برف‌های سنگین جلگه‌ی گیلان؛ مروری بر سابقه‌ی تاریخی و تبیین علل رخداد

اشاره
اگر از هر فرد گیلانی که در جلگه‌های کرانه جنوبی دریای کاسپین زندگی می‌کند در زمینه ویژگی‌های آب‌وهوای گیلان سوال شود، بی‌تردید وقتی به توصیف فصل زمستان برسد، سری تکان خواهد داد و از «پیله برفی سالان» یاد خواهد کرد‌! برف‌های سنگین در جلگه گیلان نه تنها در حافظه تاریخی مردم گیلان جای گرفته است و بخش مهمی از خاطرات مردم این سرزمین را به خود اختصاص داده است، بلکه تاثیر آن در ادبیات مردم این سامان نیز مشخص است (کتاب پیله برفی سال، طیاری، ۱۳۸۴)؛ در کتاب‌های بسیاری از پژوهشگرانی که درباره این سرزمین قلم زده‌اند، در بخشی از مطالب، اشاره‌ای هرچند کوتاه به مساله رخداد برف‌های سنگین شده است عباسی (۱۳۸۶)، فخرایی (۱۳۵۵)، مشایخی (۱۳۸۵)، گنجی (۱۳۷۴). جلگه‌ی گیلان در زمستان در مقایسه با بخش بزرگی از نیمه‌ی شمالی کشور که دارای هوای سرد و خشک است، آب‌وهوای به نسبت معتدلی دارد. این اعتدال بدون تردید ماحصل وجود پهنه‌ی آبی وسیعی چون دریای کاسپین است، با این حال هر از چندگاهی برف‌های سنگینی را تجربه می‌نماید که مختص آب‌وهوای این بخش از کشور ماست. هرچند پس از رخداد برف‌های سنگین در سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ که توسط مقامات استان به «بحران سفید‌» معرفی شد توجه بسیاری به مساله‌ی برف‌های سنگین جلب گردید. اما طبق شواهد موجود و مطالعه حاضر رخداد این مخاطره هواشناسی مسبوق به سابقه است. پس از برف‌های سنگین گیلان در زمستان‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ بسیاری، در زمینه‌ی بی‌مانند بودن این رخدادها اظهار نظر نموده‌اند. دلیل این امر را شاید بتوان عدم شناخت از سوابق آب‌‌وهواشناسی برف در گیلان و عمق اثرات انسانی ناشی از ‌ آن دانست. هرچند با توجه به سوابق آماری موجود از دلایل حجم بالای خسارات، می‌توان شدت بارش، گسترش بی‌برنامه‌ریزی‌ شهر و عدم توجه به معماری هم‌ساز با آب‌وهوا و هم‌چنین عدم آمادگی برای مقابله با چنین بحران‌هایی در سطح استان را ذکر نمود. برف‌های سنگین گیلان در طول تاریخ سبب‌ساز تبعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی مختلفی گردیدند که گاه در منابع مکتوب می‌توان به آن برخورد کرد. یخ زدن رودخانه‌ها و مانداب‌های گیلان یکی از این اثرات بوده است، «عابرین پیاده می‌توانند چندین روز فاصله‌ی پیربازار تا انزلی را بر روی یخ رودخانه عبور کنند»، علاوه بر این در منابع از یخ‌زدن مرداب انزلی و تمامی تالاب‌ها، آبگیرها و استخرهای دست‌ساز جلگه گیلان هم‌چون استخر لاهیجان اشاره شده است که تلفات فراوانی به حیات‌وحش از جمله پرندگان مهاجر وارد کرد. نکته‌ی جالب این‌که در یک منبع به یخ‌زدن رودخانه‌ی سفیدرود اشاره شده است‌ (اطلاعات،‌‌ ۷۱۳۳،‌‌ رابینو، ۱۳۷۴:۵۰). برف‌های سنگین بارها خسارات شدیدی به محصول مرکبات مناطق شرقی گیلان و غرب مازندران وارد آورد (رابینو،‌ ۱۳۷۴:۵۰ و مشایخی،‌ ۱۳۸۵، ۲۳۶). برف‌ها اثرات اقتصادی و سیاسی عمده‌ای نیز داشتند‌، «در زمستان ۱۳۴۲ برف انبوهی متجاوز از یک متر بارید که موجب از بین رفتن درختان پرتقال و میوه آن‌ها شد. از این برف کم‌سابقه، کسان بسیاری که پرتقال‌ها را پیش‌خرید کرده بودند‌، زیان دیدند و از بیم طلبکاران ناگزیر شدند که بگریزند» (مشایخی، ۱۳۸۵:۲۳۶ و سجادی، ۱۳۷۸:۴۰۶). «در سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۵۰ شمسی که در حدود ۲ متر برف بر زمین نشست و ضایعات بسیار به‌بار‌ آورد، به طوری‌که ساکنین رشت برای تهیه مایحتاج زندگی به شدت در مضیقه افتادند و برای سرکشی به مغازه‌ها و دفترهای کار خود از میان تونل‌های برفی عبور می‌کردند» (‌فخرایی،‌ ۱۳۵۲:‌۲۴). «به دلیل بارش ۴ دوره برف سنگین، جاده‌ها حدودن به مدت یک ماه و نیم بسته بوده (به‌خصوص جاده‌ی رشت-قزوین) و در حدود ۴۰۰ کامیون و اتوبوس در مسیر جاده‌ی رشت-قزوین در داخل برف گرفتار و بیش‌ترین مشکل و انسداد جاده در قسمت‌های کوهین، رودبار، منجیل و رستم‌آباد گزارش شده بود. انسداد راه‌های مواصلاتی به ویژه راه رشت-قزوین، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیده‌ای برای مسافرین گردید. در گزارش‌ها به کمی آذوقه و شدت سرما و نبود مکان برای اسکان، به کرات اشاره شده است‌: طبق اطلاع، یک مشت زن و مرد و بچه در بین راه با سرما و کمی آذوقه دست به گریبان هستند» (اطلاعات، ۷۱۴۸). «وضع عمومی مسافرین بسیار خراب است، عده‌ای از مسافرین به دلیل نبود جا و مکان در مسافرخانه‌ها و منازل ناچار در طویله‌های بین راه با وضع دشواری به سر می‌برند. بعضی پول‌شان تمام شده، اگر کمک نشود، بسیاری از بین می‌روند» و «در اثر انسداد راه و عدم عبور و مرور و هم‌چنین تعطیلی اغلب تجارت‌خانه‌ها و بازار به علت شدت سرما و سنگینی برف، کمبود مواد غذایی، نفت، حتا هیزم و دیگر اقلام مورد نیاز را سبب گردیده بود و موجب گرانی ۵ تا ۷ برابر قیمت‌ها شد»‌ (اطلاعات، ۷۱۴۹). «در حدود ۱۰۰ خانه و ۳۰ دکان در نقاط مختلف رشت خراب گردیده، از جمله سقف اداره‌ی پیله و کیسه‌بافی، پرورشگاه یتیمان، بانک سپه، مهمان‌خانه‌ی ایران، سینمای شرق متعلق به شهرداری، سقف تالار شهرداری، قسمتی از دبیرستان شاهپور و شاهدخت فروریخته است» (اطلاعات، ۷۱۴۰، ۷۱۴۸؛ کیهان، ۲۰۵۱). ‌به طور حتم میزان خسارت چندین برابر موارد ذکر شده است.
این مقاله، نتیجه‌ی مطالعه‌ای در زمینه‌ی تحلیل سازوکار رخداد برف‌های سنگین گیلان است که در گروه تحقیقات اداره‌ی کل هواشناسی گیلان به انجام رسیده است. از یک سو، به دلیل اهمیت این پدیده در آب‌وهوای گیلان و به خصوص این‌که این پدیده از مخاطرات جوی استان گیلان محسوب می‌شود و از سویی دیگر با توجه به سوابق تاریخی به‌دست آمده در این پژوهش که از ارزش بالای تاریخی برخوردار است، نتایج این پژوهش جهت آشنایی مخاطبان به صورت خیلی خلاصه ارائه گردیده است. لازم به ذکر است  به جهت این‌که مخاطبان مقاله افرادی با گرایش‌های علمی گوناگون هستند، سعی شده است با بیانی کیفی و غیرتخصصی علل رخداد برف‌های سنگین جلگه گیلان برای خوانندگان تبیین گردد.

