هیاهوی بارش

پیرامون بارش منجر به سیل ۱۵ مهرماه استان گیلان

نویسندگان: نیما فریدمجتهدی، حسین عابد، سمانه نگاه

پل کیاگهان املش که در سیل اخیر فرو ریخت.
پل کیاگهان املش که در سیل اخیر فرو ریخت.

باران فروکش کرد و پایانش یادآورِ پایانِ تمامِ هیاهوهای پس‌از هر بحران در ایران است. هم‌اکنون که زمانی کوتاه از این رخداد گذشته است، به شکل طبیعی، سیر زوال و فراموشی دامنگیر این اتفاق شده، ابعاد رسانه‌ای آن محدود و جنبه‌های ملموس آن فقط برای مردم بومی مناطق حادثه دیده پررنگ خواهد ماند و از همه مهم‌تر تفکر انتقادی و اصلاحی که معمولاً پس‌ازوقوع چنین مخاطراتی، اذهان جامعه و مسئولین را درگیر می‌کند، مضمحل خواهد شد. این یادداشت جستاری پیرامون رخداد این سیلاب است و نگارندگان به‌عنوانِ محقق علوم محیطی-جوی (در رشته‌های هواشناسی و آب‌وهواشناسی) به این مسئله می‌پردازند. امید است دیگر جنبه‌های این پدیده از سوی صاحب‌نظران با تخصص‌های دیگر موردِ توجه قرار گیرد. در ابتدا رخداد این پدیده و سپس دلایل بروز بحران ناشی از آن بررسی خواهد شد. در پایان این موضوع را به بحث می‌گذاریم که در مواجهه با چنین رخدادهایی راهبرد ما در آینده‌ای نه‌چندان دور چگونه خواهد بود. ادامه خواندن “هیاهوی بارش”

میلاد زخم: پیشنهاد کتاب برای خوندن

یکی از کتابهایی که در مورد جنبش انقلابی جنگل و تشکیل جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در گیلان باید خونده بشه کتاب ارزشمند میلاد زخم نوشته خسرو شاکریه که از جهت فراگیری مشاهده و مطالعه اسناد و نامه نگاری ها و وسعت دید پژوهشگر در این زمینه یک نمونه بی مثاله. این پژوهش ضمن نگاه انتقادیش به تاثیر و نقش اتحاد جماهیر شوروی در سرنوشت جمهوری گیلان و به طور کلی وضعیت ایران، از بلای رایج چپ‌ستیزی و در افتادن به ورطه روایتهای ایدئولوژیک استالینیستی از یک طرف و روایتهای حکومتی از طرف دیگه، در امان مونده و خوشبختانه گستره وسیغی از اسناد و منابع فارسی و روسی و انگلیسی و فرانسه رو به خدمت خودش گرفته.

برای اینکه هم لذتی برده باشیم از بریده‌ای از این کتاب و هم شاید تشویقی بشه برای خوندن کاملش، چکیده‌ای از فصل اولش رو اینجا نقل میکنم که به نوعی تصویرگر فضای سربرآوردن جنبش جنگل در گیلان پس از مشروطه ست. فقط این توضیح رو بدم که نوشته‌های درون [ ] توضیحات ورگ و نوشته‌های درون { } توضیحات پایان فصل از طرف نویسنده کتابه. ادامه خواندن “میلاد زخم: پیشنهاد کتاب برای خوندن”

چند نکته در حاشیهٔ یک ادعا

مجلهٔ قاف در گفتگو با م.پ. جکتاجی (مدیر مسئول نشریهٔ گیلان شناسی گیله وا) این چند سطر را به نقل از ایشان منتشر کرده:

«قبل تر ها هرکسی از هر نقطه از گیلان به رشت می آمد گویش رشتی را می دانست؛ چون رشت مرکز استان بود و محل داد و ستد و مرکز اداری و فرهنگی. در نتیجه، رشتی تبدیل به لهجه ی معیار شده بود. مردمانش به زبان گیلکی رشتی صحبت می کردند و دیگران هم که می آمدند یاد می گرفتند و اگر روزی یک نفر رودسری با یک نفر فومنی برخورد می کرد و مشکل بود با هم گیلکی صحبت کنند لاجرم رشتی حرف می زدند»

(فصلنامه فرهنگی‌اجتماعی قاف، سال اول، بهار ۹۶، شماره‌ی ۳،صفحه‌ی۲۹. ریشه ها و تیشه ها. گفت و گو با محمدتقی پوراحمد جکتاجی)

این چند سطر ادعاهایی را دربارهٔ زبان گیلکی مطرح میکند که به دو دلیل نباید در مقابل آن سکوت کرد. اول اینکه این ادعا کاملا خلاف واقعیت اجتماعی و تاریخی ما گیلکان است و دوم اینکه این ادعای غیرواقعی به نوعی زمینه‌سازی برای هدفی است که برخی از تلاشگران عرصهٔ گیلان شناسی در مرکز استان مدتهاست سر در پی آن دارند: انتخاب لهجهٔ رشتی به عنوان لهجه یا گویش معیار گیلکی.

پیشتر بارها و بارها از جمله در یادداشت «بسگانگی در زبان گیلکی» و در نقد ایدهٔ قدیمی گویش معیار نوشته ام؛ اما اینجا فقط به ذکر چند نکته در ارتباط با این پاراگراف از حرفهای استاد عزيزم جناب جکتاجی بسنده میکنم. ادامه خواندن “چند نکته در حاشیهٔ یک ادعا”

بررسی شباهت زبانهای گیلکی و کردی

فرهنگ کرمی توی این مقایسه فهرستی از شباهتهای این دو زبان رو در دو سطح مختلف تهیه کرده که خواننده رو با نزدیکی و خویشی عمیق دو زبان کردی و گیلکی آشنا میکنه.

این مقاله رو از اینجا بگیرین و بخونین.