اشاره: در این مقاله به جغرافیای کوههای اشکور در شرق گیلان و غرب مازندران پرداخته شده است. هدف، ارائه تصویری منسجم و علمی از جغرافیای این منطقه و تبیین نقش ساختمان زمینشناسی و زمینریختشناسی ساختمانی در شکل ناهمواریها و مناظر جغرافیایی اشکور است. چون اشکور منطقهای کوهستانی است، بنابراین تکیه اصلی این مقاله بر جغرافیای کوهستانی و ناهمواریها استوار است. لازم به ذکر است در توصیف جغرافیای طبیعی منطقه، شاید اندکی از مرزهای سیاسی تحقیق فراتر رفته، که دلیل آن پیوستگی و گسترش پدیدههای طبیعی فارغ از مرزهای سیاسی است. به همین دلیل سعی شده برای جلوگیری از ناقص ماندن مطلب، بحث کامل ارائه گردد. از گستردن مطالب به مباحث تخصصی تا آنجا که نگارندگان توانایی داشته، پرهیز شده است و سعی بر این بوده مباحث به طور ساده بیان شود. در منطقه از لحاظ زمینشناختی، سنگهای متعلق به دوران دوم (مزوزوئیک) بخش اعظم رخنمونهای سنگی منطقه را میسازند. گسلها نقش مهمی در شکلگیری و جهت کشیدگی ناهمواریهای منطقه دارند. روند ناهمواریهای منطقه روندی شمالغربی-جنوبشرقی است. منطقه اشکور بدون شک پایتخت کوههای مرتفع گیلان است. تمامی کوههای بالای 3000 متر استان گیلان، به غیر از سه قله بغروداغ، مولوم و ارگنه، در این منطقه جغرافیایی قرار دارند. از ویژگیهای ناهمواریهای این منطقه، وجود تودههای کوهستانی منفردی است که با درههای عمیقی از یکدیگر جدا شدهاند. وجود این تودههای کوهستانی، نقش مهمی در مناظر و چشماندازهای جغرافیایی و بومشناختی منطقه دارند. وجود تنوع توپوگرافیک و همجنین تغییرهای شدید ارتفاعی، سبب تنوع زیستی در این منطقه شده است. به دلیل تغییرهای شدید وضعیت توپوگرافی، تنوع آبوهوایی و توان بومشناختی بالای منطقه و دور از دسترس بودن بخشهای کوهستانی آن، بسیاری از محدود ذخایر ژنتیکی و زیستی رشته کوه البرز در محدوده سیاسی استان گیلان، در این منطقه وجود دارند. از جمله ذخیرهگاههای جنگلی چون درختان زربینِ گرمابدشت و درختان ارس اشگرسر و وجود گونههای جانوری شاخصی چون کل و بز و… توزیع جغرافیایی سکونتگاههای انسانی نیز تابع وضعیت غالب چشماندازهای کوهستانی خشن منطقه است. معیشت مردمان این سرزمین در طی قرون متمادی در سیطرهی این جغرافیای خشن، اما پرنعمت قرار داشته است.
موقعیت منطقه مورد مطالعه
اشکور منطبق بر مناطق کوهستانی شرق گیلان در شهرستان رودسر و بخشهایی از غرب مازندران در شهرستان رامسر است. عمده محدودهی سیاسی این منطقه جغرافیایی منطبق بر حوزه آبریز پلرود، بزرگترین رودخانه داخلی استان گیلان است. این منطقه شامل بخشهایی از پنج دهستان ِاستان گیلان به نامهای سیاهکلرود، رحیمآباد، شوئیل، اشکور علیا و سیارستاق ییلاقی و دهستانِ مربوط به استان مازندران، یعنی اشکور رامسر است.