 

محدوده‌ی مورد مطالعه
منطقه‌ی مورد مطالعه، جلگه‌ی مرکزی گیلان در کرانه‌ی جنوب‌غربی دریای کاسپین است. در این مطالعه برف‌های مناطق کوهستانی گیلان به دلیل تفاوت سازوکار شکل‌گیری و نقش کوهستان در افزایش رخداد برف صرف نظر شده است. بخش بزرگی از جلگه‌ی مرکز‌ی گیلان منطبق بر دلتای رودخانه‌ی سفیدرود است.  این جلگه از شمال به سواحل دریای کاسپین و از جنوب به رشته کوه‌های البرز و دره‌ی سفیدرود منتهی می‌شود.  جلگه‌ی گیلان دارای آب‌وهوایی مرطوب با بارش قابل توجه ۱۳۵۹ میلی‌متر نسبت به بارش فلات ایران است. این منطقه با میانگین رخداد روزهای برف برابر با هشت روز و میانگین ارتفاع برف شانزده سانتمی‌تر و با توجه به اعتدال دمایی از زمستان‌های ملایمی نسبت به مناطق شمالی و شمال‌غربی هم‌عرض برخوردار است. با این حال طبق آمار موجود در برخی سال‌ها از برف‌های سنگینی متاثر می‌گردد (جدول ۱ و ۲). طبق مطالعه‌ی صورت گرفته در این پژوهش طی نیم قرن اخیر جلگه‌ی گیلان یازده سال با برف سنگین را تجربه نموده است. در این یازده سال ۳۵ دوره بارش برف سنگین بالغ بر هشتاد روز شناسائی شد. دوره‌های برف سنگین به همراه سال‌های رخداد و روزهای آن در جدول ذیل ارائه شده است.

شکل (۱)/تصویر سنجنده‌ی مودیس از جلگه‌ی گیلان و موقعیت ایستگاه‌های هواشناسی که در محدوده‌ی مورد مطالعه قرار گرفته است.
شکل (۱)/تصویر سنجنده‌ی مودیس از جلگه‌ی گیلان و موقعیت ایستگاه‌های هواشناسی که در محدوده‌ی مورد مطالعه قرار گرفته است.

روش تحقیق
در اين پژوهش برای شناسایی علل رخداد مخاطره‌ی برف‌های سنگين جلگه‌ی گيلان‌ و به دست آوردن یک رهیافت بلندمدت آماری از آن، با توجه به نبود اطلاعات با سابقه‌ی بلند‌مدت، فقط به داده‌های هواشناختی بسنده نشد. روزهای با برف سنگين با استفاده از تلفیق اطلاعات به دست آمده از روزنامه‌های معتبر اطلاعات و كيهان‌ (سابقه‌ی هفتاد ساله)، مصاحبه با افراد بومی مطلع و دیگر منابع مکتوب شناسایی شد. اطلاعات به‌دست آمده در مورد روزهای برفی با آمار روزانه پدیده‌های جوی مقايسه شد و بدین ترتیب از رخداد برف سنگين اطمينان به‌دست آمد.

varf1

برف‌های سنگین تاریخی استان گیلان
قدیمی‌ترین برف سنگین  که در استان گیلان رخ داده  و در این مطالعه مورد شناسایی گرفته است، در زمستان ۱۲۱۲ شمسی بوده است. اگر خلاء آماری موجود در این نوشتار که بین سال‌های ۱۲۱۶ تا ۱۲۸۴ وجود دارد را در نظر نگیریم، ظرف مدت یک قرن اخیر (از سال ۱۲۸۴ تا ۱۳۹۰ شمسی) در استان گیلان حدود ۱۷ برف سنگین رخ داده است؛ که آخرین آن برف سنگین دی ماه ۱۳۸۶ است. طبق شواهد و اظهارنظر شاهدان عینی، برف سال ۱۳۲۸ سنگین‌ترین برف در سده‌ی اخیر در استان گیلان بوده است.

جدول (۲)/ برف‌های سنگين تاريخی استان گيلان (فریدمجتهدی، ۱۳۸۸)
جدول (۲)/ برف‌های سنگين تاريخی استان گيلان (فریدمجتهدی، ۱۳۸۸)

