وقتی که ورگ را به دلایلی تعطیل کردم، مدیر سایت لاهیگ (امید ساعی) پیشنهاد گفتوگویی اینترنتی را به من داد و متنی که خواهید خواند، نتیجهی این گفتوگوست. مقدمهی سایت لاهیگ بر این گفتوگو را درز میگیرم چون بیشتر تعریف و تمجید و تحویل گرفتن و از این حرفهاست و به همان متن گفتوگو بسنده میکنم. تاریخ این گفتوگو اواخر تیر ماه 1389 در آخرین نفسهای سال 1583 گیلکی است.
• سایت ورگ با چه هدفی و از چه سالی شروع به کار کرد؟
از نؤروز ماه 1579 گیلکی (ماه آگوست سال 2005)؛ یعنی تقریباً پنج سال پیش. هدفش را در نخستین مطلبی که در ورگ با عنوان «پیشاشؤ گب» نوشتم توضیح دادهام. ورگ قرار بوده و هست که پايگاه ادبيات و فرهنگ و «غيره»ی گيلکها باشد. نوعی نشريه چندرسانهای با سردبيری يک فرد.
• سایت ورگ پس از 4 سال و 10 ماه و 10 روز فعالیت، تا اطلاع ثانوی تعطیل اعلام شده است. علت این تصمیم چه بود؟
اجازه بدهید درباره دلایل این تعطیلی چیزی نگویم. اینکه میگویم دلایل، به واقع چند دلیل دست به دست هم داده که ناچار به تعطیلی ورگ شوم. من به زمان اعتقاد عمیقی دارم. گذر زمان خیلی چیزها را روشن خواهد کرد. فعلاً دست به نقد، دلایل شخصی، از جمله مشکلات روحی و مالی و … را از من بپذیرید.
• بازتاب فعالیت ورگ در جامعه را چگونه ارزیابی میکنید و به عملکرد آن چه نمرهای میدهید؟
از بازتابش گاهی احساس غرور میکنم. گرچه با توجه به وضعیت نابههنجار قوممان، این احساس غرور کردنها فقط میتواند دلخوشکنک خودم باشد، چون خیلی باید بیش از اینها کار کنیم. اما از اینکه در بعضی جاها که حتی فکرش را هم نمیکنم، ورگ را میشناسند و یا آن را خواندهاند، کیف میکنم. ورگ توانسته با خودش نوعی فرهنگ ناسیونالیستی را برای برخی از جوانان گیلک به ارمغان آورد. درباره نمره ولی در جایگاه نمره دادن نیستم و هرگز هم از نمره گرفتن و نمره دادن خوشم نمیآمده.
• تولید پادکست و رادیو اینترنتی (هرچند به تعداد انگشتشمار) یکی از ابتکارات شما در سایت ورگ بود. چه شد که به فکر ایجاد جذابیتهای این چنینی در یک رسانه آن لاین محلی افتادید و واکنش مخاطبانتان چه بود؟
پیش از پاسخ، به دو واژه اعتراض کنم. اولی «محلی» است. که من هرگز نفهمیدم چرا ما یا اقوام دیگر ایرانی«محلی» خوانده میشویم؟ آیا چون ما در مقابل متن رسمی که خوانش خود را از فرهنگ و زبان و موسیقی دارد، حاشیه هستیم؟ یا منظور محل یا محلهای خاص است؟ ورگ را گیلکان مازندران و گیلان و تهران و قزوین و عسلویه و برلین و پاریس و استرالیا میخوانند و میشنوند و میبینند. این میانه واژه «محلی» چهگونه این وضعیت را تعریف خواهد کرد؟
واژه بعدی «جذابیت» است. پادکست یا رادیو اینترنتی گیلکی یک جذابیت نبود و نیست. گرچه شاید جذابیت داشته باشد که امیدوارم داشته باشد، بلکه یک ضرورت است. از همینجا میخواهم پاسخ پرسشتان را بدهم که در فقدان رسانههای مستقل قومی و در وضعیتی که شبکه تلویزیونی به اصطلاح استانی باران تیشه به ریشه فرهنگ گیلکی میزند، ضبط برنامههای به شدت غیرحرفهای رادیو گیلک ورگ حتی در حد گامهایی دنکیشوتوار تلاشی است برای گستراندن افق دید مخاطب تا بداند که اگر در تلویزیون و رادیو رسمی نمیتواند موسیقی خوب گیلکی و اخبار و متن ادبی به زبان گیلکی بشنود، تقصیر خودش و زبان و فرهنگش نیست، اشکال در بیسوادی و کوتولگی فرهنگی و خیانتپیشگی است که در جای دیگری جاری و ساری است.
سری جدید رادیو گیلک با سبک جدید و تنوع در برنامه و گویندگان تازه شروع به کار کرده بود که متأسفانه به تعطیلی ورگ برخورد. خوشبختانه مخاطبش هم بد نبود. ولی خوب هم نبود. چون دانلود کردن با اینترنت قطرهچکانی که گاه همان را هم از مردم دریغ میکنند، دل و دماغی برای مخاطب باقی نمیگذارد.
