نخستین رمان به زبان گیلکی. این نخستین جمله، نخستین فکر و نخستین عنوان و برچسبیست که به محض برخورد با کتاب «ماه پری» به ذهن اغلب ما خطور میکند.
ماهپری، ترجمهایست از Die Mondfee نوشتهی پیتر فرای (Peter Frei). احمد مرعشی (صاحب لغتنامه گیلکی) این رمان را سالها پیش از آلمانی به گیلکی برگردانده است و اکنون پس از سالها و پس از مرگ مترجم توسط نشر گیلکان چاپ و منتشر شده است.
این کتاب، پیشتر و در سال 1371 توسط همین مترجم به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده بود و ترجمهی گیلکی آن ماند تا در اواخر دههی هشتاد به بازار کتاب آید.
رمان ماهپری و نویسندهاش هیچیک چندان نامدار نیستند. تا جایی که حتی در دائرهالمعارف آنلاین ویکیپدیا، نه در ویکیپدیای انگلیسی و نه در ویکیپدیای آلمانی نامی از این کتاب و نویسندهاش دیده نمیشود. البته در سایت معروف آمازون توانستم به نسخههای قدیمی و در معرض فروش این کتاب برسم و یک تصویر خیلی کوچک از طرح جلد نسخه آلمانی آن را بیابم. طرح جلد این نسخه دورنگ سپید و سرخ با طرحی سیاه و سپید از چهرهی یک دختر ویتنامی و عنوان درشت Die Mondfee (پری مهتاب یا ماهپری) است.
این میانه اما ترجمهی یک کتاب نه چندان مهم و برجسته و انتشار آن پس از گذر این همه سال، برای حوزهی فرهنگ و نشر گیلکی از جهتی دیگر اهمیت دارد. زیرا این امر در واقع نخستین گام برای نشر رمان به زبان گیلکی و البته ترجمهی جدی از زبانهای دیگر به این زبان بوده است. آنچه که مرا وامیدارد تا به این رمان بپردازم، همین مسأله خواهد بود.
□
رمان ماهپری، رمانی عامهپسند است که مترجم آن، با استفاده از توان زبان گیلکی توانسته تا موقعیتهای زبانی و روایی طنز را به خوبی به مخاطب گیلکزبان منتقل کند و البته از سوی دیگر توانمندیهای زبان گیلکی را نیز به رخ بکشد. احمد مرعشی، برای ترجمهی این کتاب، از لغات واژهنامهی معروف خودش استفاده کرده و از سوی دیگر از نزدیکی فضای رویدادهای رمان ماهپری با طبیعت گیلان نهایت بهره را برده است. آغاز رمان در «بجار» رخ میدهد و اگر نامها و توصیف سرباز آمریکایی نباشد، به سختی میشد حدس زد که محل وقوع حادثه، نه گیلان که ویتنام است.
رمان حول سرگذشت دختری روستایی پیش میرود که اعضای خانواده خود را در یورش نیروهای دولتی ویتنام به روستایشان از دست داده و پس از نجات از مهلکه و ارتباط با نیروهای ویتکنگ (نیروهای انقلابی ضد دولت ویتنام و اشغالگران امریکایی) اندک-اندک به آگاهیهای انقلابی میرسد و این سرآغاز یک رشته اتفاقهای پرهیجان و مبارزه و شکنجه و زندان است.
احمد مرعشی در این ترجمه با وجود واژگان غنی، چنان ساده و بیتکلف نثر را پیش برده که من لاهیجانی به راحتی و بدون نیاز به هیچ راهنمایی همراه با رمان پیش میروم و البته جذابیت و کشش روایت نیز به این امر کمک فراوانی کرده است.
رمان ماهپری، از ویژگیهای کلاسیک رمانهای عامهپسند برخوردار است. به ویژه در توصیف آدمهای داستان هنگام ورود به صحنه. گرچه گاه توصیفها بیش از حد شده و در شرارت آدمهای داستان اغراقهایی صورت میگیرد، ولی توی ذوق نمیزند.
این رمان بیشتر پارامترهای سینمای هالیوودی را دارد، به ویژه فیلمهای عامهپسند هالیوودی که به جنگ ویتنام میپردازند. از جمله پارامترهایی همچون کمک به خارجی، زیبایی شخصیت اصلی، مسألهی تجاوز، خشونت و صحنههای سرشار از درگیری و تیراندازی، جاسوسبازیهای جذاب و…
به ویژه که نویسنده اروپایی کتاب تصویری کجدار و مریز از سربازان امریکایی به نمایش میگذارد و هرکجا که جنایت و آدمکشی و سبعیتی وجود دارد، شخصیتهای غربی رمان، خود را کنار کشیده و به صورت مردمانی متمدن، نظارهگر رفتار دو گروه درگیر ویتنامی میشوند.
