برچسب: نژادپرستی

  • ریشه‌های تاریخی ملی‌گرایی ایرانی

    این مقاله به افسانهٔ نژاد آریایی در میان ایرانیان میپردازه و نشون میده که چطور این افسانهٔ غیرعلمی در جهان شکل گرفت و در ایران مبنای باورهای نادرست دیگر شد.

    خوندن این مقاله علاوه بر روشنگری دربارهٔ این افسانه، از دو جهت دیگر هم مفیده:

    ۱. آشنایی بیشتر با جنبه‌های نژادگرایانه و فاشیستی دستگاه آموزشی و تبلیغی عصر رضا شاه و ریشه های فکری ناسیونالیسم ایرانی پسامشروطه (ناسیونالیسم پهلوی که تا همین امروز هم در قالب انسان آریایی نژاد فارسی زبان با مذهب شیعهٔ دوازده امامی و دین باستانی زردتشتی ادامه داره و عملا بخش عمدهٔ مردم ایران رو از دایرهٔ ایرانی بودن خارج کرده!).

    ۲. آمادگی ذهنی و تجهیز فکری برای رودررویی با نسخه‌های نژادگرایانه و افسانه‌های نژادی مشابه مثل نژاد اولیهٔ کاس در بین برخی دوستان ناسیونالیست گیلک.

    این مقالهٔ مفید و خوندنی رو از اینجا دانلود کنید.

    به امید روزی که اقوام و ملتها و خلقها چه در ایران و چه در همه جای جهان به جای مسیر خودشیفتگی قومی و برساختن دولت-ملت مبتنی بر مدل تک‌ملت و تک‌زبان، زمینه‌های همزیستی دموکراتیک بدون دیگری‌ستیزی و افسانه‌پردازی رو فراهم کنند.

  • گامی برای درک حضور دیگری

    چگونه می‌توان به هویت قومی توجه کرد اما در دام قوم‌مداری و هویت‌طلبی نیافتاد؟ انتخاب بخش عمده‌اي از روشنفکران فرار از هر نوع سیاست هویتی بوده و کرنش در مقابل روند جهانی‌شدن حذف زبان‌ها و فرهنگ‌ها و یک‌شکل شدن همه‌کس و همه چیز روی سیارهٔ ما.

    نیاز به شناخت خویشتن قومی، به عنوان نتیجهٔ فرایندي تاریخی که از میان خاطرات و جنگ‌ها و بلایا و شادی‌ها و مناسبات تولیدی و اقلیم مشترک عبور کرده و به صورت زبان، آداب و رسوم، هنر و ادبیات و سایر ویژگی‌های قومی درآمده، نیازي نیست که بتوان آن را انکار کرد. دقیقاً همین نیاز و اشتیاق میان توده‌های مردم در جاهای مختلف جهان است که دولت‌ها در کشورهای مختلف از آن به نفع بسیج مردم علیه یکدیگر و ادامهٔ سلطهٔ خویش بر طبقهٔ کارگر و چه بسا گرمابخشی به بازار اسلحه و اقتصاد جنگ استفاده می‌کنند. نیروهای مترقی، با خالی کردن فضای پاسخگویی به این نیاز، تصور می‌کنند که تلاش تاریخی انسان برای ساختن جهاني بهتر را از پیرایهٔ تعصب‌های قومی و نژادی پاک می‌کنند اما در عمل فقط سنگر را برای واپسگراترین و بداندیشترین نیروهای راست‌گرا با عقاید ضدمهاجر و ضددیگری و ضدزن خالی می‌کنند. (بیشتر…)

  • جوک‌های نژادپرستانه در فضای مجازی

    آنچه در ادامه می‌آید بخشی از تحقیق درس فرهنگ عامهٔ یک گروه از دانشجویان انسان‌شناسی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران [۱] است به اضافهٔ توضیحاتی که من در انتها با شماره‌های داخل قلاب [] اضافه کرده‌ام.

