمیشه کورد نباشند چون ما کرمانج ها هم به خودمون کورد نمیگیم ولی با افتخار کوردیم. ترک های آسیای میانه به خودشون ترک نمیگن ولی در قدیم ترک خوانده میشدند. کرمانج و لر و لک و زازا هم در گذشته کورد خوانده میشدند و امروزه کرمانج ها بیشتر از قبل از کلمه کورد استفاده میکنند و امیدوارم استفاده از کلمه کورد بین کوردهای لر و لک و زازا همه گیر شود. قوم بزرگ کورد از خراسان تا آذربایجان از آذربایجان تا فارس مستقرند یعنی از شرقی ترین نواحی البرز تا جنوبی ترین نواحی زاگرس از قوم کورد هستند.

      1. کیوان

        دقیقا درست هست

  27. ملت گیلک گیلان

    هر کس به ملت گیلک دست دوستی بدهد ملت گیلک هم به آنها دست دوستی میدهد و هرکسی با ملت گیلک دشمنی کند ملت گیلک با آنها دشمنی خواهد کرد. با هیچکسی هم تعارف نداریم. گیلک قوم نیست گیلک یک ملیت هست و ملیت ما گیلک ها گیلک هست نه ایرانی! ایران کشوری ساختگی است که شامل ملیت های مختلف مانند گیلک و تالش و تبری و کورد و لک و لور و بلوچ و عرب و تورک و ایرانی میشود. وطن گیلک ها گیلان هست و هرجا گیلک باشد آنجا گیلان هست همانطور که کوردها میگویند هرجا کورد باشد آنجا کوردستان است.
    ملت گیلک ملتی غیر ایرانی هست و دارای پیشینه تاریخی هست و کشور گیلان تا قبل از حاکمیت شاه عباس مستقل از کشور ایران بود و در سال 1000 قمری به کشور ممالک محروسه پیوست که بعدها توسط رضا پالانی ایران نام گرفت. براساس شواهد تاریخی مردم گیلان هند و اروپایی زبان نبودند و در اثر تهاجم آریایی ها زبانشان هند و اروپایی شد و تمام کتیبه های گیلان به زبان های غیر هند و اروپایی هست. براساس شواهد ژنتیکی مردم گیلان ایرانی نیستند و با مردمان ایران تفاوت فاحش ژنتیکی دارند و از تبار قفقازی هستند و مردم گیلان از نسل پدرانی هستند که از قفقاز به گیلان آمدند.
    کشور گیلان هزاران سال مستقل از کشور ساختگی ایران اداره شد و در زمان صفویه به کشور ممالک محروسه الحاق گشت. طبق نظر مورخین ملت گیلک ملتی غیر ایرانی و غیر آریایی هستند. پس ملت گیلک را با خودتون دشمن نکنید. دشمن مشترک ما فارس ها و تورک ها و عرب ها هستند.

  28. افشین

    سلام.
    ساکنان زاگرس و از جمله کوردها، لک ها لرها و بختیاری ها همگی در مجموع کورد و ماده ها را تشکیل می داده اند. هنوز هم اسامی کوردی بر روی کووها و مناطق بزرگی از استان های زاگرس نشین از ارومیه تا شهر کرد و یاسوج و شهرهای بختیاری خوزستان هم مشاده میشه. کمی مطالعه لازمه . پیشنهاد میکنم کمی کتاب های تاریخی مستند رو بخنید و از حرف هایی که رد دنیای مجلزی برای اسطوره سازی قوم فارس درست میشه خودداری کنید. اگز دنبای حقیق هستید مستندات تاریخی رو ببینید. اگر هم توهمان پان ایرانیستی دنبال می کنید که مساله دیگری هست.