علل رخداد برف‌ سنگین در جلگه‌ی گیلان
پیش از بحث در زمینه‌ی نحوه‌ی شکل‌گیری و رخ‌داد برف‌های سنگین در جلگه گیلان، با توجه به این‌که مخاطبان مقاله طیفی از خوانندگان با گرایش‌های علمی متفاوت را در بر می‌گیرد، سعی شده شناختی خلاصه و نسبی در رابطه با مباحث پایه‌‌ای بارش صورت پذیرد، تا مخاطب در درک مطلب دچار ابهام نباشد. علاوه بر این سعی شده است مباحث هواشناختی مورد بحث تا حد امکان با زبان ساده و به دور از واژگان و نوشتار صرف علمی هواشناسی باشد.
رخداد بارش در هرمنطقه به دو عامل اساسی نیاز دارد. این دو عامل عبارتند از رطوبت و عامل صعود برای سرمایش (اشباع توده‌ی هوا).  بارش زمانی اتفاق می‌افتد که هوای مرطوب و عامل صعود هر دو با هم در یک منطقه وجود داشته باشند، به عبارت دیگر، هوای مرطوب باید تا ارتفاع معینی بالا رود تا بر اثر سرد شدن، به نقطه‌ی اشباع برسد و در مرحله‌ی بعد، بارش را پدید ‌می‌آورد. نبود هر یک از این دو عامل مانع وقوع بارش می‌شود (کاویانی‌ و‌ همکاران، ۱۳۸۹، ۲۳۹). صعود هوای مرطوب برای ایجاد بارش به عوامل متعددی نسبت داده شده است. این عوامل صعود عبارتند از، عامل همگرایی ناشی از چرخندگی(۱)، عامل همرفتی(۲)، عامل ناهمواری(۳). با توجه به موقعیت گیلان در حاشیه شمالی فلات ایران و همچنین جغرافیای این منطقه می‌توان عوامل موثر در بارش را برای استان بر شمرد. با توجه به این مساله، هر سه عامل صعود در منطقه وجود دارد. موقعیت گیلان، سبب شده که این منطقه در معرض بسیاری از سامانه‌های عرض‌های جغرافیای میانه و بالا قرار گیرد، رشته کوه البرز عامل مهمی در بارش منطقه دارد (عامل ناهمواری) و وجود دریای کاسپین شرایط پیدایش عامل همرفتی را فراهم نموده است. از لحاظ رطوبتی گیلان، برخلاف بسیاری از مناطق ایران دارای منبع رطوبتی داخلی در حاشیه شمالی‌اش است. این پهنه‌ی آبی در تزریق رطوبت به کرانه‌های جنوبی‌ نقش مهمی دارد. رطوبت دریای کاسپین به چند طریق عمده به منطقه جنوبی می‌رسد. در دوره‌ی گرم سال بر اثر وزش نسیم دریا، که سبب برخی از بارش‌های تابستانی گیلان می‌شود. زمانی که پرفشارهای غربی از مناطق قطبی اروپائی، اروپای شرقی و گاه اروپای غربی از روی دریای کاسپین عبور کرده ‌و گردش هوا در آن‌ها سبب هدایت بخار آب به منطقه می‌شود. علاوه بر این زبانه‌ی پرفشار سیبری در شروع فصل سرد نیز چه به صورت مستقل و چه با همراهی سامانه‌های پرفشار مهاجری که از اروپا می‌آیند نقش مهمی در انتقال رطوبت دارد (علیجانی،‌ ۱۳۷۹:‌۱۱۰،‌عزیزی‌ و‌ همکاران،‌ ۱۳۸۴:‌۲۱۰). علاوه بر دریای کاسپین رطوبت دریای مدیترانه نیز توسط سامانه‌های کم‌فشار که به سمت منطقه وارد می‌شود. در مقیاس محلی نیز پهنه‌های آبی مانند تالاب‌های گیلان و آب‌بندان‌ها و دیگر منابع آبی نقشی در تزریق رطوبت دارند. فیزیک شکل‌گیری برف به مقدار زیادی پیچیده است، با این حال منبع رطوبت، سازوکار حرکات عمودی در جو که سبب شکل‌گیری بارش می‌شود (عامل ناهمواری و…) و دمای هوای