متن مرامنامهٔ اجتماعیون جنگل که نخستین بار در کتاب سردار جنگل ابراهیم فخرایی منتشر شد، متنی است که در این پست خواهید خواهند. درضمن، توجه شما را به متن نقادانهٔ رسول مهربان در مورد این مرامنامه جلب می‌کنم که در پایان متن مرامنامه آورده شده است.

مرامنامۀ جنگل:

آسایش عمومی و نجات طبقات زحمتکش ممکن نیست مگر به تحصیل آزادی حقیقی و تساوی افراد انسانی بدون فرق‌ نژاد و مذهب در اصول زندگانی و حاکمیت اکثریت به واسطۀ منتخبین ملت.

پیشرفت این مقاصد را فرقۀ «اجتماعیون» به مواد ذیل تعقیب می‌نماید.

مادۀ اوّل:

1.حکومتِ عامه و قواء عالیه در دست نمایندگان ملت جمع خواهد شد.

2.قواء مجریه در مقابل منتخبین مسئول بوده و تعیین آن‌ها از مختصات نمایندگان متناوب ملت می‌باشد.

3.کلیۀ افراد، بدون فرق ‌نژاد و مذهب از حقوق مدنیه به طور مساوی بهره‌مند خواهند بود.

4.آزادی تامۀ افراد انسان در استفادۀ کامل از قواء طبیعی خود.

5.الغاءکلیۀ شئون و امتیازات.

مادۀ دوّم: حقوق مدنیه

6.مصونیتِ شخص و مسکن از هر نوع تعرض و حریّتِ اقامت و مسافرت.

7.آزادی فکر، عقیده، اجتماعات، مطبوعات، کار، کلام، تعطیل.

8.هر یک از افراد ملت که به سن 60 سالگی برسد از طرف حکومت حقوق تقاعد خواهد گرفت و در مقابل آن ترویج ادبیات و اصلاح اخلاق جماعت را عهده‌دار خواهد بود.

9.تساوی زن و مرد در حقوق مدنی و اجتماعی.

مادۀ سوّم: انتخابات

10.           انتخابات باید عمومی و متناسب، مساوی و مستقیم باشد.

11.   هر یک از افراد 18 ساله حق انتخاب کردن و 24 ساله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا هستند.

مادۀ چهارم: اقتصاد

12.           منابع ثروت از قبیل خالصه‌جات، رودخانه‌ها، مراتع، جنگل‌ها، دریاها، معادن، طرق و شوارع و کارخانجات جزء علاقۀ عمومی است.

13.           مالکیت اراضی با ملاحظۀ تأمین معیشت عمومی تا حدی تصدیق می‌شود که حاصل آن عاید تولیدکننده شود.

14.           ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمایه.

15.           تبدیل مالیات‌های غیرمستقیم به مستقیم تدریجاً .

مادۀ پنجم: معارف، روحانیت، اوقاف

16.           تعلیمات ابتدایی برای کلیۀ اطفال مجانی و اجباری است.

17.           تحصیلات متوسطه و عالیه برای اطفالی که استعداد داشته باشند مجانی و حتمی است.

تبصره: محصلین در انتخاب هر فنی از فنون آزادند.

18.           انفکاک روحانیت از امور سیاسی و معاشی.

19.           دیانت چون از عواطف قلبیّه است باید مصون از تعرّض باشد.

20.   ضبط و ادارۀ کل اوقاف در دستِ عامه و تخصیص عواید آن‌ها به مصارف عمومی و امور خیریه و صحیّه و تأسیس کتابخانه‌های عمومی.

مادۀ ششم: قضاوت

21.           قضاوت باید سریع، ساده و مجانی باشد.

22.           تبدیل تنبیهات به اصول تکدیری.

23.           حبس مقصّرین به اعمال شاقه باید به مدرسه و دارالتربیۀ اخلاقی تبدیل شود.

مادۀ هفتم: دفاع

24.           ورزش و مشق نظامی برای مدارس ابتدایی و متوسطه، اجباری است.

25.           برای تحصیل فنون نظام، مدارس عالیه تأسیس خواهد شد.

26.   در مقابل تهاجمات ضداصول اجتماعی و تجاوزات کشورستانی، دفاع، از وظایف عمومی و اجباری است.

مادۀ هشتم: کار

27.           ممنوع بودن کار و مزدوری برای اطفالی که سن‌شان به 14 سال نرسیده.

28.   برانداختن اصول بی‌کاری و مفت‌خواری به وسیلۀ ایجاد مؤسسات و تشکیلاتی که تولید کار و شغل می‌نماید.

