بر آستانهٔ چهارمین مجموعهٔ قصههای گیلکیاش (این متن به عنوان مقدمه در کتاب ولگ چاپ شده است.)
قصهٔ گیلکی یا آن طور که در گفتار رسمی معمول است «داستان کوتاه» گیلکی، گرچه در نشریهٔ دامون و پیش از گیلهوا شکوفه زد اما رسایی و بلوغش در ارتباطی تنگاتنگ با آن چه در دههٔ هفتاد در مجلهٔ گیلهوا چاپ شده بود و آن چه در دههٔ هشتاد در گروه داستان گیلکی خانهٔ فرهنگ گیلان تولید میشد شکل گرفت و بالاخره در اوایل دههٔ هشتاد در قالب کتاب ارائه شد. از نخستین گام یعنی دو مجموعه داستان چاپ شده از محمدحسن جهری و محمود طیاری تا امروز بدنهٔ داستان گیلکی تجربیات زیادی را از آن خود کرده است و چندین کتاب داستان گیلکی چاپ شده که از این میان میتوان روی نامهایی همچون هادی غلامدوست و مسعود پورهادی و علیرضا بشردوست به عنوان نویسندگانی دست گذاشت که توانستند آثاری با کیفیت مطلوب و نگاهی مدرن و غنابخش نسبت به ادبیات بومی بنویسند. البته بررسی نقادانهٔ این نامها و سایر نامهایی که این سالها به گیلکی نوشتند و قصهٔ خوب به خواننده رساندند (و نه گزارش و خاطره و جوک و انشا) فرصت و تلاش دیگری میخواهد و نام بردن از این سه نفر به معنای رد سایر تلاشها و نوشتهها نیست. چه بسا در میان کارهای دیگران هم آثار درخشانی موجود باشد که باید سر فرصت به آنها پرداخت.
بالاخره این کتاب آماده شد و باري از دوشم برداشته شد. در مقدمه توضيح دادم در مورد اين بار. حالا اما خوشحالم که تمام اين زحمات ثمر داد و اولين کتاب از مجموعه کتابهای گيلکي شئر ورگ منتشر شد.
اين کتاب رو با کليک روی تصویر بالا یا از اینجا در فرمت پیدیاف دریافت کنید و از خوندن شعرهای محمدولی مظفری لذت ببرید مخصوصا که این کتاب به نوعی چندرسانهایه و توی فهرستش روی هر شعر اگر کلیک کنید به همون بخش خواهید رفت و در بخش شنیدن هم میتونید شعرها رو با صدای خود شاعر بشنوید.
و البته میتونید این کتاب رو در قطع A5 چاپ کنيد و از داشتن نسخه کاغذی قطع پالتویی لذت ببرید. کاش عمری باشه تا بقیه کتابها هم منتشر شه. این هدیه ورگ به شماست برای نوروزبل امسال. شمه خؤنابدؤن.
شمه نؤرۊز خۊرؤم بۊبۊن ؤ شمه خؤنابدؤن. ۱۵۹۵ برسئه ولي أمئه دیلخۊشیئن اي چن ساله کمتر ؤ کمترأبؤ ولي أگه زیندگي فصلؤن ٚ شؤن ؤ أمأنه، اي سیا فصل أني دوأرنه. مأمولي مظفري قؤلي أمه ره رأن بهار أیه.
اي دیواري تقويم، یه جرگه هۊنرمند ٚ. جغلأن ٚ زحمته کي تینین عکس ٚ سه بزنین ؤ اۊن ٚ أصل ٚ فایل-ه هأگیرین کي بۊتؤنین چاپ بکۊنین. فایل پيديئفه ؤ هم تینین A2 چاپ بکۊنین هم A3.
این گفتگو مال چند ماه پیشه که با آروین ایلبیگی داشتم و خیلی از گفتنیهام رو توی این گفتگو گفتهم. از شما دعوت میکنم این گفتگو رو ببینید و بشنوید.
ضمنا اون مایع ظرفشویی پشت سر هم توی فجازی داستان شد. 😄 فقط در این حد بگم که استیکرم در اومده. این هم از شانس منه که پشت سر اساتید ردیف کتابهای فاخره و پشت سر بنده مایع ظرفشویی. قبل از مصاحبه ظرف میشستم چون نوبت ظرفشوری من بود. قرار بین من و همسرم توی خونه اینه که هر کی غذا درست کنه، شستن ظرفهای اون وعده کار دیگریه.
چندی پیش آروین ایلبیگی ادمین صفحهٔ احمد عاشورپور در اینستاگرام از من خواست تا در گفتگویی شرکت کنم که پیرامون عاشورپور و فرهنگ و موسیقی گیلکی باشد. پذيرفتم و این اولين تجربهم در استفاده از امکان لایو اینستاگرامه. در این گفتگو به زعم خودم بسیاری از گفتنیهام رو که گمان میکردم باید به گوش نسل تازهنفس برسونم گفتهم.
اگر به سایت یوتوب دسترسی دارید که میتونید از طریق این لینک یا زیر همین نوشته در همین جا فیلم این گفتگو رو ببينيد و اگر هیچ راهی برای عبور سد سانسور ندارید، این ویدئو در اینستاگرام به صورت آی.جی.تی.وی در دسترس شماست.