زمینشناسی منطقه اشکور
از ویژگیهای زمینشناسی منطقه نبود رخنمونهای سنگی دوران پرکامبرین و محدود بودن سازندهای دوران پالئوزوئیک زیرین به بخش جنوبی مناطق ارتفاعی، در حوالی خطالراس اصلی رشته کوه البرز است. هیچگونه رخنمونی از سنگهای متعلق به دورههای اردویسین، سیلورین و دونین در این گستره دیده نشده است. رخنمون سنگهای پالئوزوئیک بالا در منطقه بیشتر نتیجه عملکرد گسلهای بزرگ است و برونزد آنها به صورت نوارهای موازی با روند گسلهای اصلی است. سنگهای پالئوزوئیک بالا دارای رخنمون قابل توجه هستند. سنگهای متعلق به دوران دوم زمینشناسی شامل سنگهای دورههای تریاس، ژوراسیک و کرتاسه بخش اعظم رخنمونهای سنگی منطقه اشکور را تشکیل میدهند. سازند شمشک[۱] تریاس بالا، بخش وسیعی از زمینهای منطقه اشکور را به صورت پهنهای شمالغربی-جنوبشرقی تشکیل میدهد و شامل مناطق وسیعی در اشکور بالا، حوزهی آسمانرود، تکامجان، بخش مهمی از بخش غربی دره پلرود در منطقه شوئیل و همچنین حوزه چاکرود را در بر میگیرد. در دامنههای شمالشرقی و غربی کوه سماموس، این مجموعه را کنگلومرای تودهای با نام ِسازند جواهرده [=جؤرده] تشکیل میدهد که بخشهای میانی آن سن ژوراسیک زیرین–میانی دارند. این سازند در دامنههای جنوبشرقی کوه سماموس (مناطق ارتفاعی اطراف جواهرده [=جؤرده]) و بخش مهمی از سرشاخههای اصلی رودخانه چالکرود در جنترودبار، دامنههای جنوبغربی، بخشهای وسیعی از حوزه کاکرود را تشکیل میدهد. در کرتاسه بالایی فعالیتهای آتشفشانی گستردهای به ویژه در بخشهای مرکزی و شمالی منطقه صورت گرفته است. در برخی نقاط این فعالیتها در آغاز بیشتر به صورت آذرآواری بوده است و سپس سنگهای گدازهای با گسترش زیاد پدیدار شدهاند. این رسوبها به صورت باندی شرقی-غربی در دامنه شمالی کوه سماموس از «تمشه کوه» تا «جؤردشت»، تا حوالی روستای «گوسفند گویه» ادامه پیدا کرده و سپس تقریبا بخش وسیعی از مناطق سمام از این سازند تشکیل شده است. در کرتاسه پایانی آغاز جنبشهای کوهزایی هم ارز فاز لارامید، سبب بالاآمدگی منطقه همراه با چینخوردگی و گسلش شده است. در اواخر دورهی ائوسن، در پی رویدادهای جوان آلپی، منطقه برای همیشه از آب بیرون آمده و شرایط قارهای در آن حاکم شده است. آنچنان که سنگهای دورهی اولیگوسن در منطقه دیده نمیشوند. از نهشتههای مشخص دوره کواترنر در منطقه رسوبهای یخچالی و مجاور یخچالی در مناطق کوهستانی مرتفع همچون خشچال، بزابن، کوه سماموس و دیگر مناطق ارتفاعی بالای 3000 متر منطقه است (سرور و همکاران، 1385، سرور و همکاران،1388و فریدمجتهدی،1390). در حال حاضر، در مناطق مرتفع بالای 2000 متر، شرایط فرسایشی مجاور یخچالی حاکم و فرایندهای هوازدگی مکانیکی و تا حدودی شیمیایی فعال هستند.
زمینریختشناسی ساختمانی منطقه اشکور و نقش آن در شکلگیری ارتفاعات
به دلیل تاثیر فازهای کوهزایی مختلف شاهد شکلگیری ساختمانهای تاقدیس و ناودیس و انواع گسل و عوارض پستیوبلندی ناشی از آن در منطقه هستیم. بزرگترین تاقدیس و عارضه توپوگرافی که در منطقه خودنمائی میکند، تاقدیس سماموس است، که در بخش شمالی منطقه قرار گرفته است. این تاقدیس شکلدهنده کوه سماموس است. تاقدیس سماموس از نوع تاقدیسهای مرکب است، به طوری که درون آن چینهای دیگری وجود دارد. از جمله ناودیس سیپشت، سماموس و سیسرا. از دیگر تاقدیسهای منطقه میتوان از تاقدیس کوشکوه، للهکی و… نام برد. دیگر ساختمانهای زمینشناسی که نقش مهمی در شکلگیری توپوگرافی منطقه اشکور دارند، گسلها هستند. گسلهای راندگی نقش مهمی در روند ناهمواریهای و شکلگیری کوههای منطقه دارند. به طوریکه روند ناهمواریها در منطقه تقریبا همجهت با روند کلی گسلهای سراسری شمالغربی-جنوبشرقی است. از میان انواع گسلها، میتوان از گسلهای لوسرا، گسل راندگی سماموس، گسل شوئیل، گسل زرینرجه، گسل وربن، گسل بزاکوه و جنوبیترین گسل سراسری منطقه اشکور، یعنی گسل راندگی سفیدخانی نام برد. از دیگر گسلهای مهم این منطقه گسل شمال و جنوب خشچال است. روند کلی ناهمواریهای منطقه اشکور، تحت تاثیر گسلهای راندگی عمدهای است که در طی فازهای کوهزایی در منطقه ایجاد و در شکلدهی به توپوگرافی پیچیده این منطقه از استان گیلان نقش مهمی بازی مینمایند.
جغرافیای ناهمواریهای اشکور
در منطقه اشکور، هفت تودهی کوهستانی عمده و به نسبت منفرد وجود دارد که چهره غالب و مسلط ناهمواری را در مناطق تحت تسلط خود، شکل میدهند. این هفت مجموعه شامل خشچال در منتهیالیه جنوبی، آرنگ و نفتچاک در جنوبغربی، خرمدشت در غرب، سماموس در شمالشرقی و بزابن و بلور در جنوبشرقی هستند.