با توجه به اینکه این رمان در سال 1967 میلادی نوشته شده، احمد مرعشی هم در ترجمه آن از زبان گیلکی قدیمی استفاده کرده که فضای چهار دهه پیش را در ذهن خواننده تداعی میکند.
به طور کلی، به باور نگارنده، مطالعهی این رمان چه برای آنانی که مخاطب پیگیر ادبیات گیلکی هستند و چه برای آنانی که تنها به کند و کاو در توانمندیهای زبان گیلکی علاقه دارند سودمند خواهد بود.
□
وجود این رمان در بدنه ادبیات گیلکی کمک بسیار زیادی خواهد کرد تا علاوه بر حرکتهای سودمندی که در چند سال اخیر در حوزه داستان کوتاه گیلکی (انتشار سه مجموعه داستان و یک ویژهنامه ادبیات داستانی و برگزاری منظم جلسات داستان گیلکی و نیز انتشار داستان گیلکی در چند نشریه) شکل گرفته، مقدمات آزمون و خطای نویسندهی گیلک برای آفرینش داستان بلند و رمان نیز فراهم آید.
برای شرح اهمیت رمان در هر زبانی، بد نیست به جای گزافهگویی این گفتوگو را از رمان ارزشمند «چاه بابل» نوشتهی رضا قاسمی نقل کنم:
«ـ شما با این نظر موافقید كه میگوید اساسیترین مسئلهی هر رمان جستجوی ریشههای هویت فرد است؟
ـ گمان میكنم اساسیترین وجه مسئله را طرح كرده است.
ـ در این صورت، وقتی اساساْ هویتی در میان نیست آیا میتواند رمانی به وجود آید؟
ـ هفتاد سال غیبت رمان در روسیه، یعنی كشوری كه در قرن نوزدهم رمانهایش همهی جهان را مسحور كرده بود، گمان میكنم پاسخ روشنی است به این پرسش، با این حال، آگاهی به عدم وجود هویت فردی، خود نوعی هویت است.»
در پایان امیدوارم که خوانندهی این یادداشت، مطالعهی این رمان را به همان دو دلیلی که گفتم بیازماید.
دیدگاهها
12 پاسخ به “ماهپری، نخستین رمان به زبان گیلکی”
ممنون از اطلاع رساني
مو ای کیتابه چن جا سؤال بودم نداشتن. رشتم چنته کیتابفروشی سؤال بودم نداشتن. چوطؤ شأنه ای کیتأبه تهیه گودن.
رشت، کتابفروشی گیلکان (خیابان امام خمینی، حاجی آباد، روبهروی پاساژ گوهر، داخل کوچه)
رشت، خیابان علمالهدی، کتابفروشی نصرت
من که مجاب شدم بخوانم
ما اهالی روستای گیلارکش از دیدار ورگ خوشحالیم
شیمی دست درد نکونی شیمی کاران خیلی جالب
سلام .مو ای کتاب به زبان فارسی خیلی سال پیش ،ندونم ،شاید حدود چهل سال پیش بخوندام .خب او سالون کی جووون بیم و امی دماغ باد دبو ایجور کتابون امر خوش هما .سعی کنم ترجمه ی گیلکی بخونم .
وبلاگ خوبی داری.هم تو بمونی هم تی وبلاگ.
امین جون
خورم برار
تی وگردسئن موبارک
بیشتر خوشحالابوم بدم تی سایت آدرسه چاگودی
v6rg
این هونی بو که مو همیشک گوتم با جا توادن
شوآ با هوتو نیوشتن
ماهپری، نخستین رمان به زبان گیلکی…
نخستین رمان به زبان گیلکی. این نخستین جمله، نخستین فکر و نخستین عنوان و برچسبیست که به محض برخورد با کتاب «ماه پری» به ذهن اغلب ما خطور میکند. ماهپری، ترجمهایست از Die Mondfee نوشتهی پیتر فرای (Peter Frei). احمد مرعشی (صاحب لغتنامه گیلکی) این رم…
سلام
سایت خوبی دارین. ممنونم
برقرار باشین
از انکه ایته رومان به گیلکی زوان بنیویشته بوبسته خیتی خوشحالم و
اون روزی ناجه دارم کی ایته شبکه تلویزونی هم به زبان گیلکی برنامه پخش بوکونه هتوکی بزبانان ترکی ّ، کوردی ،……برنامه دارن حیف کی امی گیلان شبکه ویشتر فارسی تا گیلکی !
تشکر از شیمی اطلاع رسانی