    جوک‌های قومیتی[۲]  چه کسری از جوک‌های فارسی را تشکیل می‌دهند؟
    آنچه در اینجا می‌آید حاصل بررسی ۴۶ وبلاگ فارسی از مجموعه وبلاگ‌های طنز پرشین بلاگ است که به طور تصادفی انتخاب شده و در آن روز خاص مجموعاً بیش از هزار جوک را در صفحات اصلی خود داشته‌اند. ما در ابتدا این جوک‌ها را در ۶ سرفصل کلی مذهبی، سیاسی، قومیتی، بازی با کلمات، بی‌ادبانه و سایر، جای دادیم اما جالب آنجا بود که حدود ۷۰ درصد این جوک‌ها دارای عنصر قومیت بوده و به نوعی در سرفصل قومیتی ما قرار گرفتند. آیا این مساله ارتباطی به چندفرهنگی و چندقومیتی بودن ایران دارد؟ کارکردهای این جوک‌ها چیست؟ چه کسانی این جوک‌ها را می‌سازند؟ قومیت‌های جوک‌ساز کدام‌ها هستند؟ چه مواردی بیشتر در جوک‌های قومیتی تکرار می‌شوند؟ علت گسترش این جوک‌ها در چیست؟ همین رقم بالا و این سوال‌ها بود که مسیر تحقیق را تغییر داد و ما را به بررسی جوک‌های قومیتی، دلیل تکرار و اهمیتشان در جامعهٔ ایران علاقمند کرد.
    طی بررسی‌های بعدی، توجه ما باز هم جزئی‌تر و دقیق‌تر شد؛ به طوری که پس از طبقه‌بندی جوک‌های قومیتی و جای دادن آنها در ۸ گروه، توانستیم تعدادشان را با درصدهایی مشخص کنیم که به شرح زیر است:
    (بیشتر…)

  • نژاد، مفهومی زیستی یا فرهنگی؟

    مفهوم نژاد یکی از مناقشه‌برانگیز­ترین مفاهیم در جهان انسانی‌ست که جنگ­ها، آوارگی­ها و مرزبندی­های بسیاری را به جمعیت­های گوناگون تحمیل کرده است. تنها در قرن بیستم بود که این مفهومِ منتسب به زیست‌شناسی، در ترکیب با ایدئولوژی سیاسی، زمینه­ را برای شعله‌­ور شدن آتش خونبارترین جنگ تاریخ بشر فراهم کرد؛ جنگی با بیش از شصت میلیون نفر تلفات انسانی. اما مفهوم نژاد از نظر علم زیست‌­شناسی تا چه حد قابل اعتناست و چه نسبتی با مفاهیم علمی دیگر همچون سازگاری با محیط دارد؟ چه رابطه‌­ای میان نژاد و تنوع ژنتیکی در میان انسان­ها وجود دارد؟ به گفته‌­ی زیست‌شناس تطوری آلن تمپلتون[1]، نژاد در میان شامپانزه‌­ها که نزدیک‌­ترین خویشاوندان تطوری ما هستند، وجود دارد اما این مفهوم را به سادگی در مورد انسان نمی­توان به کار برد. انسان­‌شناسی زیستی آلن گودمن[2] معتقد است، درک بی‌­اعتبار بودن نژاد از نظر انسان­‌شناختی، همچون چرخش در نگرش انسان از زمین مسطح به زمین کروی، نیاز به تغییر دیدگاهی اساسی دارد زیرا آن­چه به چشم می­‌آید، فریب‌دهنده است. بدون شک تفاوت­های ظاهری آشکاری در میان جمعیت­های مختلف انسانی به چشم می­خورد. اما در مورد این که آیا این تفاوت­ها را باید به عنوان نژادهای گوناگون بشر تلقی کرد تردیدهای جدی وجود دارد. امروزه انسان‌­شناسان دلایل بسیاری دارند تا باورهای رایج در مورد نژاد (به عنوان مفهومی زیست‌شناختی) را به چالش بکشند و از همین رو به دلایل متفاوت، نژاد را بیشتر برساخته‌­ای فرهنگی می­دانند تا واقعیتی زیستی. مفهوم سیاه‌­پوست یا سفیدپوست بودن در طول زمان و مکان و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متغیر است و علاوه بر این معیاری مشخص و جهان‌شمول نیز برای تعیین نژاد وجود ندارد.

    نقشه‌­ی پراکندگی جمعیتی از نظر رنگ پوست
    نقشه‌­ی پراکندگی جمعیتی از نظر رنگ پوست

    (بیشتر…)