خَشچال
کوه خشچال بلندترین قلهی منطقه اشکور است. قلهای با ارتفاع 3917 متر که در منتهیالیه حوزه آبریز پلرود قرار گرفته است. موقعیت این کوه برابر با “58´32 °36 عرض شمالی و”38 ´30 °50 طول شرقی است. این کوه یکی از قلههای معروف البرزغربی نیز محسوب میشود. خطالراس آن روندی شمالغربی-جنوبشرقی دارد. خشچال که جزء دیواره اصلی البرز است با روندی شمالغربي در مرزِ دو استان مازندران و قزوین و در جنوب شهرهای رامسر و رحیمآباد و جنوب روستاهای لج و میج قرارگرفته است. آبادیها و روستاهای اُوان، زواردشت، پرندج و کوچنان در دامنههای جنوبی این کوه واقع شدهاند. دو خطالراس از قله خشچال انشعاب یافته، یک خطالراس با جهت شمالغربی شامل قلههای غریبهگور، سُراش، هفتخانی و شَمبل میشود که تا روستای میج امتداد یافته و خطالراس دیگر با جهتی شرقی و سپس شمالی، شامل کوههای پلهمدشت و کوه بلور میشود که تا جنوب ِروستاهای لگا و لاکتراشان در دره چالکرود امتداد یافته است. ادامه خطالراس خشچال به سمت شمالغربی به بخشی از مهمترین کوههای اشکور ختم میشود. کوههای سراش 3587 متر، هفتخانی 3627متر، تویچال 3374 متر و کوه آرنگ با ارتفاع 3369 متر که با یال طولانی و مرتفع خود چشمانداز مسلط کوههای اشکور، در جنوب روستاهای سپارده، یازن و نارنه را شکل میدهد. ادامه یال آرنگ به کوه سرکلامگاه میرسد، پس از کوه سرکلامگاه، یال آرنگ با تغییر جهت به شمالشرقی و با کاهش ارتفاع 300 متری به توده کوهستانی نفتچاک متصل میشود. از روی همین گردنه اتصالدهنده این دو کوه، جاده سپارده-ویار( الموت) میگذرد. همچنین از کوه هفتخانی یالی با جهت شمالی تا جنوب روستای نداک کشیده شده که به کوه نمازگاه به ارتفاع 2845 متر ختم میشود. زیارتگاهی بر روی کوه نمازگاه قرار دارد. جنس سنگهای کوه خشچال از تنوع برخوردار است. سازندهای روته (آهک چرتدار)، دورود (ماسه، شیل و آهک-ماسهای)، شمشک، و سنگهای گدازهای و آذرآواری خاکستری تیره، به ترتیب دامنههای شمالی کوه خشچال را تشکیل میدهند. نشانههای از وجود یخچالهای دورهی پلئیستوسن در دامنه شمالی و اطراف قلهی خشچال به صورت سیرکهای یخچالی و گسترش وسیع قطعههای یخرفت در آن مشاهده شده است (سرور و فریدمجتهدی، 1390). وجود دیواره گسلی-یخچالی در دامنه شمالی، به همراه واریزههای ریزشی پای آن، سیرکهای یخچالی و یخرفتهای باقیمانده ِ آن، چهره ظاهری خطالراس شمالی کوه خشچال را شکل میدهد. این توده کوهستانی مرز تقسیم آب بین حوزههای اُوان و خشچال (زیرحوزههای الموترود) و رودخانههای دوروال و نوشا به ترتیب زیرحوزههاي رودخانههاي پلرود و دوهزار است. چشمههای «سامانچشمه»، «سعدالله چادرمنزل»، «تندوره»، «هفتچشمه» در دامنه شمالی خشچال قرار گرفتهاند. آبشار زیبای میج در درهی خشچال در شمال کوه خشچال قرار گرفته است.
آرنگ
با ارتفاع 3369 متر با یال طولانی و مرتفع خود، چشمانداز مسلط کوههای اشکور، در جنوب روستاهای سپارده، یازن و نارنه را شکل میدهد. موقعیت آن برابر با “36 ´35 °36 عرض شمالی و “49 ´23 °50 طول شرقی است. ادامه یال آرنگ به کوه سرکلامگاه میرسد، پس از کوه سرکلامگاه، یال آرنگ با تغییر جهت به شمالشرقی و با کاهش ارتفاع 300 متری به توده کوهستانی نفتچاک متصل میشود. کوه جزء خطالراس البرز غربی است. جهت کشیدگی آن شمالغربی-جنوبشرقی است. به دلیل شیب زیاد، وجود صخرهها و پرتگاههای سنگی دردامنه شمالی آن، منظر شمالی آن بسیار خشن و پرشیب مینماید. روستاهای سپارده، یازن، نارنه و نَداک به ترتیب از جهت شمالغربی به سمت جنوبشرقی در دامنههای شمالی آن قرار گرفتهاند. آبادیهای بایزهرود، سفیدآب، عباسک و روستای یارود ِالموت در جنوب این کوه قرار گرفتهاند. سراهای چوپانی «نیشهر»، «لزنچاک»، «کوهبن»، «خشکهسل»، «سدیسر» و «جارکول» در دامنههای شمالی آن قرار گرفتهاند. گردنه مشهور «پیازچاک» در جنوبشرقی قله آرنگ در کنار قله تویچال قرار گرفته است. جنس زمینهای این کوه از آهک ضخیم لایه خاکستری تیره دورهی پرمین است. شاخههایی از رودخانه پلرود از دامنه شمالی این کوه به آبراهه اصلی آن میپیوندند. رودخانههای «بایزهرود» و «شنگلرود» از دامنههای غربی و جنوبی آن به رودخانه الموت از شاخههای رودخانه شاهرود میریزند. چشمههای «سدیسر»، «ترجه لات چشمه»، «کوهبن»، «لزنچاک»، «خربارگیر»، «کوهبننیشر» در دامنههای شمالی این کوه قرار گرفتهاند.