    1. پدرام

      قوم لک و قوم لر قوم جدا از کرد هستند و به اعتقاد بسیاری کرد قومیت نیست و واژه کرد به معنی کوهنشین و چوپان و شبان هست. مثلا حمزه اصفهانی در کتابش نوشته است که دیلمیان اکراد طبرستان هستند که اگر کتاب مورخ را بخوانید میبینید که مورخ دیلم را جز طبرستان میدانسته و مردمش را کرد خطاب میکرده درحالی که نه دیلم جز طبرستان هست و نه مردم دیلم کرد بودند. در تاریخ دیلم سرزمینی ذکر شده که به دو قسمت دشت و کوهستان تقسیم میشد که قسمت دشت را گیلان و مردمش را گیل مینامیدند و قسمت کوهستانی را دیلم و مردمش را دیلمی مینامیدند.
      هیچ لری خود را کرد نمیداند و حتی اکثر لک ها خود را قومی جدا میدانند ولی دیدم برخی لک ها خود را لر بدانند و برخی لک ها خود را کرد بدانند که آن گروه از لک ها که خود را لر میدانند بین لرها ساکنند و آن دسته از لک ها که خود را کرد میدانند بین کردها ساکنند ولی لک های مستقل فقط و فقط خود را لک میدانند.
      در کرمانشاه که بودم دیدم یک گروه به خودشان لک و یک گروه به خودشان کرد میگن و یک گروه هم اصلا خودشونو کرد و لک نمیدانستند همینجا بود فهمیدم کرمانشاهی ها از چند قومیت هستند و حتی استان کرمانشاه نواحی فارس زبان و ترک زبان هم دارد و در نواحی شرقی استان کردستان نواحی مثل قروه و بیجار اقلیت قابل توجهی از ترک ها سکونت دارند همانطور که در نواحی مهاباد و اشنویه استان آذربایجان غربی کردها سکونت دارند. البته اکثر مردم ارومیه ترک هستند و جمعیت کردها در این شهر یک سوم ترک هاست.
      وجود نام کرد دلیلی بر کرد بودن مردم آنجا نیست. مثلا در گیلان و مازندران و گلستان شهرها و روستاهایی با نام کرد وجود دارد ولی مردمش کرد نیستند. در مازندران و گلستان به چوپان کرد میگن و در گیلان هم فقط به سکنه عمارلو که کرد هستند کرد گفته میشه. مثلا مردم روستای کردآباد فومن کرد نیستند و شهرستان فومن شهرستانی دو قومیتی هست که یک گروه گیلک هستند و یک گروه تالش هستند. مردم روستای کردخیل لشت نشا شهرستان رشت هم کرد نیستند.
      شهرکرد یک شهرفارس نشین هست و بختیاری های آن به گفته خودشان مهاجر هستند و زمان پهلوی وارد شهرکرد شدند چون استان چهارمحال بختیاری به دو بخش تقسیم میشه که قسمت بختیاری آن لر هستند و قسمت چهارمحال آن فارس هستند و من بعد از معاشرت با مردم شهرکرد و فارس ها و بختیاری های آن منطقه این موضوع را فهمیدم.
      شهر یاسوج هم لرنشین هست که زبانشان با لرهای ممسنی که ساکن استان فارس هستند نزدیکی دارد.
      ایجاد دشمنی های قومی کار پانفارس هاست بنابراین تهدید هویت قومی و زیر سوال برد قومیت اقوام دیگر را به حساب کردها نمیگذارم چرا که افرادی که مثل شما با اسم کرد با دیگر اقوام جنگ و ستیز دارند اصلا کرد نیستند بلکه از قوم فارس هستند و هدفی جز تفرقه ندارند.
      لرها و لک ها همیشه جواب یاوه گویان پانفارس را که برای تفرقه قومی مردمان لر و لک را کرد خطاب میکنند را داده و میدهند. حتی زازاهای ترکیه هم خود را کرد نمیدانند و زبان متفاوتی هم دارند و برخی معتقدند بخشی از آنها از سرزمین دیلم به آناتولی رفتند چرا که زبان مردمان زازا با زبان مردم دیلم به ویژه گالش ها و تات ها شباهت فراوانی دارد که زبان گالش ها هم به زبان گیلک ها و مازنی ها و تالش ها شباهت دارد.