29.           ایجاد و تکثیر کارخانجات با رعایت حفظ‌الصحّۀ کارگران.

30.   تجدید ساعات کار در شبانه‌روز منتها به 8 ساعت. استراحت عمومی و اجباری در هفته یک روز.

مادۀ نهم: حفظ‌الصحّه

31.           تأسیس دارالعجزه و مریض‌خانه‌های عمومی و مجانی.

32.           رعایت نظافت و حفظ‌الصحّه در مجامع و منازل و مطبخ‌ها و حمام‌ها و کارخانجات و غیره.

33.           انتشار قوانین صحّی در بین عامه.

34.           جلوگیری از امراض مسریه و مسکرات؛ منع استعمال افیون و سایر مواد مخدره.

و اینک به نگاه نقادانهٔ رسول مهربان به این مرامنامه نگاه می‌کنیم:

«…رهبر نهضت جنگل دارای هیچ برنامهٔ مدون و نظریهٔ قابل اعتنایی نبود… [محمدعلی] گیلک می‌نویسد: «جنگلی‌ها پس از ورود روس‌های انقلابی به ایران برای آنکه در مقابل فرقه و مرام کمونیزم دارای مرام و تشکیلات حزبی باشند خود را اجتماعیون نامیدند و این مرامنامه را به اکثریت تصویب کردند که به موقع اجرا بگذارند.» (ص۴۸۹-۴۹۱ خاطرات) …مرامنامه هیچ‌گونه نسبت منطقی با گروهی از ملایان، خان‌های ایلات و عشایری که با میرزا به نام هیات اتحاد اسلام همکاری می‌کردند نداشت… و درواقع آن زمان که میرزا به قدرت اجرایی و ریاست جمهوری گیلان رسید یک بند آن مرام‌نامهٔ خیالی در جامعهٔ گیلان مطرح و اجرا نشد…
این مواد ۳۴گانه اگر هم مخلوق ذهن میرفخرایی نباشد در هیچ مورد از طرف دولت جنگل اعلام و اجرا نشد. در مورد بهرهٔ مالکانه و سهم ارباب و بیگاری و لغو مالکیت بر مراتع و جنگلها هیچ اقدامی به عمل نیامد. طبقهٔ کشاورز، کارگر و زحمتکشان شهری و روستایی به‌هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفتند و بنابراین نسبت به حمایت از میرزا و دولت مستعجل او دست برداشتند…
…چگونه ممکن بود علمای متمرکز در جلسات جنگل که سررشتهٔ کار به دست آنان بود و کسانی چون شیخ حسن آمن، میرزا محمدی انشایی و علم‌الهدا خواسته‌های آنان را اجرا می‌کردند، رضایت به آزادی اندیشه و بیان و قلم دهند، رضایت به لغو و حتا تعدیل بهرهٔ مالکانهٔ اربابی و فتوای مساعد به حقوق کشاورزان و کارگران صادر کنند؟! هیچ اعلامیه‌ای از طرف علمای اتحاد اسلام و یا میرزا در مورد بهرهٔ مالکانه و محدود کردند ساعت کار صادر نشده است.
…نوشتن این ادعا با عنوان ماده ۱۲ که منابع ثروت از قبیل خالصجات، رودخانه‌ها، مراتع، جنگل‌ها، دریاها، معادت، طرق و شوارع و کارخانه‌ها جزو علاقهٔ عمومی است، به آن معناست که همهٔ ثروت‌ها و سرمایه‌های موجود ملی شود و از حالت مالکیت انحةاری سرمایه‌داران، خان‌ها و مالکان درآید و به نفع مردم مصادره شود. این خود شعاری است هم‌تراز با سوسیالیسم، آیا به‌واقع خان‌ها و علمای نهضت جنگل در آن حد و اندازه بودند و اگر میرزا به چنین رویه اقتصادی معتقد بود، دعوایش با حیدرعمواوغلی و حزب عدالت بر سر چه بود؟
…چرا سعداله درویش تحمل چند خطابه و اعلامیه‌های حزب عدالت را نداشت و امر به بستن خانه‌ها، کلوپ حزب عدالت و کندن و پاره کردن اعلامیه‌های حزب عدالت داد؟» (رسول مهربان. نکته هایی درباره ی نهضت جنگل (قسمت پنجم). چیستا سال بیست و ششم اسفند ۱۳۸۷ و فروردین ۱۳۸۸ شماره ۲۵۶ و ۲۵۷)