نَفت چاک
این کوه زیبا یکی از قلل بالای 3000 متری منطقه اشکور است. موقعیت آن برابر با “50° 18’ 05 عرض شمالی و 36° 40’ 01” طول شرقی است. ارتفاع بلندترین قلهی آن برابر با 3004 متر است. از کوه گونهکول، یالی در راستای جهت شمالغربی-جنوبشرقی به تودهی بزرگ نفتچاک میرسد، ویژگی نفتچاک حالت فروافتاده و به نسبه هموار و طولانی محور اصلی آن است که تا کوه آب انبارکش مسلط به خمش ورودی جاده ویار به سپارده به سمت گیلان، امتداد یافته است. علیرغم شیب به نسبه هموار روی محور ِ کشیدگی این کوه، از دو جبهه شمالی و جنوبی به پرتگاههای سنگی و پرشیب ختم میشود. مناظر آن شکلی به نسبه مشابه کوه درفک را به ذهن متبادر میسازد. بنابراین دارای چندین قله در شمال 2885 متر، جنوبغربی 3004 متر، غربی 2925 متر و شمالشرقی 2958 متر است. روستاهای لشگان، لزر، گوگاه، کشایه، پرویزخانی، کُلِرود، چکرود به ترتیب از جنوبشرقی به سمت شمالغربی در دامنههای شمای نفت چاک قرار گرفتهاند. روستای «ویار» ِالموت در دامنه جنوبغربی آن قرار دارد. سراهای چوپانی شاهنشین، در منطقه فروافتاده نفتچاک قرار گرفته است. رودخانه «کلرود» ازشاخههای رودخانهی پلرود و رودخانهی «وگل» از شاخههای رودخانهی الموت از دامنههای جنوبی آن سرچشمه میگیرند. چشمههای «شیرخانی»، «سیسرا»، «سیاهخانی»، «کشکهسنگ»، «مئنلنگه»، «خونیدره»، «شاهنشین»، «جؤرسهرود»، «سریدر»، «خورتهمازی»، «ملجاخانی» از جهت شمالغربی تا جنوبشرقی در دامنههای شمالی و چشههای «دلگایی»، «گلیزره»، «آبانبارکش» در دامنهی جنوبی آن قرار دارند.
خرمدشت (کالیسی)
کوه خرمدشت یکی از مهمترین عوارض توپوگرافی در منطقه غربی اشکور هممرز با مناطق جنوبشرقی دیلمان است. این کوه که نمای برفگیر آن در سوی جنوبشرقی در مناطق ارتفاعی دیلمان خودنمائی میکند به اسامی مختلفی خوانده میشود. نام اصلی بلندترین قله آن، خرمدشت است. با این حال در میان برخی از کوهنوردان به اشتباه شیرکوه خوانده میشود. برخی از مردم محلی به دلیل اهمیت سرای چوپانی «وره کوه»، آنرا ورهکوه میخوانند. علاوه بر این به دلیل اینکه در خطالراس طولانی این کوه قلهی دیگر به نام کالیسی وجود دارد، گاه به نام کالیسی نیز شناخته میشود. موقعیت آن برابر با “12´41 °36 عرض شمالی و “49 ´11°50 طول شرقی است. این کوه در منتهیالیه دهستان شوئیل در منطقه اشکور قرار گرفته است. بزرگترین توده کوهستانی منطقه خود است و ارتفاع آن 3447 متر میباشد. بزرگترین سکونتگاه انسانی روستای لسبو میباشد که در دامنههای شمال آن قرار گرفته است. علاوه بر آن آبادی کوچک شیرکوه نیز در حاشیه روستای لسبو در مسیر این کوه قرار دارد. خرمدشت جزء دیواره اصلی رشته کوه البرز با دره الموت محسوب میشود. از شمال غرب به سمت جنوب شرق سراهای چوپانی «گه کلام»، «اج داران»، «کوکرگردن»، «سیسر»، «وره کوه»، «جؤرآموته» و «گورهخانی» در رخ شمالی آن قرار گرفتهاند. همچون کوه نفتِچاک دارای خطالراسی کشیده با جهتی شمالغربی-جنوبشرقی است. جهت خطالراس آن شمالغربی-جنوبشرقی است که در انتهای شمالغربی به کوه زرینه میرسد و ادامه یال آن به دره رودخانه وگل که در دره آن روستاهای ویار و هیر رازمیان الموت قرار گرفته، میپیوندد. یال دیگری از آن با جهت شمالشرقی به کوه گونهکول (معروف به گونکول) به ارتفاع 3000 متر متصل میشود، این محل یکی از محلهای عمده ارتباطی مابین گیلان و قزوین در ایام قدیم محسوب میشده است (ستوده،1374 و رابینو، 1374). ادامهی یال کوه گونهکول به کوه پیلهمالگه (2770 متر) و گردنهی زورسوگردن (محل ارتباط روستای زبران و سرده) و سپس کوه سواتهکوه (صلوات کوه) 2856 متر میرسد. کوه سواتهکوه یکی از کوههای معروف منطقه شوئیل و دارای موقعیتی ممتاز است. زیارتگاه سام و لام بر روی این کوه قرار گرفته است. صخره معروف سفیدتله در دامنهی جنوبی آن مشرف به روستای سرده است. سواته کوه در میان روستاهای زبران، پیآغوزبن، سرده و نیاسن و سزرود قرار گرفته است. از کوه گونهکول یالی در راستای جهت شمالغربی-جنوبشرقی به تودهی بزرگ نفتچاک میرسد. خرمدشت از سرشاخههای اصلی رودخانه چاکرود است که دو رودخانه مهم آن یعنی میارخبن و ریاب از آن سرچشمه میگیرند. از دیگر کوههای منطقهی شوئیل در اطراف کالیسی میتوان از کوه «گهکلام» در جنوب روستاهای چاکان، هسیکوه، ریسن، راسران و زرد تله در جنوب روستای وربن نام برد. کوه دیگری نیز به نام قلاکوتی مابین روستاهای لسبو و شفیعآباد قرار گرفته است، که دلیل این اسم آثار قلعه تاریخی روستای لسبو است که در روی آن ساخته شده است. کوههای زرینه و کلمازی از دیگر کوههای واقع در دامنهی شمالی این کوه هستند.