برابر و یا زیر صفر درجه سلسیوس عناصر اولیه آن هستند. شکل کریستال یخ اولیه وابسته به دمای محیط شکل‌گیری است، ولی شاید کریستال دستخوش تغییرات قابل ملاحظه‌ای بشود، به خصوص وقتی که در حال سقوط از میان لایه‌هایی از جو باشد که دارای تفاوت دما و زطوبت هستند. شکل و اندازه نهائی برف‌دانه بنابراین وابسته به گروهی از عوامل است. به عنوان مثال  فعالیت باد می‌تواند کریستال‌های یخ را به عناصر کوچک‌تر تبدیل کند (اولیور، ۲۰۰۵:۶۵۹). بنابراین جهت شناسایی عوامل رخداد برف در گیلان نیاز به بررسی این عوامل است. بررسی آمارهای ارتفاع روزانه برف ایستگاه‌های هواشناسی گیلان شامل آستارا، بندر انزلی، رشت و لاهیجان، طی دوره‌ی پنجاه ساله (۲۰۱۲-۱۹۶۳)، در مجموع هشتاد روز همراه با بارش سنگین برف رادر ۳۶ موج بارش نشان می‌دهد. دسته‌بندی این سامانه‌ها براساس ویژگی‌های فیزیکی و دینامیکی توده هوای سطح زمین و ترازهای زیرین وردسپهر، دو الگوی اصلی ۱. پرفشار و ۲. ترکیبی پرفشار و کم‌فشار را نشان می‌دهد.
در واقع توده هوای پرفشار(۴) با منشأهای مختلف اعم از اقیانوسی و قاره‌ای نقش اصلی را در سازوکار این سامانه‌ها ایفا می‌کند که می‌تواند به تنهایی و یا به صورت همراهی با توده هوای کم فشار(۵) مانند کم‌فشارهای مدیترانه‌ای و یا کم فشارهای سودانی که از سمت عرض‌های پایین حامل گرما و رطوبت هستند، موجب بارش برف درحاشیه جنوب‌غربی دریای کاسپین گردند. مطالعه‌ی ساز‌وکار بارش برف‌های سنگین در گیلان نشان می‌دهد که توده هوای پرفشار، در فصول سرد سال در عرض‌های جغرافیایی بالاتر در نیمکره شمالی زمین، بر روی نواحی سرد  سیبری، مناطق سرد قطبی اروپا مانند اسکاندیناوی و بخش‌های شرقی اقیانوس اطلس در غرب اروپا شکل می‌گیرند و حین حرکت به سمت عرض‌های پایین‌تر، روی دریای کاسپین مستقر می‌گردند. به دنبال گسترش جنوب‌سوی این سامانه‌ها‌، ریزش هوای سرد به عرض‌های پایین‌تر و شکل‌گیری جبهه سرد، دما در سواحل جنوبی دریای کاسپین به شکل قابل توجهی کاهش می‌یابد. استقرار توده هوای سرد و پرفشار روی دریای کاسپین که با چرخش جریان هوا در جهت عقربه‌های ساعت همراه است، جریان‌های شمالی گسترده در لایه‌های زیرین جو ایجاد می‌کند و موجب انتقال رطوبت از روی دریا به سمت سواحل جنوب‌غربی دریای کاسپین می‌شود. در الگوی ترکیبی پرفشار و کم‌فشار، در محدوده‌ی دره‌ی شاهرود تا شمال دره‌ی منجیل و محل دلتای سفید‌رود (جلگه‌ی مرکزی گیلان) یک منطقه‌ی همگرایی باد در محل برخورد و رویارویی دو توده‌ی هوا با ویژگی‌های فیزیکی و دینامیکی مختلف ایجاد می شود. این امر سبب ناپایداری جو در منطقه جلگه گیلان می‌شود. برف سنگین  دی ماه ۱۳۸۶ (‌ژانویه ۲۰۰۸) نمونه‌ای از الگوی پرفشار ناشی از برهمکنش دو پرفشار قوی قطبی و سیبری ‌و بارش برف بهمن سال ۱۳۸۳ (فوریه ۲۰۰۵) نمونه‌ای از الگوی ترکیبی کم‌فشار مدیترانه‌ای و توده‌ی هوای پرفشار سیبری می‌باشند که هر دو نمونه‌ای منحصر به فرد از الگوهای یادشده هستند.