  29. بصیرت برتر از دانش

    شیر مادرتان کم تاریخ تاریخ و ادعایی عقل کلی کنید حقایق تاریخی دقیقا اون چیزی نیست که در کتاب هایی تاریخی آمده است و چنانچه حقایق تاریخی آمده در کتاب هایی تاریخی کمابیش به حقیقت هم نزدیک بوده باشند کمابیش جعل و تحریف شده اند کاسیت نام باستانی تر یکی از قبایل و عشیره و ایلات کورد و یا قوم ماد بوده و این احتمال قوی است که کو و یا کور اول نام وآژه کورش بر گرفته از کو و یا کور اول وآژه کورد و یا وآژه کور ? کوردی به معنایی پسر باشد و واژه رش کوردی وآژه و نام کورش به معنایی سیاه و یا حرف ش آخر واژه کورش به معنایی شا کوردی آمده باشد در کل این چنین نتیجه گیری می شود که وآژه کوردی نام کورش زاده شده از مادری کورد به معنای واژه هایی کوردی کورد شا و کور شا و کور رش با ترجمه هایی فارسی کورد شاه و پسر شاه و پسر سیاه آمده باشد پس ابدأ دور از انتظار نیست که این نشان دهنده آن نباشد که مادها در پایه گذاری سلسه هخامنشیان نیز نقش پر رنگی را بازی نکرده باشند

    1. کیومرث

      کور در گویش رشتی به معنای دختر هست و لاکو در گویش لاهیجانی و لنگرودی و رودسری به معنای دختر هست و شاید اصل واژه لاکور بوده که به لاکو تغییر شکل داد. کاسی یا کاشی نام قومی در لرستان بوده که از قضا غیر هند و اروپایی هم بودند چون زبانشان به زبان ایلامی شباهت داشت و با زبان های کردی و فارسی و لری متفاوت بود و قبل اقوام گوتی و لولوبی و ایلامی هم در همان مناطق سکونت داشتند.
      ماد نام قومی متشکل از شش طایفه بود البته برخی مورخان تعداد طوایف آن را بیشتر از این نقل کردند ولی هرودوت تعداد طوایف ماد را شش تا نقل نموده است که با هم متحد شدند و به قول هرودوت مادها خود را همانند پارسیان آریایی مینامیدند. استرابون کردها را یکی از چهار قوم کوهنشین ماد میدونست و مادهای کوهنشین را به چهار طایفه کرد و تپور و امارد و کادوس تقسیم کرد که سه تا از این اقوام ساکن شمال ایران بودند.

      1. کیوان

        قدیمی ترین قوم های دنیا و اولین سکونتگاه های بشری در بین النهرین بوده کوردستان عراق امروزی
        و عیلامی ها قدیمی ترین قوم ایران باستان بوده اند و بعد از قرن ها کاسی ها و … از قفقاز ، آذربایجان، آناتولی و … به ایران آمده اند .

  30. بصیرت برتر از دانش

    نسخه اصلاحی :
    حقایق تاریخی دقیقا اون چیزی نیست که در کتاب هایی تاریخی آمده است و چنانچه حقایق تاریخی آمده در کتاب هایی تاریخی کمابیش به حقیقت هم نزدیک بوده باشند کمابیش جعل و تحریف شده اند ، کاسیت نام عهد باستانی یکی از عشیره و ایلات و قبایل کورد ( قوم ماد ) یعنی بوده ، که در عهد باستان هر یک از عشیره و ایلات و قبایل کورد ( قوم ماد ) از قبیل : کلهر و سوران و کورمانج و زازا و لور و غیره نام باستانی مختض به خود را داشته اند ، که از تمام عشیره و ایلات و قبایل قوم ماد به کورد به معنای دلیر و شجاع و پرطاقت و …. نام برده شد ، در پایان برای رد پارس نبودن لورها و کورد بودن لور اکیدا تاکید می شود که وآژه کو و یا کور وآژه کورش بر گرفته از کو و یا کور وآژه کورد می باشد ، که وآژه کور در کوردی به معنایی پسر می باشد و واژه کوردی رش وآژه کورش که در گویش کوردی لوری شه تلفظ می شود ، به معنایی سیاه می باشد و یا حرف ش واژه کورش مخفف وآژه کوردی شا به معنایی شاه می باشد ، در کل این چنین نتیجه گیری می شود که وآژه کوردی کورش زاده شده از مادری کورد ( ماد ) به معنای واژه هایی کوردی کورد شا و کور شا و کور رش با ترجمه هایی فارسی کورد شاه و پسر شاه و پسر سیاه آمده است ، پس ابدأ دور از انتظار نیست که این سند پژوهشی تفسیری وآژه کوردی ( مادی ) کورش نشان اثبات کننده آن نباشد که مادها در پایه گذاری سلسه هخامنشیان نیز نقش برجسته و پر رنگی را بازی نکرده باشند.