سُماموس
دومین قله بلند منطقه اشکور کوه سماموس است که معروفترین قله این منطقه نیز محسوب میشود. یکی از دلایل این شهرت، این مساله است که این کوه بلندترین کوه استان گیلان محسوب میشود. ارتفاع آن 3703 متر است. موقعیت قله آن برابر است با ” 26 ´50 °36 عرض شمالی و” 03 ´ 23 °50 طول شرقی. این کوه در مرز با استان مازندران واقع شده است. سماموس، دارای دو قله به نامهای کوچِ سماموس و پیلِ سماموس است. بنای یادمانی در روی قله این کوه به نام سید علی سمام قرار دارد (فرید مجتهدی،1389) و همچنین زیارتگاه دیگری بر یال غربی آن بر روی قله سیپشت (یا کوچِ سماموس غربی)، در شمال گوسفندسرای سرچاک قرار دارد. شهرهای رحیمآباد، واجارگاه، رامسر به ترتیب از غرب به شرق در دامنه و پایکوههای شمالی آن قرار دارند، در دامنههای آن روستاهای زیادی قرار گرفته است، روستاهای جؤردشت در شمال، لیما، لیماگوابر، کاکرود و پرچکوه در غرب، یاسور، ویشکی، جؤرده در جنوبغربی و روستاهای نمکدره، سده، جندهرودبار (جنترودبار)، گرسماسر و جؤرده در شرق و جنوبشرقی آن قرار دارند. علاوه بر این روستاها دهها سرای گالشی و ییلاقی معروف بر روی یالها و خطالراسهای این کوه قرار دارند که از مهمترین آنها میتوان از، سراهای گالشی چون لپاسر، داغوله، ریزینهبن، میانکلام، ازاردره، مینخانی، سَرچاک، تَکلش، سیپشت، لزنهچاک و هفتخانی که از مجموعه ییلاقهای جنوب و شرق کوه سماموس هستند و همچنین در دامنه شمالی از غرب به شرق میتوان از ییلاقهای راشه، وَنهسان، جُومهکونه، علمسرا، جؤرکلامچال، اسپیتلهبن، زونوگویه، چنارچال، دورگهدشت، اِسلوار، سهسرلات، کیلاشپشته، روگانی، سوتهپشته، کلکوه، مینسرا، زرکموس نام برد. در توده کوهستانی سماموس، صخرههایی وجود دارد که به دلیل شکلشان دارای شهرت هستند، که میتوان از شیرکش در مسیر جؤردشت به توکهسر در حوالی قله سماموس، گیشهتله و نقارهتله در خطالراس جنوبغربی چنارچال و شیرکش در شرق قله سماموس در شمالغربی روبارکش نام برد. از لحاظ ساختمان زمینشناسی کوه سماموس، یک تاقدیس مرکب است که بخش غربی آن توسط گسل سماموس تحت تاثیر قرار گرفته است. جنس سازندهای زمینشناسی کوه سماموس از عوامل تاثیرگذار در شکلگیری توپوگرافی این کوه است. سازندهای آهک خاکستری تودهای همراه با ماسهسنگ، کنگلومرا و آهک شکلدهنده پرتگاههای عظیم سنگی در تمامی خطالراس دامنههای غربی کوه سماموس، بهویژه در شرق روستاهای لیماچال، ترپو، آبدَبوچال و شمال کاکرود و حتی تمامی دامنه جنوبی توده سماموس است. به دلیل غلبهی سازندهای آهک تودهای دورههای ژوراسیک و کرتاسه در دامنه جنوبی و توسعه انحلال آهک در این محدوده، شاهد شکلگیری درههای کانیونی در این بخش از دامنه کوه سماموس هستیم. که از معروفترین آنها دره «شیلیسرا» در مسیر آبادی پسکلاسی به دشت لپاسر است. بنابراین بخشهایی از دامنههای سماموس به پرتگاههای