شکل (۳)/ موقعیت سامانه‌های پرفشار بر روی سیبری و مناطق قطبی روسیه به همراه جهت حرکت آن به سمت منطقه گیلان.
شکل (۲)/ موقعیت سامانه‌های پرفشار بر روی سیبری و مناطق قطبی روسیه به همراه جهت حرکت آن به سمت منطقه گیلان.

علاوه بر شرایط ذکرشده، عبور امواج ناپایدار غربی(۶) در ترازهای میانی جو که با چرخش قوی توده هوا در خلاف جهت عقربه‌های ساعت در لایه‌های فوقانی تروپوسفر(۷) همراهی می‌کنند و دارای حرکت و گسترش شرق‌سو هستند موجب  همگرایی هوا در لایه‌های زیرین جو، صعود بیشتر توده هوا و تقویت ناپایداری می‌شوند. ‌در تعدادی از این سامانه‌ها ماندگاری‌(بندآیی) این امواج ناپایدار که از آن‌ها تحت عنوان ناوه‌های ارتفاعی در نقشه‌های هواشناسی یاد می‌شود، موجب ماندن چندین روزه الگوی بارش و تداوم بارش برف در منطقه می‌گردد. علاوه بر عوامل فیزیکی و دینامیکی یاد شده، رشته کوه‌های البرز ‌در صعود توده هوا  و اشباع رسیدن بسته هوا نقش حائز اهمیتی را ایفا می‌کنند. شدت عملکرد هر یک  از این سامانه‌ها براساس عواملی مانند محل شکل‌گیری و استقرار توده هوای سطح زمین، نحوه‌ گسترش و حرکت این سامانه‌ها، مقادیر تقویت یا کاهش فشار در مرکز آن‌ها،‌ میزان تقویت متغیرهای هواشناختی ناشی از ‌اثر کوهستان و تبادلات گرما و رطوبت مابین آب دریای کاسپین و هوای مجاور آن در طول فعالیت و حرکت سامانه‌ها و تغییرات میدان باد به ویژه سرعت عبور امواج غربی در لایه‌های میانی جو، مرتبط دانست.

