برچسب: مرکزگرایی

  • ناسیونالیسم در ناسیونالیسم؛ تکه‌هایی پراکنده درباره‌ی گذشته و اکنونِ «رشت» و حواشیِ پیرامونش

    این متن نوشتهٔ سید فرزام حسینی روزنامه‌گار ساکن رشت است که پیشتر در شمارهٔ نهم نشریهٔ قاف (چاپ فومن) چاپ شده و حالا برای بازنشر به وبلاگ ورگ سپرده شده.

    یکم) نوشتار پیشِ رو، درباره‌ی رشت است و نوعی از برخورد ناسیونالیستی با آن، شهری که این سال‌ها و ماه‌ها و روزها، بسیار درباره‌اش شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، شهری که در رسانه‌های رسمی و غیررسمی، جایی برای خودش پیدا کرده و مطبوعات کاغذی و مجازی، صفحاتی را به اکنون و تاریخش –و بیشتر تاریخش البته- اختصاص می‌دهند، و دیده و ندیده، چیزهایی درباره‌اش، درباره‌‌ی «جذابیت‌های پنهان و آشکارش» می‌گویند و می‌نویسند، آیا چنین توجهی، چنین به اصطلاح رسانه‌ای‌شدنی، خوب نیست؟ آیا فرصتی برای رشت، و به‌طریق اولی، اهالی این شهر نیست؟ بگذارید اندکی از مسئله فاصله بگیریم و سپس، دقیق‌تر به آن بازگردیم، بگذارید پیش از آن‌که به استقبالِ ستایش‌های بی‌کران این سال‌ها و ماه‌ها و روزها برویم، کمی عقب‌تر بایستیم و مسائلی را پیرامونِ رشت با هم مرور کنیم.

    (بیشتر…)
  • فارسیختن: ثبت اسم‌های گیلکی، با پیشفرض فارسی

    از اونجایی که هربار در توصیف این پدیده، تکرار عبارت دراز «ثبت اسمهای گیلکی با پیشفرض فارسی» سخته، به خودم گفتم بيا و کلمه ای در توصیف این پدیده بساز و دستکم کار خودت و افراد بعد از خودت رو –که ميخوان دربارهٔ اين پديده بنويسن و فکر کنن- کمی راحت کن. توی گیلکی فعل پریختن به معنی صاف کردن و از صافی و فیلتر عبور دادنه که فرهيختن و فرهیخته و فرهنگ در فارسی رو به یاد میاره. مادهٔ حال/آیندهٔ این فعل مثل اغلب مصدرهای منتهی به ختن/تن (دۊختن/دۊتن/ سۊتن/مۊتن/…) با ج یا ز ختم میشه: پریج. یعنی امرش میشه بپریج و نفی‌ش نپریج! (بیشتر…)