صخرهای ختم میشود. این مسئله علیرغم وجود یالها و زمینهای به نسبه هموار در جنوب قله سماموس است. بنابراین از دید کلی، تودهی کوهستانی سماموس حالتی فلات گونه را برای بیینده تداعی مینماید. جنس سازندهای بدنه اصلی کوه سماموس آهکهای تودهای خاکستری تا کرم رنگ مربوط به دورهی ژوراسیک است. در دامنهی شمالی کوه سماموس مجموعهای از سنگهای آتشفشانی خاکستری تا سبز تیره رنگ مربوط به دورهی کرتاسه است. این سازند به صورت باندی سراسری در دامنههای شمالی سماموس کشیده شده است. از مهمترین تشکیلات زمینشناسی که مختص به مناطق اطراف کوه سماموس است، سازند جواهرده (جؤرده) است که از مجموعه سنگهای کنگلومرای دورهی ژوراسیک تشکیل شده است و به صورت دو پهنه مجزا یکی در دامنههای جنوبغربی (از روستای لیما تا روستای پرچکوه) و دیگری دامنههای جنوبشرقی، در ارتفاعات اطراف روستا جواهرده رامسر است که به ویژه مجموعه ناهمواری و یالهای دست چپ این روستا را در بر میگیرد. بر روی توده کوهستانی سماموس قلههای بسیاری وجود دارد که گاه دارای اسم هستند و برخی نیز اسم ندارند. از جمله این قلهها میتوان از لزنا چاک، 3349 متر در شرق، کوه سوتهسرا، 3123 متر و هفتخانی،3064 متر در جنوب و جنوبغربی، کوه ألیه، 3117 متر و سرخˇتله 2778 متر، در غرب و کوههای کشکدره، 2744متر، شیرپشته، 3022 متر، ریزینهبن 2988، توکهسر، 3332 متر، گیشهتله و نقاره تله در شمالغربی و شمال هستند. از کوه سماموس یالهای با جهتهای گوناگون به سمت سواحل دریای کاسپین امتداد یافته که قلل و مناطق ییلاقی بسیاری روی آن قرار گرفتهاند. یکی از این یالها یالی است که از قله سماموس ابتدا به سمت شمالشرقی کشیده شده و سپس دو شاخه میشود. پس از رسیدن به کوه کوچِ سماموس شرقی دو شاخه میشود. یک شاخه، یالی با جهت شمالشرقی است که با تعداد زیادی قلهی جنگلی به سمت ِجلگهی حوالی رامسر میرود. دیگری با سمت جنوبشرقی به سمت مناطق ییلاقی جنترودبار میرسد. شاخهی شمالشرقی عبارت است از 3578 متر، وژک 2522 متر، ارکسر 2410 متر، پشتاور 2128 متر، ایلمیلی 581 متر. شاخهی جنوبشرقی شامل قلههای سه براره 2972 متر، رستمسر 2583 متر، در این محل، پس از روستای گرسماسر به سمت جلگهی رامسر ادامه مییابد. در شاخهی شمالشرقی پیشگفته، از کوه ارکسر شاخهای دیگر با جهت شمال به سمت جلگهی قاسم آباد امتداد مییابد و کوههای تمشهکوه 2190 متر و گیشار با ارتفاع 848 متر بر روی آن قرار دارند. رودخانههای سموش، اژدهارود، خشکهرود، کوکورود، سواورود (صفارود)، چالکرود، پلرود، آسمانرود از این کوه سرچشمه میگیرند. از چشمههای معروف این کوه میتوان از «ناصرهدشت» در جؤردشت، «روزگلی چشمه»، «پولکشچشمه» و «ملیجهخون» در «دورگهدشت»، «سیاهچشمه» و «چشمه لپاسر» در لپاسر، «آسمانرود» دلیجان، «برتل»، در جؤرده رامسر، «گیاش» در نمکدره و «سامانگهچشمه» در حوالی توکه سر، نام برد.
