این دومین باره که -از روی ضرورت- دست به چنین کاری میزنم و چیزی شبیه فیلم مستند آماتوری منتشر میکنم. اولین بار فیلمی بود از نخستین نوروزبل پس از دهه‌ها خاموشی و این یکی ثبت یک تجربهٔ حسی-جسمی-سازه‌ای از بقایای خونه‌ایه که بخش مهمی از کودکی‌م اونجا گذشته و پس از مهاجرت پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌م (سلطانعلی شفیعی ثابت و ربابه شفیعی ثابت) به لاهیجان، این خونه چند سالی ساکنین دیگری داشت و بعد برای چند سال متروک موند تا زمان ثبت فیلم و بعدها به کل تخریب شد.
اون روز به همراه چند نفر از فامیل به اونجا رفته بودیم و من در سکوت مطلق و گوشی به دست در لابلای این بدن فرتوت مسیرهایی رو می‌رفتم که در کودکی هزاران هزار بار رفته بودم و لولیده بودم. همین گوشی سونی‌اریکسون تاشویی که تا زمان معین و محدودی توان فیلم گرفتن داشتن دلیل تنها کات این فیلمه وگرنه کل فیلم یکسره گرفته شده.

هم پدرم و هم مادرم هر دو اهل روستای لسکوکلایه (لۊسه‌کلا) هستند و این خونه بخش مهمی از هویت من هم هست. منی که گرچه در شهر زاده شدم و رشد کردم و زندگی می‌کنم اما همیشه از پدرم آویزهٔ گوش کرده بودم که می‌گفت «هرگز ریشهٔ روستایی‌ات رو فراموش نکن» و هرگز فراموش نکردم که از دو رود آب خورده‌م؛ یکی لاهیجان و یکی لۊسه‌کلا. یکی کوهپایه و یکی دریا. باری، این فیلم هم نه با رویکرد پژوهشی یا هنری، ولی با تلاش برای ثبت تمام جزئیات معماری گرفته شده و با فضای حسی و روایی شخصی و بهرحال با روش و سبک ورگانه! D:

بعد از این همه سال (این فیلم در بهار ۲۰۱۱ گرفته شده) از شکل فيلمبرداری و حرکت دوربین و فضای سیاه و سفیدش هیچ پشیمون نیستم. حرکتهای خام و نابلد دوربین گوشی، ازحسرت و سرگشتگی بدن نافیلمبردار بیرون اومده؛ شما ببخشید و این فیلم رو در اینجا ببینید.

»»» ورگ-ه بال بزنين (از ورگ حمایت کنید) «««