• میزان تأثیرگذاری سایتهای خبری محلی را در تقویت زبان، فرهنگ، آداب و رسوم و نهادینه شدن حساسیتهای بومی و منطقهای چقدر میدانید؟
کاش همانطور که تعداد این سایتها افزایش مییابد، کیفیت کارشان هم افزایش یابد. ولی متأسفانه به دو دلیل این اتفاق نمیافتد یا به کندی میافتد. اول اینکه بیشتر این سایتها جزئی از بازیهای انتخاباتی هستند که با هر موج تبلیغاتی سر و صدا به راه میاندازند و بعد خاموش میشوند و دیگر اینکه نگاهشان به فرهنگ قومی همان نگاه کلیشهای «گیلانشناسی» است. صرف درج چند عکس از زیباییهای گیلان و معرفی پنج تا لغت منسوخ گیلکی و فیلم فلان مراسم در بهمان روستا نه تنها کمکی به فرهنگ قومی ما نمیکند، بلکه ما را به پشت ویترین موزهها میبرد تا فقط به درد تماشا کردن بخوریم که توریستها از ما و زبان و فرهنگمان با موبایلهاشان فیلم بگیرند و ما هم بعد از پایان یافتن وقت اداری[!] و دریافت سهممان از پول بلیط تماشاخانه[!!!] برویم پی زندگی خودمان با همان زبان و فرهنگ و عادات رسمی فارسی.
گرچه برخی از این سایتها با انتشار پیگیرانه اخبار مربوط به وضعیت کشاورزی و صنعت منطقه تلاشهای ارزندهای میکنند. قوم گیلک، چیزی جدای از وضعیت معیشتی کارگران و کشاورزانش نیست. چیزی جدا از ادبیات زنده گیلکیاش نیست. این سایتها باید وضعیت زمینخواری در گیلان و مازندران را رصد کنند، باید اراضی ملی غصب شده را معرفی کنند. باید بر پیوند فرهنگی گیلکان گیلان و مازندران تأکید کنند. باید به معضل زیستمحیطی بپردازند و افشاگری کنند. باید به بیش از 200 هزار نفر گیلک مقیم در قزوین و بیش از همین تعداد در تهران و کرج و جنوب که همه از زور بیکاری از وطن مهاجرت کردهاند بپردازند. باید به مرگ که نه، کشته شدن زبان گیلکی پرداخت. گیلک امروز، این است. نه قابدان و ترشتره و رعنای!
• آیا اصولاً به وجود فضای رقابتی در سطح رسانههای محلی و سایتهای اینترنتی اعتقاد دارید؟
نه! چنین چیزی وجود ندارد. بیشتر فضای رونوشتبرداری است. تولید محتوا خیلی کم است و این بیاعتباری میآورد. ببخشید اگر اینجور مغرورانه میگویم، اما راز موفقیت ورگ ـ اگر موفقیتی بوده ـ یکی تولید محتوا بوده و دیگری احترام به حق مؤلف (در صورت استفاده از منابع دیگر).
• به نظر شما فضای روشنفکری حاکم بر رسانههای خبری ـ تحلیلی، اعم از مکتوب یا آن لاین، تا چه حد با واقعیت دنیای مردم در جامعه همخوانی و انطباق دارد؟
این را باید در میزان فروش نشریات محلی و بازدید از سایتها دید. من زیاد خوشبین نیستم. در اینترنت که متأسفانه «توهم دنیای مجازی» هم اضافه میشود که همیشه خطرناک بوده و هست و نویسنده را در جمع کامنتگذارانش محصور و از جامعه دور میکند.
واقعیت مردم ما، زمینهایی است که مجبورند بفروشند. محصولات کشاورزی است که باعث بدبختیشان شده. بیکاری است که دامن قشر تحصیلکرده و نیروی متخصصش را گرفته. ناهنجاریهای اجتماعی و فشار هر روزه بر جوانان است. تازه این را من میگویم. ممکن است یکی پیدا شود بگوید اینها را بیخود گفتهای که حق هم دارد. من یکی از مردمم. مردم نیستم. به همین دلیل فکر میکنم بهتر است صاحبان رسانهها هم ادعای صدای مردم بودن را کنار بگذارند و با اعتراف به منافع محفلی و گروهی و طبقاتی خود، فعالیت صادقانه داشته باشند.
دیدگاهها
5 پاسخ به “گیلک امروز، قابدان و ترشتره و رعنای نیست!”
ممنون.
ورگ ، تی قدم مبارک . موفق ببی .
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من انچه البته بجایی نرسد فریاد است
ولی چی شا گودن ناله هم نوکونی فیکر کونده لالیم
ممنون از بازگشتتان
سلام،از اینکه شمی سایت زیبا بدم خیلی خوشحال وکتم؛خدا شمه همه قوت بده. اگر شمر مقدور هیسه تقویم گیلکه می وستی ایمیل همره اوسئه بکونین
همیشه شیمی سایت دوست داشتیم و شیمی نظران گیلان وسی دونبال کونم ممنونم از شمان