 

پانویس:
۱. عامل چرخندگی ناشی از سامانه‌های سطح زمین (کم فشار و پرفشار) و موج‌های ترازهای بالای جوی(ناوه) صورت می‌پذیرد.
۲. ناپایداری همرفتی در صورتی رخ می‌دهد که توده هوا، در یک سطح معین گر‌م‌تر از هوای مجاور خود بشود. گرم شدن توده هوا نسبت به محیط اطراف خود، در نزدیکی سطح زمین به دو طریق اتفاق می‌افتد. گاهی قسمتی از زمین بر اثر دریافت انرژی تابشی بیشتر نسبت به اطراف گرم‌تر شود و ناپایدار شود. گاهی نیز توده هوا در مسیر حرکت خود از مناطق گرم مثلا دریاهای گرم چون دریای کاسپین عبور کند.
۳. ناهمواری سطح زمین، در واقع عامل صعود نیست، بلکه مانع حرکت افقی توده هوا است. توده هوا را وا می‌دارد که از روی دامنه به طرف قله کوه حرکت کند و از آن بگذرد. ضمن این حرکت، دمای توده هوا کاهش می‌یابد و زمانی فرا می‌رسد که بر اثر کاهش دما، تراکم آغاز شده و ابر و بارش ایجاد می‌شود.
۴. توده هوای پرفشار، حجم عظیمی از هواست که فشار هوا در سطح زمین در مرکز آن، بیش تر از نواحی اطراف آن است  و در نتیجه فرونشینی هوا در لایه های زیرین  جو(وردسپهر زیرین) شکل می‌گیرند.  بنابراین هوا در مرکز آن چگال تر از مناطق اطراف است و به تبع بر اساس اصل پایستگی جرم در فیزیک، جهت باد از مرکز آن به سمت خارج  از توده هواست. ویژگی‌های فیزیکی این سامانه‌های پرفشار  اعم از شرایط دمایی، رطوبتی و توزیع چگالی، بسته به منشأ شکل گیری‌شان متفاوت است و دارای چرخش ساعتگرد می‌باشند.
۵. توده هوایی که فشار در مرکز آن کمتر از مناطق اطراف است.
۶. بادهای غربی (westerly wind) یکی از انواع بادهای سیاره‌ای هستند. بادهای سیاره‌ای (planetary wind) بادهایی هستند که بر اثر اختلاف فشار بین مناطق حاره‌ای و قطبی به وجود می‌آیند و گردش عمومی هوا را تشکیل می‌دهند. اجزای تشکیل دهنده بادهای سیاره‌ای عبارتند از بادهای بسامان و شرقی در منطقه حاره و بادهای غربی در منطقه برون حاره. بادهای غربی بادهای غالب منطقه برون حاره هستند که منشاء آن‌ها مراکز پرفشار جنب حاره‌ای است، ولی در طول مسیر وزش به دلیل تاثیر نیروی کوریولیس، جهت غربی پیدا می‌کند(علیجانی،1386، 571). نیروی کوریولیس نیروی ظاهری حرکت وضعی زمین است که موجب انحراف اجسام متحرک به طرف راست(در نیمکره شمالی)، یا طرف چپ(در نیمکره جنوبی) می‌شود.
۷. تروپوسفر پائین‌ترین لایه اتمسفر است که خود از لایه‌های کوچک‌تری تشکیل شده است. وجه تمایز آن با دیگر طبقات جو، تجمع تمامی بخار آب در این لایه است. بنابراین بسیاری از پدیده‌های جوی که با رطوبت ارتباط دارند و عاملی تعیین کننده در وضعیت هوا به شمار می‌آیند تنها در این لایه بروز می‌کنند(علیجانی، 1386، 37).