    1. بصیرت برتر از دانش

      نسخه اصلاحی :
      حقایق تاریخی دقیقا اون چیزی نیست که در کتاب هایی تاریخی آمده است و چنانچه حقایق تاریخی آمده در کتاب هایی تاریخی کمابیش به حقیقت هم نزدیک بوده باشند کمابیش جعل و تحریف شده اند ، کاسیت نام باستانی یکی از عشیره و ایلات و قبایل کورد ( قوم ماد ) یعنی بوده ، که در عهد باستان هر یک از عشیره و ایلات و قبایل کورد ( قوم ماد ) از قبیل : کلهر و سوران و کورمانج و زازا و لور و غیره نام باستانی مختض به خود را داشته اند ، که از تمام عشیره و ایلات و قبایل قوم ماد به کورد به معنای دلیر و شجاع و پرطاقت و …. نام برده شد ، در پایان برای اثبات آسمیله گی کوردهای لک و لور و رد پارس نبودن لورها و اثبات کورد بودن لک ها و لورها اکیدا تاکید می شود که وآژه کو و یا کور وآژه کورش بر گرفته از کو و یا کور وآژه کورد می باشد ، که وآژه کور در کوردی به معنایی پسر می باشد و واژه کوردی رش وآژه کورش که در گویش کوردی لوری شه تلفظ می شود ، به معنایی سیاه می باشد و یا حرف ش واژه کورش مخفف وآژه کوردی شا به معنایی شاه می باشد ، در کل این چنین نتیجه گیری می شود که وآژه کوردی کورش زاده شده از مادری کورد ( ماد ) به معنای واژه هایی کوردی کورد شا و کور شا و کور رش با ترجمه هایی فارسی کورد شاه و پسر شاه و پسر سیاه آمده است ، پس ابدأ دور از انتظار نیست که این سند پژوهشی تفسیری وآژه کوردی ( مادی ) کورش نشان اثبات کننده آن نباشد که مادها در پایه گذاری سلسه هخامنشیان نیز نقش برجسته و پر رنگی را بازی نکرده باشند.

  31. بصیرت برتر از دانش

    نسخه اصلاحی :
    حقایق تاریخی دقیقا اون چیزی نیست که در کتاب هایی تاریخی آمده است و چنانچه حقایق تاریخی آمده در کتاب هایی تاریخی کمابیش به حقیقت هم نزدیک بوده باشند کمابیش جعل و تحریف شده اند ، کاسیت نام باستانی لک ها که یکی از عشیره ، ایلات ، قبایل کورد ( قوم ماد ‌) بوده اند ، می باشد ، که در عهد باستان هر یک از عشیره ، ایلات ، قبایل کورد از قبیل : کلهر و سوران و کورمانج و زازا و لور و غیره نام باستانی مختض به خود را داشته اند ، که از تمام عشیره ، ایلات ، قبایل قوم ماد به کورد به معنای دلیر و شجاع و پرطاقت و …. نام برده شد ، در پایان برای اثبات آسمیله گی کوردهای لک و خصوصا کوردهای لور و رد پارس نبودن لورها و اثبات کورد بودن لک ها و لورها اکیدا تاکید می شود ، که وآژه کو و یا کور وآژه کورش بر گرفته از کو و یا کور وآژه کورد می باشد ، که وآژه کور در کوردی به معنایی پسر می باشد و واژه کوردی رش وآژه کورش که در گویش کوردی لوری شه تلفظ می شود ، به معنایی سیاه می باشد و یا حرف ش واژه کورش مخفف وآژه کوردی شا به معنایی شاه می باشد ، در کل این چنین نتیجه گیری می شود که وآژه کوردی کورش زاده شده از مادری کورد ( ماد ) به معنای واژه هایی کوردی کورد شا و کور شا و کور رش با ترجمه هایی فارسی کورد شاه و پسر شاه و پسر سیاه آمده است ، پس ابدأ دور از انتظار نیست که این سند پژوهشی تفسیری وآژه کوردی ( مادی ) کورش نشان اثبات کننده آن نباشد که مادها در پایه گذاری سلسه هخامنشیان نیز نقش برجسته و پر رنگی را بازی نکرده باشند.