بُزابن
کوه بزابن با “10´41°36 عرض شمالی و “9 ´25 °50 طول شرقی در جنوبشرقی گیلان در مرز با استان مازندران واقع شده است. با ارتفاع 3322 متر، یکی از مرتفعترین کوههای منطقه اشکور است. این کوه به دلیل شکل خاص و برافراشتهاش مورد توجه قرار میگیرد. به دلیل همین شکل خاص و تودهایاش، به سمت شمال و جنوب ارتباطی با مجموعه کوههای اطراف ندارد و قلهی آن به دلیل تجمع دیوراههای صخرهای غیر قابل دسترس به نظر میرسد. روستاهای گیری، کت در دامنههای غربی و تکامجان، لیاسی، چاکل در دامنهی شمالی آن واقع شدهاند. از سراهای چوپانی و مناطق معروف اطراف آن، هدایتخانچاک، هدابونچاک، لتهکه، گلباغ، لرهچاک، پیشچاک، کوبون، مندهچال، الشکه، رَتهتلهسر و زورو است. همچنین یالی که از این کوه به سمت روستای چاکل کشیده شده، شامل مناطقی چون پرسهگولی، مرگلیم و تلاسر است. خطالراسی به سمت شمال حلقه اتصال آن به تودهی کوهستانی سماموس است و قلل مشهوری بر روی آن قرار دارد که به ترتیب عبارتند اروستلهسر، سیاهرَزه، اشگرسر، سورچومرجه که تا کوه یالبکت (رستمتله) امتداد یافته است. ادامه این یال پس از فروافتادگی منطقهی لپاسر به صورت یالی شمالیغربی-جنوبشرقی، پس از قلههای دوبندک، لزنهچاک، به قله سماموس میرسد. زیارتگاه میرخلیل در شمال روستای گیری، بر روی یال جنوبغربی بزابن قرار گرفته است. دامنههای شمالی آن توسط رودخانه ولنی و دامنههای جنوبی آن توسط رودخانه «زورو» زهکشی میشود. رودخانه زورو یک رودخانه فصلی است. چشمههای زیادی در رخ شمالی آن وجود دارند که میتوان از جنوبغربی به شمالشرقی از این چشمهها نام برد. «جیرسره چاکان» در کنار بقعه میر خلیل، «جیرچاله»، «هربوسان»، «لتهکه چوشمه»، «جؤرکلاردی»، «اروستلهسر» و…
بلور (سفیدکوه)
این كوه با ارتفاع 3431 متر در انتهای درّهی رودخانهی پلرود (درّه اشکور) که به جؤراشکور (جؤر ولایت) معروف است، قرار گرفته و مردم منطقه ارادت خاصی به آن دارند. موقعیت آن برابر است با “52´37°36 عرض شمالی و “48´31°50 طول شرقی. آخرین روستای درّهی اشکور که در پای این کوه قرار دارد، روستای میج و در درّهی چالکهرود رامسر، روستای ییلاقی لاکتراشان است. سراهای چوپانی نرمدشت، جؤر کورهسر، سیاه گو، میان دشت در دامنههای شمالی و شمالشرقی آن قرار دارند. زیارتگاهی بر روی قلّه کوه واقع است و در کنار آن محلی برای زائران ساخته شده است. به این زیارتگاه شاهسفیدکوه میگویند. سفیدکوه به وسیلهی کوههای اِرِسوج، لاکِرِه، تَنورهکَش، میاندشت، پیلارتبار، ناشمین و اِريِه احاطه شده است. بلور (سفیدکوه) از نظر ساختمان زمینشناسی، ناودیس برگشته (معلق) است، جنس سازندها و سنگهای تشکیلدهندهی خطالرأس کوه از سنگ آهک با رنگ خاکستری روشن دورهی کرتاسه تشکیل شده است، اما بدنهی کوه از سازندها و سنگهای گدازهای و آذرآواری خاکستری تیره تا سیاهرنگ دوره کرتاسه است. همین تباین شدید رنگِ سازندهای زمینشناسی سبب شده این کوه به رنگ سفید تا کِرِم خودنمایی کند و به نام بلور و سفیدکوه خوانده شود. این کوه در مرز دو حوزهی رودخانهی لاکتراشان از زیرحوزههای رودخانهی چالِکهرودِ رامسر و سرشاخههای حوزهی رودخانهی پلرود واقع شده است. دریاچهی در دامنهی شمالشرقی این کوه قرار دارد.
توضیح دربارهی جدول بالا: در ارائه رقم ارتفاع کوههای اشکور سعی گردیده است از ارقام ارتفاعی که در نقشههای توپوگرافی سازمان نقشهبرداری و سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، به عنوان متولی و منبع این امر استفاده گردد. تا از دادن رای شخصی که برگرفته از دستگاه موقعیتیاب ماهوارهای (GPS) است، خودداری شود.
پانویس:
۱. این سازند از تناوبی از سیلتستون، شیل، ماسه سنگ و کنگلومرا تشکیل شده است.
منابع
*سرور، جلیلالدین، فرید مجتهدی، نیما، شواهد پدیدههای یخچالی کوهستانی پلئیستوسن در ارتفاعات بزابن و بزاکوه (شرق گیلان)،فصلنامه سرزمین،سال سوم،شماره 12، زمستان 1385، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات.
* سرور، جلیلالدین، فرید مجتهدی، نیما، شواهد ريختشناسي(ژئومورفولوژی) يخچالي کواترنري در البرز غربي: دامنه شمالي کوه سيالان، جغرافیاو توسعه،سال هشتم،شماره 18،تابستان 1389،دانشگاه سیستان و بلوچستان.
*سرور، جلیلالدین و فریدمجتهدی،نیما، شواهد ريختشناسي يخچالي کواترنري در البرز غربي: دامنه شمالي کوه خشچال، مجله جغرافیایی سرزمین، دوره 8، شماره 31، صص 67-51.
*فریدمجتهدی،نیما،(1388)،کوه بلور،ماهنامه گیلهوا(فرهنگی،هنری و پژوهشی)،سال هجدهم،شماره 106،مهر و آبان 1388.
*فریدمجتهدی،نیما،(1391)،کوههای گیلان، دانشمنامه فرهنگ و تمدن گیلان، نشر فرهنگ ایلیا.رشت.
*فریدمجتهدی،نیما، اسعدیاسکوئی، ابراهیم، سلیمپور، مسعود،(1391) اطلس کوههای گیلان، نشر فرهنگ ایلیا.رشت.