منابع:
۱. کاویانی، محمد‌رضا و علیجانی،بهلول (۱۳۸۹)، مبانی آب‌وهواشناسی،انتشارات سمت.
۲. طیاری، محمد، (۱۳۸۴)، پیله برفی سال، مجموعه داستان، نشر گیلکان، رشت.
۳. عباسی، هوشنگ، (۱۳۸۶)، گیلان در سفرنامه‌های سیاحان ایرانی، دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، نشر فرهگ ایلیا. رشت.
۴. گنجی، حسن، (۱۳۷۴)، هواشناسی‌گيلان گیلان، کتاب گیلان، گروه پژوهشگران ایران، رشت.
۵. رابينو، ه– ل، (۱۳۷۴)، «ولايت دارالمرز ايران، گيلان»، ترجمه‌ی جعفر خمامي‌زاده، انتشارات طاعتی، چاپ چهارم، رشت.
۶. روزنامه‌ی اطلاعات، سال ۲۴، اول دی ماه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۸، شماره ۷۱۰۲-۷۱۸۶، تهران.
۷. سجادی، سيد محمدتقی، (۱۳۷۸)، «تاريخ و جغرافيای تاريخی رامسر»، انتشارات معين، تهران.
۸. فخرایی، ابراهیم، (۱۳۵۵)، «گیلان در گذرگاه زمان»، انتشارات جاویدان، تهران.
۹. مشايخی، حبيب ا…، (۱۳۸۱)، «نگاهی همه‌سويه به تنکابن»، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران.
10. Oliver, Johne E, (2005), Encyclopedia World Climatology, Springer.


دیدگاه‌ها

13 پاسخ به “برف‌های سنگین جلگه‌ی گیلان؛ مروری بر سابقه‌ی تاریخی و تبیین علل رخداد”

  1. أ مطلب مئن ئی موضوع بصورت علمی بررسی بؤبه:

    http://foreca.ir/Agahi/506

  2. اطلاعات مفیدی بو، شیمی دس درد نوءنه، پیله برفون قدیم خاطرات می پیلا پیر خیلی تعریف کنه، او طور که اون گ حتی تا 2, 3 مترم برف هَمَه!

  3. سلام
    اطلاعات جالبی بود
    و
    از خواندن مطالب ارزشمندت بهره بردم
    ممنون

  4. فرشید

    سلام
    ممنون از مقاله خوب شما.سئوالی داشتم آیا میتوانید توضیح دهید که چرا در مواردی که برف سنگین در جلگه میبارد معمولا مناطق کوهستانی بارش کمتری دارند در حالیکه در سایر موارد بطور معمول برف بیشتر در کوهستانها میبارد؟

  5. دوست عزیز آقای فرشید

    جهت دریافت پاسخ های علمی هواشناسی از سایت زیر استفاده فرمایید:

    foreca.ir

  6. یکی از مناطقی که ایستادگی سرسخت کرده، مناطق شمال است، منطقه ی گیلان…..غالب این شهرهایی که لهجه های آنها تقلید می شود، شهرهایی هستند که دارای مردم غیرتمندی هستند که در حوادث مهم صد سال پیش در مقابل دشمنان و مهاجمین ایستاده اند…..

    رهبر معظم انقلاب با «اعلام حرمت تقلید لهجه ی قومیت ها در صورت تمسخر لهجه»، به ریشه یابی این نقشه ی استعمار می پردازند: «غالب این شهرهایی که لهجه های آنها تقلید می شود، شهرهایی هستند که دارای مردم غیرتمندی هستند که در حوادث مهم صد سال پیش در مقابل دشمنان و مهاجمین ایستاده اند. این تصادفی نیست. این تقلید هم سابقه ندارد. یعنی توی هیچ یک از این کتاب های ادبی و طنز و غیره ما ندیدیم که یک حرفی باشد که نشان دهنده ی تقلید لهجه باشد. این مالِ همین اواخر است؛ یعنی مثلاً از صد سال پیش به این طرف؛ یعنی از وقتی که کشور ما در مواجهه ی با این دشمنی ها قرار گرفته، یکی از مناطقی که ایستادگی سرسخت کرده، مناطق شمال است، منطقه ی گیلان، یکی از مناطق، منطقه ی خراسان است؛ یکی از مناطق، مناطق آذربایجان است. این ها آن جاهایی هستند که مردمش سرسختی و سلحشوری نشان دادند. اتفاقاً سعی شده است که همین ها از لحاظ لهجه در بین مردم سبک بشوند. یعنی تقلید می شود.

    بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه ی درس خارج فقه 31/1/1389

  7. باسلام به آقای فرشید تبیین علمی سازوکار رخ داد این برف های سنگین در جلگه گیلان در مقاله ای با عنوان «واکاوی سازوکار رخ‌داد مخاطره برف‌های سنگین جلگه‌ی گیلان در نیم سده اخیر» در مجله جغرافیا و مخاطرات محیطی در دست چاپ است.

  8. این مقاله علمی ماحصل یک کار گروهی 2 ساله درگروه تحقیقات هواشناسی گیلان است. با این حالدر رابطه با سوال شما. اینکه گفتید که چرا در زمانی که در جلگه برف سنگین برف سنگین می بارد در کوهستان کم می بارد. یک نکته را فراموش نکنید. منظور شما چه بازه ارتفاعی در کوهستان است. تا یک ارتفاع خاصی در منطق ارتفاعی همزمان با این برف های سنگین، برف سنگین می باره. با این حال اگه منظور شما مناطقی مثل دیلمان است، دلیل اش متفاوت است به دلیل اینکه اولا آب وهوای این مناطق به کلی با منطقه جلگه ای متفاوت است. دوما اینکه سازوکاری که باعث بارش برف های سنگین در جلگه گیلان می شه با سازوکار رخ داد برف در مناطق کوهستانی تفاوت داره. یکی از دلایل رخ دادبر ف های سنگین در گیلان شکل گیری «پدیده بر ف دریاچه ای» است. که شما می توانید مطالبی در رابطه با این پدیده رو در این مقاله که ترجمه ای است درباره این پدیده وبرای اولین بار در ایران و با همکاری یکی از اساتید آب و هواشناسی تهیه شده مطالعه کنید. لینک رو در اینجا می گذارم
    http://www.roshdmag.ir/fa/magazine2/showissue/%5Cfa%5Carticle%5C9626
    درباره این برف های سنگین گیلان مطالعاتی بسیار خوب و مستدل علمی توسط همکاران بنده انجام پذیرفته که در مجلات علمی-پژوهشی داخلی و خارجی در حال گذراندن مراحل مختلف چاپ است. اگه پیگیر باشید در آینده نه چندان دور اطلاعات این مقالات در فضای مجازی منتشر می شود.
    با سپاس

  9. سلام . آقای نیما فرید و همکاران. مطالب خوبی بود. از مطالب زیبایتان بهره بردیم. به امید موفقیت و کامیابی شما و همکاران گرامیتان.

  10. ناصر انزلیچی

    باسلام وعرض تشکروخسته نباشید مطالب بالا بسیارمنطقی وعلمی ودلنشین بود بخصوص اینکه درسال 1350 بنده کلاس سوم متوسطه بودم . یادمه در بندرانزلی ارتفاع برف به حدی بود که مردم برای تردد تونل زده وزیرطاقی های برف تردد میکردند ودرحیاط منزل خودمون بارش برف ازطرفی وپارو کردن برف شیروانی پشت بام ازسویی دیگر حیاط منزل باارتفاع 2 متر وشاید بیشتر پُرشده بود وما از در بیرون نمیرفتیم یعنی راهی نبود ناچاراً ازروی دیوار منزل به کوچه میرفتیم بوران وبرف وسرمای آن سال بسیار وحشتناک بود وتا عید وبعدآن در کوچه وخیابان برف برروی زمین بود حتی در پایانی سال 50 یعنی روزهای آخر اسفند باز برف شدیدی بارید وآنموقع من که بزرگترین بچه خانواده بودم به همراه پدر ومادر وخواهرام دریک اناق وبایک چراغ عالی نسب نفتی روزگار را میگذراندیم وبرای اینکه زیاد از سوخت استفاده نکنیم بیشتر اوقات ما بچه ها زیر پتو یا لحاف بودیم البته اکثراً همین شرایط رو داشتند چون راهها بسته وسوخت منازل نفت بودوتهیه نفت در آن شرایط بحرانی کار سهل وآسانی نبودیادمه مردم پرندگان وحشی مثل مرغابی وغاز وچنگر وخوتکه و….. بصورت زنده خرید میکردند وپرندگان مرده که برای فروش به شنبه بازار انزلی می آوردند اعتماد نکرده ونمی خریدند/ ممنون وباز متشکرم از آقا نیما سلامت وموفق وشاد باشید

  11. بسیار عالی بود.ممنون

  12. ممنون از همه شما دلم برای برف تنگ شده