  32. بصیرت برتر از دانش

    نسخه اصلاحی :
    حقایق تاریخی دقیقا اون چیزی نیست که در کتاب هایی تاریخی آمده است و چنانچه حقایق تاریخی آمده در کتاب هایی تاریخی کمابیش به حقیقت هم نزدیک بوده باشند کمابیش جعل و تحریف شده اند ، کاسیت نام باستانی لک ها که یکی از عشیره ، ایلات ، قبایل کورد ( قوم ماد ‌) بوده اند ، می باشد ، که در عهد باستان هر یک از عشیره ، ایلات ، قبایل کورد از قبیل : کلهر و سوران و کورمانج و زازا و لور و غیره نام باستانی مختض به خود را داشته اند ، که از تمام عشیره ، ایلات ، قبایل قوم ماد به کورد به معنای دلیر و شجاع و پرطاقت و …. نام برده شد ، در پایان برای اثبات آسمیله گی کوردهای لک و خصوصا کوردهای لور و رد پارس نبودن لورها و اثبات کورد بودن لک ها و لورها اکیدا تاکید می شود ، که وآژه کو و یا کور وآژه کورش بر گرفته از کو و یا کور وآژه کورد می باشد ، که وآژه کور در کوردی به معنایی پسر می باشد و واژه کوردی رش وآژه کورش که در گویش کوردی لوری شه تلفظ می شود ، به معنایی سیاه می باشد و یا حرف ش واژه کورش مخفف وآژه کوردی شا به معنایی شاه می باشد ، در کل این چنین نتیجه گیری می شود که وآژه کوردی کورش زاده شده از مادری کورد ( ماد ) به معنای واژه هایی کوردی کورد شا و کور شا و کور رش با ترجمه هایی فارسی کورد شاه و پسر شاه و پسر سیاه آمده است ، پس ابدأ دور از انتظار نیست که این سند پژوهشی تفسیری وآژه کوردی ( مادی ) کورش اثبات کننده آن نباشد که مادها در پایه گذاری سلسه هخامنشیان نیز نقش برجسته و پر رنگی را بازی نکرده باشند.

  33. بصیرت برتر از دانش

    از بدو ورود اسلام که با رواح و پذیریش مذهب و اعقاید متاوفت در میان ملت کورد همراه گردید ، شرایط لازم را برای عدم اتحاد و هر گونه سوء استفاده بهینه تری از ملت کورد و زیر سلطه ماندن و قبول فرهنگ و آداب و رسوم و زبان و تدریس اجباری و غالب و چیره شده استبداد فاشیسم اقوام حاکم و تفرقه اندازی و ترسیم نقشه های سیاسی به اهداف سیاسی ( قومیت سازی و فارس سازی جعلی از عشیره و ایلات قوم ماد و یا همان ملت کورد به جهت تضمین حاکمیت بر قلمرو سرزمینی ملت کورد و غارت و چپاول منابع طبیعی و آسمیلاسیون کردن زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و هویت و اصالت ملت کورد ، در نهایت در بدترین حالت منجر به آسمیلاسیون و عدم اتحاد تمام عشیره و ایلات قوم ماد ( ملت کورد ) و ضربه هایی سنگینی به ملت کورد و زاگراش نشین ها در طول تاریخ گردید و نمونه آشکار آن آسمیله تر شدن کوردهای اهل تشیع و یارسان و کلهر و لک و خصوصأ اسمیلاسیون کوردهایی لور و بختیاری و …. بوده است. هم تباران قوم ماد بیدار شوید