*فریدمجتهدی،نیما، اسعدیاسکوئی، ابراهیم، سلیمپور، مسعود(1391)، نقشه کوههای گیلان، نشر فرهنگ ایلیا، رشت.
*سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، نقشههای توپوگرافی 1:50000، جواهرده l6063، دیلمان l 5963، رامسر lv 6163، رودسر ll 6064، لاکتراشان lll 6163، ملکوت lv 6063 ، هیر lll 5766، هیر ll 6063.
*سازمان زمینشناسی کشور، نقشههای زمینشناسی 1:100000 منطقه گیلان، لنگرود، جواهرده، رامسر.
*سازمان زمینشناسی کشور، نقشههای زمینشناسی 1:250000 منطقه گیلان، قزوین-رشت E 3 4
*مشهدی، پرویز (1392)، بومشناخت البرز شمالی، دفتر اول، از دره سفیدرود تا دره رود سه هزار، انتشارات معین، تهران.
ایمیل نویسندگان:
nima.fm@gmail.com
pouya.taghipour@gmail.com
دیدگاهها
13 پاسخ به “جغرافیای ناهمواریهای اشکور”
1- اشکور شامل شهرستانهای املش و بخشهایی از سیاهکل هم می شود. اگر بخشهای غربی تر در مجاورت رودبار را نادیده بگیریم (مانند کلشتر) از شرق نیز اهالی تنکابن و کلاردشت نیز خود را اشکوری می دانند.
2- پولورود بزرگترین رودخانه داخلی گیلان است. صحیح اما بخشهایی از آن در استان مازندران واقع شده است به عبارتی شاخه چپ جریان که پر آب تر هم می باشد در استان مازندران واقع شده در محدوده سپارده به نظر می رسد این موضوع به دلیل اشتباه سهوی در تقیسم بندیهای استانی باشد زیرا تقسیم بندی بر مبنای حوزه های آبریز می تواند بیشترین دقت را داشته باشد به ویژه با وضعین مورفولوژیکی سرزمینهای شمال ایران. این اشتباه در ارتفاعات ماسوله نیز تکرار شده است.
به جای کلشتر، کلیشم صحیح است.
بسیاری از اسامی دلنشینن و اصیل
«گوسفند گویه و زونوگویه و زرکموس»
ای سوتته معنی چئه؟ گویه به چی گونن؟
خؤروم اطلاعات جی دس دوروست
مو فکر کونم بزابون گالش سره نام هیسه ؤ کو نام بزاکو ببون (البته گاگلف مردوم نی کو’ بزابون گؤن..ولی هوته که نام ِجی بر هئه “بون” جی منظور “جیر” هیسه )
هنده فکر کونم “میاندشت” ِ نام ، “میانکو” ببون که شای سفید کو بون نئه (البته سراگا نام’ گؤن میانکو ؤ شاید میاندشت یه جا دئه ببون)
گویه، در تلفظ محلی گه تلفظ می شود
Gae
به نظر می رسه پسوند مکان ساز باشد.
مانند بوزه گه Buz6 Gae که در واقع بلندی و مکان بزها هست. هر چند اخیرا بزرگ گویه شد و بعد هم سبز گویه. شاید به مذاق خریداران و ویلاسازان خوشتر آید!
مجددا تصحیح می کنم مناطق بالادست پولورود که در استان مازندران واقع شده اند، شاخه راست جریان را تشکیل می دهند. بابت تعجیل در نوشتن کامنت قبلی پوزش منو بپذیرید.
دقیقن مسعود جان سؤال منم ریشه در همون بوزگه داشت
تو مسیر که داری میری نوشته شده روستای سبزکویه !!!!!!!!!!!!
واجارگاه= وچرگه
Vacharg6
وچر= امکان تحلیف و چرای دوباره در این مرتع مرغوب وجود دارد
گه= مکان ساز
مکانی مناسب برای چرای دامها
با توجه به وضعیت چشمه های متعدد جلگه ای در واچارگاه، این نام معنی پیدا می کند.
یعنی با این حساب بوزگه یا گوسفندگویه/گوسفند گه (که بایستی گوسن باشه قاعدتن) یعنی مکانی بزها و گوسفندها؟
ممنون از شما برای همه اطلاعات مفید و خواندنی
سلام به شما دوست عزیز
در مورد کوه شاهین اطراف کوه سماموس اگر اطلاعاتی دارید خوشحال میشم منو راهنمایی کنید من هرچه جستجو کردم اسم این کوه و ندیدم آیا نام این کوه بر اساس شرایط زمانی تغییر کرده؟
منتظر جواب شما هستم با تشکر از شما دوست عزیز
با سلام
میخواستم با روستای شما و افرادمی که در قزوین ساکن هستند آشنا شوم.
شاید کاندیدای شورای شهر قزوین شوم
و انتظار دارم هم محلهای اشکوری حمایت کنند.
گروه تلگرامی دارید , بنده را عضوفرمایید
علی مرادی؛
دوست من احتمالا حتی دقیقهای هم در چند و چون و محتوای این وبلاگ درنگ نکردید و با دیدن نام اشکور به فکر رایهای خودتان افتادید. :)
این وبلاگ متعلق به همهٔ گیلکان است.