  34. بصیرت برتر از دانش

    از بدو ورود اسلام که با رواج و پذیریش مذهب و اعقاید متاوفت در میان ملت کورد همراه گردید ، شرایط لازم را برای عدم اتحاد و هر گونه سوء استفاده بهینه تری از ملت کورد و زیر سلطه ماندن و قبول فرهنگ و آداب و رسوم و زبان و تدریس اجباری و غالب و چیره شده استبداد فاشیسم اقوام حاکم و تفرقه اندازی و ترسیم نقشه های سیاسی به اهداف سیاسی ( قومیت سازی و فارس سازی جعلی از عشیره و ایلات قوم ماد و یا همان ملت کورد به جهت تضمین حاکمیت بر قلمرو سرزمینی ملت کورد و غارت و چپاول منابع طبیعی و آسمیلاسیون کردن زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و هویت و اصالت ملت کورد ، در نهایت در بدترین حالت منجر به آسمیلاسیون و عدم اتحاد تمام عشیره و ایلات قوم ماد ( ملت کورد ) و ضربه هایی سنگینی به ملت کورد و زاگراش نشین ها در طول تاریخ گردید و نمونه آشکار آن آسمیله تر شدن کوردهای اهل تشیع و یارسان و کلهر و لک و خصوصأ اسمیلاسیون کوردهایی لور و بختیاری و …. بوده است. هم تباران قوم ماد بیدار شوید

  35. ملت ایران

    برداران عزیزم متأسفانه بعضی از افراد بدون دانستن هیچ گونه علمی هر سبک که خودشان برتر می دانند سخن میگویند که هیچ گونه اثبات مورد نظر نیست
    سه قبیله ی بزرگ ایران باستان پارس پارت و ماد نام داشتند
    برای اینکه اقوام را دسته بندی کنیم در این بین به چند چیز نیازمندیم یک جغرافیا دو زبان سه ژنتیک چهار مهاجرت
    اما موضوع فعلی ما مربوط به اقوام لر (لر بزرگ.لر کوچک) گیلک ها. کرد ها و… است از لحاظ جمعیت ماد جمعیت بیشتر به دیگر اقوام ایرانی دارد جغرافیا ماد شمال مناطقی کرد نشین آذری نشین لر نشین دارد و از لحاظ جغرافیایی این ها به جا ماندگان ماد هستند
    در زبان شباهت بسیار زیادی بین زبان لری و کردی وجود دارد و آذری باستان هم غیر قابل انکار است که به لری و کردی نزدیک است البته منظور از زبان لری لری چند صده ی پیش است نه لری امروز که تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته این تأثیر به دلیل هم شهری با پارس زبان هاست درباره ژنتیک عرض کنم ریشه ژنتیک تمام ایرانیان از یک جا سر چشمه می گیرد
    البته دورترین ژنتیک نسبت به لر ها با بلوچ ها است نه با کرد ها و ژنتیک ایرانیان نسبت به هم بر می گردد به آخرین اجداد هم به عنوان مثال آخرین جد کرد با آذری ها را حدود ۹ نسل می توان قرار داد با پارس زبان ها ۱۸نسل با بلوچ ها ۱۵نسل و با لر ها نزدیک ۱۱نسل البته به لک که از لحاظ ژنتیکی لر هستند اجداد نزدیک تری دارند
    اما درمود گیلک ها عرض کنم که همان فرزندان لر هستند که همان لر ها دیلم هستند که بعد ها تحت تاثیر زبان مازنی نیز قرار گرفته‌اند و پارسی هم بی تاثیر نیست
    و به زمان ساده بگویم لرها کرد هستند و کرد ها لر هستند این دو قوم به جا ماندگان ماد هستند و زیر شاخه هم نیستند البته که می توان گیلک ها را هم به دلیل اینکه لر هستند از لحاظ ژنتیکی و لر ها گیلک هستند آن ها را ماد خواند و دیگر افراد که نظرات متفاوتی دارند به دنبال سود جویی هستند یا اطلاعات ناقصی دارند